اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

تازه هایی درباره داعش و حل تناقض «تکفیری - بعثی»


تازه هایی درباره داعش و حل تناقض «تکفیری - بعثی»

تازه هایی درباره داعش و حل تناقض «تکفیری - بعثی»دولت بهار: با نوع موضع گیری اوباما درباره تحولات عراق پرده های تزویر شیطان بزرگ و شریکانش کنار رفته است. طعنه ی وی به دولت نوری مالکی که آنرا نماینده ی تمام مردم عراق ندانست و درخواستش از ایران «برای رساندن این پیام به مالکی»، دیگر بر کسی پوشیده نداشت که آمریکا با استفاده از لولوی داعش می خواهد دولت مقتدر عراق را مضمحل کند که البته درگیری های ناموجه «عمارحکیم» و دیگر احزاب شیعی عراق با دولت مالکی قبل از این تنش ها، بهانه خوبی برای آمریکایی ها بوده است.
  

دولت بهار – مسعود شفیعی کیا/ این روزها درباره داعش چند سؤال برجسته از سایرین است، از جمله اینکه چگونه بعثی های سکولار که تقیدی به ظواهر دین ندارند توانسته اند با تکفیری های  متعصب متظاهر به شریعت ناقص و باطل جمع شوند و سال ها همکاری کنند؟! دو احتمال در جواب این پرسش مطرح است:

1-بعثی ها از سر ناچاری و فرصت طلبی با داعش همراه شده اند تا از امکانات و تجهیزات ایشان برای انتقام گیری از مخالفان خود بهره گیرند. لذا طرفداران این احتمال اتحاد بعثی ها با تکفیری ها را شکننده و در وقت ثبات پس از جنگ، درگیری تکفیری - بعثی را امری اجتناب ناپذیر می دانند و البته این احتمال با رویه ی آمریکا و غرب که اختلافات دائمی و بی ثباتی همیشگی در منطقه را هدفگزاری کرده اند سازگار است. چراکه سرکردگان رژیم صهیونیستی درگیری های جهان اسلام پس از بیداری منطقه را بهترین فرصت بازسازی رژیم صهیونیستی پس از جنگ های 33 روزه و 22 روزه دانسته اند.
تازه هایی درباره داعش و حل تناقض «تکفیری - بعثی»

«گردان های داعش، موسوم به شهید (!) صدام که در سوریه می جنگیدند»


2- احتمال دیگری که با واقعیت آموزش های چندین ساله داعش توسط آمریکا یی ها سازگارتر است، شرح وظائفی است که برای این گروهک از طرف سرویس های امنیتی آمریکا نوشته شده است.

همانطور که « العالم » از منابع اردنی خبر داده است آمریکایی ها چندین سال در شمال اردن به داعش آموزش های لازم را داده اند.

در واقع بعثی های بخت برگشته به همراه تکفیری های وارداتی مأمور به تظاهر به اسلام هستند تا با ترسیم تصویری کریه از اسلام، جهانیان را از اسلام دور کرده و جاهلان امت را نیز جذب خود کنند و چه بسا وقتی به فرض بر مناطق هدف حاکم شدند این پوسته مضحک از اسلام را نیز کنار بگذارند. البته در اینجا اشاره ای به پیش بینی ها ی ظهور  خالی از لطف نیست اگر چه نه می توان به صورت قطعی گفت وقایع شام و عراق همان علائم ظهور است و نه قاطعانه می توان احتمال آنرا رد کرد ولی در وصف سفیانی آمده که وی ابتدا با ظاهری اسلامی وارد صحنه می شود ولی در اصل آویزه صلیب را با خودحمل می کند.
تازه هایی درباره داعش و حل تناقض «تکفیری - بعثی»
سؤال دیگر چرایی درگیری داعش با تکفیری های «النصرة» و یا ارتش به اصطلاح آزاد در سوریه است. از چند جهت این درگیری ها مورد بررسی است:

1 – یکی از مهمترین علت های درگیری داعش با النصرة را می توان در رقابت عربستان و قطر جستجو کرد. قطر در جوشش های اخیر منطقه با حمایت از اخوانی ها و تکفیری های النصرة و ارتش به اصطلاح آزاد سوریه و تکفیری های لبنان طمع تصاحب ریاست سنتی عربستان بر منطقه را داشت و به همین دلیل مورد خشم آل سعود قرار گرفت و با افول بخت اخوانی های مورد حمایت قطر در مصر و بالاگرفتن اختلافات شدید کشورهای خلیج فارس با قطر و به دنبال تلاش مقامات ریاض برای جلب نظر آمریکایی ها با اصلاحاتی که در رویه انتخاب ولیعهدان و مهره های خود اتخاذ کردند، عربستان فعلاً توانست در این رقابت برنده شود و رقیب خود یعنی قطر را از میدان ریاست خارج  کند. بالا گرفتن درگیری داعش با مزدوران قطر در شام هم زمان با بالا گرفتن رقابت عربستان با قطر به همین دلیل است .

2- به دنبال مقاومت جانانه ی دولت و ملت سوریه، طبیعتاً کاخ سفید و انگلیس و متحدان غربی شان  بازی با مهره ها و نقشه ی سوخته ی گذشته را کنار می گذارند و با فرصت طلبی از رقابت قطر عربستان این بار برای عملی کردن نقشه ی جدید خود بر موج داعش که در عراق پایگاه قوی تری دارد سوار شده اند تا تنش ها را از سوریه به عراقی منتقل کنند؛ عراقی که پس از برگزاری انتخابات درخشان در منطقه، شیعیان نزدیک به ایران در آن به قدرت رسیدند و این انتخابات می توانست در ثبات کشور بزرگ عراق کارساز باشد. از این رو آمریکا به دنبال این است که مختل و عراق را تجزیه کرده و یا حداقل مدتی آنرا به جنگ های داخلی گرفتار کنند. البته همه اینها در جهت تغییر نقشه ی سیاسی منطقه و تقسیم تدریجی کشورهایی مثل عراق و عربستان و ترکیه که درخاورمیانه جدید پیش بینی کرده اند، می باشد.

3- داعش با وجود افسران و فدائیان بعثی از خصلت های ریاست طلبانه و انحصار طلبانه ی صدام برخوردار می باشد، بنابر این عدم تمکین النصرة و دیگر تروریست های ضد دولت قانونی سوریه به فرماندهی داعش گناهی نابخشوندی تلقی شده است.

4- اساساً رویکرد داعش که به فکر الحاق قسمت های عمده ای از اردن و شام و عراق به عنوان «بلاد اسلامی» می باشد با رویکرد دیگر تروریست های سوری که فقط براندازی اسد و تصاحب سوریه را مد نظر دارند تعارضات عمیقی دارد که خود انگیزه درگیری را بین این دو بالا می برد.

بنابر این گمان خود سر بودن داعش و عدم کنترل آمریکا بر آنان تحلیلی انحرافی و به دور از واقعیت های منطقه است، البته در این رابطه نباید از نقش دولت ترکیه که روابطی سری با غرب و رژیم صهیونیستی دارد غافل شد. مسئولان ترکیه که توهم تشکیل عثمانی جدید را دارند خودشان نیز جزئی از نقشه ی خاورمیانه جدید هستند که نه تنها در آن احیاء کشورهای عثمانی دیده نشده است بلکه تقسیم ترکیه هم در آن جدی مطرح است.

با نوع موضع گیری اوباما درباره تحولات عراق پرده های تزویر شیطان بزرگ و شریکانش کنار رفته است. طعنه ی وی به دولت نوری مالکی که آنرا نماینده ی تمام مردم عراق ندانست و درخواستش از ایران «برای رساندن این پیام به مالکی»، دیگر بر کسی پوشیده نداشت که آمریکا با استفاده از لولوی داعش می خواهد دولت مقتدر عراق را مضمحل کند که البته درگیری های ناموجه «عمارحکیم» و دیگر احزاب شیعی عراق با دولت مالکی قبل از این تنش ها، بهانه  خوبی برای آمریکایی ها بوده است. به نظر می رسد در صورت تمایل دولت جدید ایران به همکاری با آمریکا در عراق، این همکاری محل تامل باشد. چنانچه واشنگتن پست نوشت:

«هدف آمریکا از همکاری با ایران در بحران عراق فشار بر دولت نوری مالکی برای تشکیل دولت وحدت ملی (!) است نه همکاری نظامی علیه داعش!»

مجمع روحانیون مبارز چرا و از چه زمانی دچار افول شد؟


افول و سقوط حقیقی وضعیتی است که مجمع روحانیون مبارز به آن دچار شده است؛ وضعیتی که با پشت پا زدن به خاستگاه و هویت انقلابی‌ و هم راستا شدن با اپوزوسیون نظام جمهوری اسلامی شناخته می‌شود.
مجمع روحانیون مبارز از چه زمانی دچار افول شد؟ گروه سیاسی مشرق- درحالی در این روزها عده‌ای خیالات خود را تحت عنوان افول جامعه روحانیت مبارز بعد از کسالت آیت الله مهدوی کنی و بستری شدن ایشان در بیمارستان مطرح می‌کنند که مجمع روحانیون مبارز - به عنوان پدرخوانده جریان اصلاح‌طلبی - پنج سال پیش در چنین روزهایی با اقدامات خود زمینه‌های سقوط و افول خود را فراهم کرد.

گذشت پنج سال از اتفاقات بعد از انتخابات سال 88، هنوز تلخی‌های آن را از یاد نبرده است. عدم توجه به ساز و کارهای قانونی و مراجع رسمی تفسیر کننده قانون، نزدیک به 8 ماه کشور را دچار فتنه‌ای کرد که در نهایت حضور مردم در نهم دی‌ماه به این اتفاقات خاتمه داد.

در این بین بسیاری از احزاب و جریان های اصلاح‌طلب با طرح ادعای تقلب و همراهی با قانون شکنان، به آتش فتنه دامن زدند. اقدامات مجمع روحانیون مبارز و برخی اعضای آن به عنوان بدنه نخبگانی اصلاح‌طلبان در دامن زدن به دروغ تقلب در انتخابات و اردوکشی خیابانی کم اثر نبود.

با وجود اینکه زمینه‌های طغیان مجمع روحانیون مبارز را باید در دگردیسی‌ و چرخش‌های فکری سالهای قبلِ اعضای این تشکّل جستجو کرد، اما سال 88 و اشتباهات استراتژیک اعضای مجمع روحانیون مبارز عملاً به فرآیند تبدیل این تشکّل به اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی سرعت بخشید.

چرخش‌های فکری اعضای مجمع روحانیون مبارز

مجمع روحانیون مبارز در سال 1367 و در پی انشعاب و خروج برخی از اعضای جامعه روحانیت مبارز از این تشکّل، تأسیس شد. اعضای اصلی تشکیل دهنده مجمع روحانیون در دهه شصت با ویژگی‌های همچون عدالت خواهی، استکبار ستیزی و اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه شناخته می‌شدند که بعد از گذشت یک دهه از تشکیل مجمع روحانیون مبارز و با حمایت‌های اعضای این مجمع از سید محمد خاتمی و سیاست‌هایش در عرصه داخلی و خارجی تمام شعارها و ویژگی‌های مثبت خود را به فراموشی سپردند.

ایفای نقش پدرخواندگی اصلاح‌طلبان در دوران دوم خرداد و عدم موضع گیری مناسب مجمع  در برابر شخصیت‌ها و احزاب منتسب به اصلاحات که احکام، اصول اسلامی و ارزش‌های انقلاب را زیر سئوال می‌بردند، منجر به ایجاد شکاف و فاصله بین این تشکّل و راه و اندیشه امام خمینی در اذهان مردم شد.


مجمع روحانیون مبارز از چه زمانی دچار افول شد؟


اشتباهات مجمع در سال 88

با وجود مواضع و اقدامات مجمع روحانیون در زمان دوم خرداد که حکایت از چرخش و تغییرات فراوان در مواضع این تشکل داشت، اشتباهات مجمع در سال 88 و طرح ادعای تقلب عملاً به فراهم آمدن زمینه‌های سقوط و افول این تشکل منجر شد.

نخستین اشتباه راهبردی مجمع در انتخابات 88

نخستین قدم اشتباه مجمع در انتخابات سال 88، زمینه سازی برای طرح ادعای تقلب و حمایت از تشکیل کمیته صیانت از آرا بود. علی اکبر محتشمی‌پور از اعضای با سابقه مجمع به عنوان رئیس کمیته صیانت از آرا انتخاب می‌شود و سید محمد موسوی خوئینی‌ها به عنوان مرد خاکستری اصلاحات و دبیر مجمع روحانیون مبارز در بیانیه‌ای اعلام می کند: "اکنون که متاسفانه برگزارکنندگان انتخابات و ناظران منسوب به شورای نگهبان آشکارا و یا در نهان از حامیان رئیس جمهور فعلی هستند، به شدت نگرانی از عدم سلامت انتخابات در میان مردم گسترش یافته است؛ بویژه آنکه رفتارهای این مجموعه، خصوصا رؤسای آنان شبهه برانگیز است.

اشتباه دوم؛ درخواست ابطال انتخابات

اشتباه بعدی مجمع روحانیون بعد از انتخابات و با تنظیم بیانیه‌ای مبنی بر رد کردن نتیجه و درخواست ابطال انتخابات صورت پذیرفت؛ این مجموعه در بیانیه روز 23 خرداد اعلام می‌کند: "مجمع روحانیون مبارز در جلسه‌ای فوق العاده به این نتیجه رسید که برای دفاع از جمهوریت اسلامی نظام و بازگرداندن اعتماد عمومی و نگاهبانی از موج آشتی ملی با صندوق‌های رای، ابطال این انتخابات و تجدید آن در فضایی عادلانه‌تر و منطقی‌تر راه‌کار مناسب است."

مجمع علاوه بر زیر سؤال بردن نتیجه انتخابات و رأی نهادهای قانونی، از مردم برای حضور در خیابان و راهپیمایی اعتراضی در تاریخ شنبه 30 خرداد دعوت به عمل می‌آورد و این درحالی است که برخی از اعضای مجمع قبل از این در راهپیمایی‌های غیرقانونی شرکت کرده بودند؛ در نهایت بعد از سخنرانی مقام معظم رهبری در نماز جمعه که خواستار پایان دادن به اردوکشی خیابانی شدند، مجمع دو ساعت پیش از شروع این راهپیمایی اعلامیه‌ای مبنی بر لغو شدن این راهپیمایی صادر می‌کند.

بیانیه دوم تیرماه مجمع، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی تکرار مواضع شبکه‌های ضد انقلاب بود که در قالب بیانیه توسط مجمع روحانیون مبارز انتشار یافت. مجمع روحانیون مبارز با نادیده گرفتن حمایت و دخالت دولت‌های خارجی در حمایت از تجمعات غیرقانونی و خشونت‌آمیز، این موارد را خودجوش نامیده و می‌نویسد: " [مجمع روحانیون مبارز] بر این باور است که با آرای آنان بازی شده و به فهم و شعورشان اهانت شده است و برای دفاع از حیثیت و کیان خود به صورت خودجوش به خیابان‌ها ریخته‌اند تا دردها و تحقیرهای فروخورده خود را فریاد کنند، چرا اهانت می‌کنند و این حرکت در کمال وقار و آرامش را به بیگانگان نسبت می‌دهند و هزاران نفر را در خیابان‌ها و از خانه‌های‌شان می‌ربایند و با رفتاری بسیار زشت و ناپسند آنان را اعم از زن و مرد به نقاط نامعلوم می‌برند؟"

ادامه اشتباهات؛ عدم مرزبندی و موضع‌گیری صریح

در طول هشت ماه فعالیت فتنه در کشور، مجمع روحانیون مبارز نسبت به هیچ کدام از شعارها و اقدامات انحرافی مثل شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"، "آتش زدن عکس امام خمینی(ره)" ، شعار علیه اصل ولایت فقیه و اهانت به ساحت سیدالشهداء(ع) در روز عاشورا واکنشی نشان نمی‌دهد و بر خواسته‌های قبلی خود اصرار می‌ورزد.

با این وجود بعد از روی کار آمدن دولت جدید، مجمع روحانیون بار دیگر به فعالیت های خود افزوده و سعی می‌کند با تکیه بر شعار هایی مثل وحدت ملی و همدلی و بدون اشاره به اشتباهات گذشته خود و هم طیفانش، آنها را به فراموشی بسپرد.


مجمع روحانیون مبارز از چه زمانی دچار افول شد؟چه کسانی دچار افول و سقوط شدند؟

افول و سقوط حقیقی وضعیتی است که مجمع روحانیون مبارز به آن دچار شده است؛ وضعیتی که با پشت پا زدن به خاستگاه و هویت انقلابی‌ و هم راستا شدن با اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی شناخته می‌شود.

افول مجمع  از زمانی شروع شد که بیانیه‌ای رسمی در دعوت به راهپیمایی و حضور در خیابان‌ها در 30 خرداد و بعد از بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه 29 خرداد صادر شد (مجمع در اقدامی عجیب دو ساعت قبل از شروع تجمع دعوت خود را پس گرفت) و اعضای مجمع در برابر بسیاری از اقدامات و مواضع خلاف قانون و در تضاد با سیره و اصول اندیشه امام خمینی (ره) سکوت پیشه کردند.


آن چیزی که افول و سقوط جریانی را رقم می‌زند نه جابه جایی اشخاص و افراد آن جریان، بلکه فراموش کردن و پشت پا زدن به خاستگاه و هویت یک جریان است که با این اوصاف این مجمع روحانیون مبارز است که با اقدامات و مواضع خود در چند سال اخیر در سراشیبی سقوط و افول قرار گرفته است.