اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت) ، هفت ساله بوده باشد، در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خدا) ۲۲ ساله خواهد شد.
عده ای اصرار دارند که ثابت کنند عائشه در شش سالگی به عقد رسول خدا صلی الله علیه وآله درآمده و در نه سالگی وارد خانه آن حضرت شده است و این مطلب را دلیل بر برتری عائشه بر دیگر همسران رسول خدا میدانند؛ اما آیا حقیقت مطلب نیز همین است؟
ما در این مقاله این مطلب را بررسی خواهیم کرد.
قبل از پرداختن به اصل مطلب، باید تاریخ ازدواج رسول خدا با عائشه روشن شود تا بعد نتیجه بگیریم که عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا چند سال داشته است.
در باره تاریخ ازدواج رسول خدا صلی الله علیه وآله با عائشه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. محمد بن اسماعیل بخاری، از خود عائشه نقل میکند که رسول خدا سه سال بعد از حضرت خدیجه سلام الله علیها با او ازدواج کرده است:
حدثنا قُتَیْبَةُ بن سَعِیدٍ حدثنا حُمَیْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبیه عن عَائِشَةَ رضی الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِیجَةَ من کَثْرَةِ ذِکْرِ رسول اللَّهِ (ص) إِیَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِی بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِینَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِیلُ علیه السَّلَام أَنْ یُبَشِّرَهَا بِبَیْتٍ فی الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.
از عائشه نقل شده است که به هیچ زنی به اندازه خدیجه، حسادت نکردم؛ زیرا: (الف) رسول خدا زیاد از او یاد میکرد؛ (ب) رسول خدا سه سال بعد از خدیجه با من ازدواج کرد؛ (ج) خداوند به رسول خدا و یا جبرئیل دستور داد که به خدیجه سلام رسانده و او را به خانهای در بهشت بشارت دهد که از نی ساخته شده است. (۱)
با توجه به این که حضرت خدیجه سلام
الله علیها در سال دهم بعثت از دنیا رفتهاند؛ پس زمان ازدواج رسول خدا با
عائشه در سال سیزدهم بعثت بوده است.
و ابن ملقن بعد از نقل روایت بخاری و استدلال به آن میگوید: وبنى بها بالمدینة فی شوال فی السنة الثانیة.
رسول خدا در سال دوم هجری، عائشه را به خانه خود آورد. (۲)
طبق این نقل، رسول خدا در سال سیزدهم بعثت، عائشه را به عقد خود درآورده و در سال دوم هجری رسماً با او عروسی کرده است.
از نقل برخی دیگر از بزرگان اهل سنت به این نتیجه میرسیم که ازدواج رسول خدا با عائشه در سال چهارم هجری بوده است. بلاذری در انساب الأشراف در شرح حال سوده، همسر دیگر رسول خدا صلی الله علیه وآله مینویسد:
وتزوج رسولُ الله صلى الله علیه وسلم، بعد خدیجة، سودة بنت زَمعة بن قیس، من بنی عامر بن لؤی، قبل الهجرة بأشهر… فکانت أول امرأة وطئها بالمدینة.
رسول خدا بعد از خدیجه، چند ماه قبل از هجرت با سوده بنت زمعه، ازدواج کرد و او نخستین همسری بود که رسول خدا در مدینه با او همبستر شد. (۳)
از طرف دیگر ذهبی مدعی است که سودة بن زمعه، چهار سال تنها همسر رسول خدا بوده است.
وتوفیت فی آخر خلافة عمر، وقد انفردت بصحبة النبی صلى الله علیه وسلم أربع سنین لا تشارکها فیه امرأة ولا سریة، ثم بنى بعائشة بعد….
سوده در سال آخر خلافت عمر از دنیا رفت، او چهار سال تنها همسر رسول خدا بود، هیچ زنی و هیچ کنیزی در آن چهار سال با سوده در این امر شریک نبود، سپس رسول خدا با عائشه ازدواج کرد. (۴)
در نتیجه، عائشه در سال چهارم هجرت (چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده) با آن حضرت ازدواج کرده است.
حال با مراجعه به مدارک و اسناد تاریخی سن عائشه را در هنگام ازدواج بررسی خواهیم کرد:
مقایسه سن عائشه با سن اسماء بنت أبی بکر:
یکی از مسائلی که سن دقیق عائشه را در هنگام ازدواج با رسول خدا به اثبات میرساند، مقایسه سن او با سن خواهرش اسماء بنت أبی بکر است. طبق نقل بزرگان اهل سنت، اسماء ده سال از عائشه بزرگتر بوده و در سال اول هجری بیست و هفت سال داشته است. همچنین در سال هفتاد و سه از دنیا رفته است؛ در حالی که صد ساله بوده است.
ابونعیم اصفهانی در معرفة الصحابة مینویسد:
أسماء بنت أبی بکر الصدیق… کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التأریخ بسبع وعشرین سنة.
اسماء دختر ابوبکر، از جانب پدر خواهر عائشه و از او بزرگتر بود، اسماء، بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمد. (۵)
و طبرانی مینویسد:
مَاتَتْ أَسْمَاءُ بنتُ أبی بَکْرٍ الصِّدِّیقِ سَنَةَ ثَلاثٍ وَسَبْعِینَ بَعْدَ ابْنِهَا عبد اللَّهِ بن الزُّبَیْرِ بِلَیَالٍ… وکان لاسماء یوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِیخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِینَ سَنَةً. (۶)
اسماء دختر ابوبکر در سال هفتاد و سه و بعد از پسرش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بیست و هفت سال قبل از تاریخ (هجرت) به دینا آمده بود.
ابن عساکر نیز مینویسد:
کانت أخت عائشة لأبیها وکانت أسن من عائشة ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة
اسماء از جانب پدر، خواهر عائشه و بزرگتر از وی بود، اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده بود. (۷)
و ابن اثیر مینویسد:
قال أبو نعیم: ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة.
ابو نعیم گفته: اسماء بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمده است. (۸)
و نووی مینویسد:
وعن الحافظ أبی نعیم قال ولدت أسماء قبل هجرة رسول الله صلى الله علیه وسلم بسبع وعشرین سنة.
از حافظ أبونعیم نقل شده است که گفت: اسماء بیست و هفت سال قبل از هجرت به دنیا آمد. (۹)
و حافظ هیثمی مینویسد:
وکانت لأسماء یوم ماتت مائة سنة ولدت قبل التاریخ بسبع وعشرین سنة وولدت أسماء لأبی بکر وسنه إحدى وعشرون سنة.
اسماء در هنگام وفات صد سال داشت، بیست و هفت سال قبل از تاریخ به دنیا آمد، و ابوبکر در هنگام ولادت او بیست و یک سال داشت. (۱۰)
و بدرالدین عینی مینویسد:
أسماء بنت أبی بکر الصدیق… ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرین سنة، وأسلمت بعد سبعة عشر إنساناً… توفیت بمکة فی جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعین بعد قتل ابنها عبد اللَّه بن الزبیر، وقد بلغت المائة ولم یسقط لها سن ولم یتغیر عقلها، رضی الله تعالى عنها.
اسما دختر ابوبکر، بیست و هفت سال قبل از هجرت به دنیا آمد، هفدهمین فردی بود که ایمان آورد، در سال هفتاد و سه و بعد از کشته شدن فرزندش عبد الله بن زبیر و در حالی که صد ساله شده بود از دنیا رفت. هیچ یک از دندانهای او نیفتاده بود و عقلش نیز دچار اختلال نشده بود. (۱۱)
ابن حجر عسقلانی میگوید:
۸۵۲۵ أسماء بنت أبی بکر الصدیق زوج الزبیر بن العوام من کبار الصحابة عاشت مائة سنة وماتت سنة ثلاث أو أربع وسبعین.
اسماء دختر ابوبکر، همسر زبیر بن عوام که از بزرگان صحابه بود، صد سال زندگی کرد و در سال هفتاد و سه و یا هفتاد و چهار از دنیا رفت. (۱۲)
وقال هشام بن عروة عن أبیه بلغت أسماء مائة سنة لم یسقط لها سن ولم ینکر لها عقل وقال أبو نعیم الأصبهانی ولدت قبل الهجرة بسبع وعشرین سنة (۱۳)
ابن عبدالبر قرطبی نیز مینویسد:
وتوفیت أسماء بمکة فی جمادى الأولى سنة ثلاث وسبعین بعد قتل ابنها عبد الله بن الزبیر بیسیر… قال ابن اسحاق إن أسماء بنت أبی بکر أسلمت بعد اسلام سبعة عشر إنسانا… وماتت وقد بلغت مائة سنة.
اسماء در جمادی الأول سال هفتاد و سه در مکه و بعد از کشته شدن فرزندش عبد الله بن زبیر از دنیا رفت. ابن اسحاق گفته: اسماء دختر ابوبکر بعد از هفده نفر اسلام آورد و در حالی از دنیا رفت که صد سال سن داشت. (۱۴)
صفدی مینویسد:
وماتت بعده بأیام یسیرة سنة ثلاث وسبعین للهجرة وهی وأبوها وابنها وزوجها صحابیون قیل إنها عاشت مائة.
اسماء
بعد از گذشت مدت کوتاهی پس از عبد الله بن زبیر در سال هفتاد و سه از دنیا
رفت. پدر، پسر و همسر او صحابی بودند و گفته شده است که او صد سال زندگی
کرد. (۱۵)
و بیهقی نقل میکند که اسماء، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است:
أبو عبد الله بن منده حکایة عن بن أبی الزناد أن أسماء بنت أبی بکر کانت أکبر من عائشة بعشر سنین.
ابن منده از ابن أبی الزناد نقل کرده است که اسماء دختر ابوبکر، ده سال از عائشه بزرگتر بوده است. (۱۶)
و ذهبی و ابن عساکر نیز همین مطلب را نقل میکنند: قال عبد الرحمن بن أبی الزناد کانت أسماء أکبر من عائشة بعشر. (۱۷)
قال ابن أبی الزناد وکانت أکبر من عائشة بعشر سنین. (۱۸)
ابن کثیر دمشقی سلفی در کتاب البدایة والنهایة مینویسد: وممن قتل مع ابن الزبیر فى سنة ثلاث وسبعین بمکة من الأعیان…
أسماء
بنت أبى بکر والدة عبد الله بن الزبیر… وهى أکبر من أختها عائشة بعشر
سنین… وبلغت من العمر مائة سنة ولم یسقط لها سن ولم ینکر لها عقل.
کسانی که با عبد الله بن زبیر در سال هفتاد و سه در مکه از دنیا رفتند… اسماء دختر ابوبکر مادر عبد الله بن زبیر… او از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، در حالی از دنیا رفت که صد ساله بود و هیچ یک از دندانهای او نیفتاده و عقلش نیز دچار اختلال نشده بود. (۱۹)
ملا علی قاری مینویسد:
وهی أکبر من أختها عائشة بعشر سنین وماتت بعد قتل ابنها بعشرة أیام… ولها مائة سنة ولم یقع لها سن ولم ینکر من عقلها شیء، وذلک سنة ثلاث وسبعین بمکة.
اسماء از خواهرش عائشه ده سال بزرگتر بود، ده روز بعد از کشته شدن پسرش از دنیا رفت، در هنگام مرگ صد سال داشت، دندانهایش نیفاده و عقلش دچار اختلال نشده بود، وفات او در سال هفتاد و سه در مکه اتفاق افتاد. (۲۰)
و امیر صنعانی مینویسد:
وهی أکبر من عائشة بعشر سنین وماتت بمکة بعد أن قتل ابنها بأقل من شهر ولها من العمر مائة سنة وذلک سنة ثلاث وسبعین.
اسماء ده سال از عائشه بزگتر بود، و در مکه و و کمتر از یک ماه بعد از کشته شدن پسرش از دنیا رفت، در حالی که صد سال سن داشت. این مطلب در سال هفتاد و سه اتفاق افتاد. (۲۱)
اسماء در سال اول بعثت ۱۴ ساله و ۱۰ سال از عائشه بزرگتر بوده است. پس عائشه در سال اول بعثت ۴ ساله و در سال ۱۳ بعثت (سال عقد با رسول خدا) ۱۷ ساله و در شوال سال دوم هجرت (سال ازدواج رسمی با پیامبر) ۱۹ ساله بوده است.
از طرف دیگر: اسماء در سال ۷۳ صد ساله بوده، ۱۰۰ منهای ۷۳ مساوی است با ۲۷. پس در سال اول هجرت، ۲۷سال داشته است.
اسماء از عائشه ۱۰ سال بزرگتر بوده. ۱۰ منهای ۲۷ مساوی است با ۱۷.
پس عائشه در سال اول هجرت ۱۷ سال سن داشته است. پیش از این ثابت کردیم که پیامبر در شوال سال دوم هجری رسماً با عائشه ازدواج کرده است؛ یعنی عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۱۹ سال داشته است.
عائشه، در چه سالی ایمان آورد:
سال اسلام آوردن عائشه نیز، سن او را در هنگام ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله مشخص و روشن میکند. طبق گفته بزرگان اهل سنت، عائشه در سال اول بعثت ایمان آورد و جزء هیجده نفر اولی بود که به ندای رسول خدا لبیک گفت.
نووی در تهذیب الإسماء مینویسد:
وذکر أبو بکر بن أبی خیثمة فی تاریخه عن ابن إسحاق أن عائشة أسلمت صغیرة بعد ثمانیة عشر إنسانا ممن أسلم.
ابن خیثمیه در تاریخش از ابن اسحاق نقل کرده است که عاشه در کودکی و بعد از هیجده نفر ایمان آورد. (۲۲)
و مقدسی میگوید:
وممن سبق إسلامه أبو عبیدة بن الجراح والزبیر
بن العوام وعثمان بن مظعون… ومن النساء أسماء بنت عمیس الخثعمیة امرأة جعفر
ابن أبی طالب وفاطمة بن الخطاب امرأة سعید بن زید بن عمرو وأسما بنت أبی
بکر وعائشة وهی صغیرة فکان إسلام هؤلاء فی ثلاث سنین ورسول الله یدعو فی
خفیة قبل أن یدخل دار أرقم بن أبی الأرقم.
کسانی که در اسلام آوردن بر دیگران سبقت گرفتند: ابوعبیده جراح… و از زنان اسماء دختر بنت عمیس همسر جعفر بن أبی طالب… و عائشه که در آن زمان خردسال بود. این افراد در سال سه سال اول بعثت که رسول خدا مخفیانه مردم را به ایمان دعوت میکرد، اسلام آوردند، قبل از آن که رسول خدا وارد خانه أرقم بن أبی الأرقم بشوند. (۲۳)
و ابن هشام نیز نام عائشه را جزء کسانی میآورد که در سال اول بعثت ایمان آورده است؛ در حالی که هنوز کودک بوده است.
إسلام أسماء وعائشة ابنتی أبی بکر وخباب بن الآرت وأسماء بنت أبی بکر وعائشة بنت أبی بکر وهی یؤمئذ صغیرة وخباب بن الأرت حلیف بنی زهرة. (۲۴)
اگر عائشه در زمان اسلام آوردنش (سال اول بعثت)، هفت ساله بوده
باشد، در سال دوم هجری (سال ازدواج رسمی با رسول خدا) ۲۲ ساله خواهد شد.
اگر سخن بلاذری را بپذیریم که چهار سال بعد از ازدواج رسول خدا با سوده؛ یعنی در سال چهارم هجری با آن حضرت ازدواج کرده است، سن عائشه در هنگام ازدواج با رسول خدا ۲۴ سال خواهد شد.
این عدد با توجه به سن عائشه در هنگام ایمان آوردن، تغییر میکند.
بنابراین، ازدواج عائشه با رسول خدا در سن شش و یا نُه سالگی از دروغهایی است که در زمان بنی امیه ساخته شده است و با واقعیتهای تاریخی سازگاری ندارد.
منابع:
۱. البخاری الجعفی، محمد بن إسماعیل ابوعبدالله
(متوفای۲۵۶ه)، صحیح البخاری، ج ۳، ص ۳۶۰۶، ح۳۶۰۶، کتاب فضائل الصحابة، بَاب
تَزْوِیجِ النبی eخَدِیجَةَ وَفَضْلِهَا رضی الله عنها، تحقیق د. مصطفی
دیب البغا، ناشر: دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ -
۱۹۸۷.
۲. الأنصاری الشافعی، سراج الدین أبی حفص عمر بن علی بن أحمد المعروف بابن الملقن (متوفای۸۰۴ ه)، غایة السول فی خصائص الرسول صلى الله علیه وسلم، ج ۱، ص ۲۳۶، تحقیق: عبد الله بحر الدین عبد الله، ناشر: دار البشائر الإسلامیة - بیروت - ۱۴۱۴ه - ۱۹۹۳م.
۳. البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفای۲۷۹ه)، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۱۸۱، طبق برنامه الجامع الکبیر.
۴. الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج ۳، ص ۲۸۸، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمرى، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۷ه - ۱۹۸۷م.
۵. الأصبهانی، ابونعیم أحمد بن عبد الله (متوفای۴۳۰ه)، معرفة الصحابة ج ۶، ص ۳۲۵۳، رقم: ۳۷۶۹، طبق برنامه الجامع الکبیر.
۶. الطبرانی، سلیمان بن أحمد بن أیوب ابوالقاسم (متوفای۳۶۰ه)، المعجم الکبیر، ج ۲۴، ص ۷۷، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ناشر: مکتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانیة، ۱۴۰۴ه – ۱۹۸۳م.
۷. ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله، (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۶۹، ص ۹، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
۸. الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفای۶۳۰ه)، أسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج ۷، ص ۱۱، تحقیق عادل أحمد الرفاعی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۷ ه - ۱۹۹۶ م.
۹. النووی، ابوزکریا یحیی بن شرف بن مری، (متوفای۶۷۶ ه)، تهذیب الأسماء واللغات، ج ۲، ص ۵۹۷ ۵۹۸، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، دار النشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۹۹۶م
۱۰. الهیثمی، ابوالحسن علی بن أبی بکر (متوفای ۸۰۷ ه)، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۹، ص ۲۶۰، ناشر: دار الریان للتراث/ دار الکتاب العربی - القاهرة، بیروت – ۱۴۰۷ه. .
۱۱. العینی، بدر الدین ابومحمد محمود بن أحمد الغیتابی الحنفی (متوفای ۸۵۵ه)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج ۲، ص ۹۳، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
۱۲. العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، تقریب التهذیب، ج ۱، ص ۷۴۳، تحقیق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشید - سوریا، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۶ - ۱۹۸۶.
۱۳. العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای۸۵۲ه)، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج ۷، ص ۴۸۷، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۲ه - ۱۹۹۲م.
۱۴. النمری القرطبی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر (متوفای ۴۶۳ه)، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ۴، ص ۱۷۸۳ ۱۷۸۲، تحقیق: علی محمد البجاوی، ناشر: دار الجیل - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۱۲ه. .
۱۵. الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک (متوفای۷۶۴ه)، الوافی بالوفیات، ج ۹، ص ۳۶، تحقیق أحمد الأرناؤوط وترکی مصطفى، ناشر: دار إحیاء التراث - بیروت - ۱۴۲۰ه- ۲۰۰۰م.
۱۶. البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی ابوبکر (متوفای ۴۵۸ه)، سنن البیهقی الکبرى، ج ۶، ص ۲۰۴، ناشر: مکتبة دار الباز - مکة المکرمة، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، ۱۴۱۴ - ۱۹۹۴.
۱۷. الذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفای۷۴۸ه)، سیر أعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۸۹، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳ه. .
۱۸. ابن عساکر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله، (متوفای۵۷۱ه)، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج ۶۹، ص ۸، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.
۱۹. ابن کثیر الدمشقی، إسماعیل بن عمر القرشی ابوالفداء، البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۳۴۵ ۳۴۶، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.
۲۰. ملا علی القاری، علی بن سلطان محمد الهروی، مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، ج ۱، ص ۳۳۱، تحقیق: جمال عیتانی، ناشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۴۲۲ه - ۲۰۰۱م.
۲۱. الصنعانی الأمیر، محمد بن إسماعیل (متوفای ۸۵۲ه)، سبل السلام شرح بلوغ المرام من أدلة الأحکام، ج ۱، ص ۳۹، تحقیق: محمد عبد العزیز الخولی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، الطبعة: الرابعة، ۱۳۷۹ه.
۲۲. النووی، ابوزکریا یحیی بن شرف بن مری، (متوفای۶۷۶ ه)، تهذیب الأسماء واللغات، ج ۲، ص ۶۱۵، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات، دار النشر: دار الفکر - بیروت، الطبعة: الأولى، ۱۹۹۶م.
۲۳. المقدسی، مطهر بن طاهر (متوفای۵۰۷ ه)، البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۴۶، ناشر: مکتبة الثقافة الدینیة – بورسعید.
۲۴. الحمیری المعافری، عبد الملک بن هشام بن أیوب ابومحمد (متوفای۲۱۳ه)، السیرة النبویة، ج ۲، ص ۹۲، تحقیق طه عبد الرءوف سعد، ناشر: دار الجیل، الطبعة: الأولى، بیروت – ۱۴۱۱ه.
سوال
گرفتن بیعت برای ابوبکر به چه قیمت؟
نه تنها حضرت علی(ع) را حتی در مشورت در امر خلافت دخالت ندادند، بلکه بنابر آنچه ابن ابی شیبه (استاد امام بخاری) در کتاب المصنف به آن اعتراف کرده، با خاندان وحی و مخالفین دستگاه حاکم، با تندی و خشونت برخورد کردند.
ابن ابی شیبه مینویسد:
حدثنا زید بن أسلم عن أبیه أسلم انّه حین بویع لأبی بکر بعد رسول الله کان علیّ و الزبیر یدخلان علی فاطمة بنت رسول الله فیشاورونها و یرتجعون فی أمرهم فلمّا بلغ ذلک عمر بن الخطّاب خرج حتّی علی فاطمة فقال: یا بنت رسول الله و الله ما من أحد أحبّ إلینا من أبیک و ما من أحد أحبّ إلینا بعد أبیک منک، و أیم الله ما ذلک بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفر عندک ان أمرتهم أن یحرق علیهم البیت.[1]
اسلم میگوید: وقتی که بعد از پیامبر با ابوبکر بیعت شد علی(ع) و زبیر به عنوان اعتراض و مخالفت با دستگاه خلافت در خانه حضرت فاطمه(س) جمع شدند. وقتی که خبر به عمر رسید بر فاطمه(س) وارد شد و گفت: ای دختر رسول خدا همواره تو و پدرت نزد من محبوبترین افراد هستند اما به خدا قسم هیچ چیز مانع من نخواهد شد اگر این افرادی که نزد تو جمع شدهاند خارج نشوند دستور میدهم خانه را آتش بزنند.
زمانی که با اهل بیت پیامبر(ص) چنین برخورد شود آیا سایرین جرأت مخالفت پیدا میکنند؟
سؤال
آیا شایسته است خانه فاطمه(س) را آتش بزنند؟
جا دارد تمام مسلمین بر این مصیبت اشک بریزند آنجا که ابن عبدربه در کتاب عقد الفرید مینویسد:
الذین تخلّفوا عن بیعة أبی بکر علیّ و العباس، و الزبیر، و سعد بن عبادة. فأمّا علیّ و العبّاس و الزبیر فَقَعدوا فی بیت فاطمة حتی بعث إلیهم أبوبکر عمر بن الخطّاب لیَخرجوا من بیت فاطمة، و قال له: إن أبوا فقاتلهم. فأقبل بقبسٍ من نار علی أن یضرم علیهم الدار، فلقیته فاطمة فقالت: یا ابن خطّاب! أ جئت لتحرق دارنا؟ قال؟ نعم، أو تدخلوا فیما دخلت الاُمّة.[2]
کسانی که از بیعت با ابوبکر سر باز زدند علی(ع) و عباس و زبیر و سعد بن عباده بودهاند. اما علی(ع) و عباس و زبیر به عنوان اعتراض به دستگاه خلافت در منزل حضرت فاطمه(س) جمع شده بودند. ابوبکر عمر را به سوی آنان فرستاد تا آنها را برای بیعت به زور از خانه خارج کند و به عمر سفارش کرد اگر از بیعت سرپیچی کردند آنها را به قتل برسان. عمر با شعلهای از آتش به درِ خانه حضرت فاطمه(س) رفت تا خانه را آتش بزند.
حضرت فاطمه(س) فرمود: پسر خطاب! آمدی خانه ما را آتش بزنی؟ عمر گفت: اگر با ابوبکر بیعت نکنی آری.
سؤال
دین پیامبر(ص)، با سوزانیدن خانه فاطمه(س) تقویت میشود؟
آیا میشود برای تقویت دین پیامبر اکرم(ص)، خانه دخترش فاطمه(س) را آتش زد؟ همان خانهای که سیوطی در تفسیر در المنثور از انس بن مالک نقل میکند:
قرأ رسول الله هذه الایة (فی بیوت أذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه) فقام رجل فقال: أیّ بیروت هذه یا رسول الله؟ قال: بیوت الأنبیاء. فقام إلیه أبوبکر فقال: یا رسول الله هذا البیت منها؟ البیت علیّ و فاطمة، قال: نعم من أفاضلها.[3]
پیامبر اکرم این آیه را تلاوت فرمود: «این چراغ پر فروغ در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا ببرند، خانههایی که نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبیح گویندم.
مردی پرسید: ای پیامبر منظور کدام خانه است؟
پیامبر اکرم فرمود: خانه پیامبران.
ابوبکر پرسید: یا رسول الله خانه علی و فاطمه هم از آنان است؟
پیامبر فرمودند: آری بلکه افضل از آنان است.
بلاذری از ابن عون نقل میکند:
إنّ أبابکر أرسل إلی علیّ یرید البیعة فلم یبایع فجاء عمر و معه قبس فتلقته فاطمة علی الباب فقالت فاطمة: یابن خطّاب أتراک محرقاً علیّ بابی؟
قال: نعم، ذلک أقوی فیما جاء به أبوک.[4]
ابوبکر کسی را نزد علی(ع) فرستاد تا از او برای ابوبکر بیعت بگیرد، اما حضرت علی(ع) بیعت نکرد. عمر با مقداری آتش به درب خانه فاطمه(س) آمد حضرت فاطمه(س) فرمود: عمر! قصد داری خانه من را آتش بزنی؟
عمر گفت: آری. این برای تقویت آنچه پدرت آورده (یعنی اسلام) بهتر است.
سؤال
آیا تهدیدات عملی شد؟
متاسفانه این تهدیدها عملی شد و درب خانه فاطمه زهرا(س) را به زور باز کردند.
طبری مینویسد:
ابوبکر در مرض فوتش گفت:
فوددت أنی لم أکشف بیت فاطمة.[5]
دوست داشتم ای کاش درب خانه فاطمه(س) را باز نمیکردم.
آیا باز هم حیح است که گفته شود فقط تهدید بوده و هجومی به خانه حضرت زهرا0س) صورت نگرفته است؟!
اگر هیچ اقدامی توسط خلیفة دوم و به دستور خلیفة اول انجام نشده چرا ابوبکر هنگام مرگش این قدر به خاطر این کار مضطرب بوده و دچار عذاب وجدان شده است؟
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
سؤال
چه کسی حضرت فاطمه(س) را اذیت کرد؟
صحیح بخاری از عایشه نقل میکند:
فوجدت فاطمة علی أبی بکر فهجرته فلم تکلمه حتی توفّیت.[7]
فاطمه بر ابوبکر غضب کرد و از او دوری جست و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت.
این همان فاطمهای است که مسلم در صحیحش در شأن او از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند:
فاطمة بضعة منی یؤذینی ما آذاها.[8]
فاطمه پاره تن من است هرآنچه او را اذیت کند مرا میآزارد.
حال که طبق این حدیث، اذیت فاطمه(س) اذیت پیامبر است، ببینید قرآن برای کسی که رسول خدا را اذیت کند چه حکمی میدهد.
قرآن میفرماید:
(ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخرة و أعدّ لهم عذابا مهیناً)؛[9]
آنانکه خدا و رسول را اذیت کنند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعن کرده و برای آنها عذابی با ذلت و خواری آماده کرده است.
فاطمهای که به اعتراف تمام مسلمین آیة تطهیر شامل او میشود و دارای مقام عصمت است، آیا ممکن است به دلیل هوای نفس با کسی قطع کلام نموده و از او رنجور گردید؟
آیا با استناد به این دو حدیث و آیة شریفة قرآن اثبات نمیشود که ابوبکر مورد لعن قرآن قرار گرفته است?سؤال
چرا حضرت فاطمه(س) شبانه دفن شدند؟
دقت در این حدیث، اسرار را فاش میکند:
بخاری در صحیحش مینویسد:
فلمّا توفّیت، دفنها زوجها علیّ لیلاً و لم یؤذن بها ابوبکر و صلّی علیها.[6]
زمانی که حضرت فاطمه(س) از دنیا رفت حضرت علی(ع) او را شبانه دفن کرد و خود بر ایشان نماز خواند و اجازه نداد ابوبکر بر جنازه آن حضرت حاضر شود.
آیا هیچ فکر کردهاید چرا تنها دختر و یادگار رسول اکرم غریبانه و مظلومانه و شبانه به خاک سپرده شد و حتی به ابوبکر که در ظاهر خلیفة مسلمین بود، برای شرکت در مراسم نماز بر آن حضرت، اطلاع داده نشد؟
آیا اگر ابوبکر و عمر و دستگاه خلافت به آن حضرت ظلم نمیکردند و آن مخدره با دلی غمگین از عملکرد خلیفه و با حالت خشم بر آنان از دنیا میرفت، باز هم حضرت علی(ع) حضرت زهرا(س) را شبانه دفن میکرد[1] . المنصف، ابن شیبه: 7 / 433، ح 37034، کتاب المغازی، باب ما جائ فی خلافة أبی بکر و سیرته فی الردة.
[2] . عقد الفرید، ابن عبد ربه، 4 / 259 ـ 260، کتاب العسجدة الثانیة فی الخلفاء و تواریخهم أیامهم، الذین تخلفوا عن بیعة ابی بکر.
[3] . تفسیر در المنثور، سیوطی: 5 / 50 ذیل آیة 36 سوره نور.
[4] . انساب الاشراف، بلاذری: 20 / 268، امر السقیفة.
[5] . این اعتراف ابوبکر در منابع متعددی نقل شده که ما به یک منبع کفایت میکنیم: تاریخ طبری: 2 / 619 حوادث سال 13 هجری، ذکر اسماء قضاته و کتابه.
[7] . صحیح بخاری، 5 / 252 ح 704، کتاب المغازی، باب غزوه خیبر.
[8] . صحیح مسلم: 1903، 40، حدیث 94، فضائل الصحابة،، باب مناقب فاطمة.
[9] . سوره احزاب: 57 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin-top:0in; mso-para-margin-right:0in; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0in; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}
یار غار کیست؟ ابن بکر یا ابوبکر؟+سند
جهالت عمر دربرابر یهودیان - جمعه چهاردهم خرداد 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت - شنبه یکم خرداد 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت - سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت - یکشنبه بیست و ششم اردیبهشت 1389
اسنادشهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت - شنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا.س.اسکن از کتب اهل سنت - جمعه بیست و چهارم اردیبهشت 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا.س. اسکن از کتب اهل سنت - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
اسناد شهادت حضرت زهرا .س. اسکن از کتب اهل سنت - دوشنبه بیستم اردیبهشت 1389
نمونه دیگر نادانی عمر ازحکم سنگسار - جمعه بیستم فروردین 1389
عمر و نابودی آثار علمی و فرهنگی - یکشنبه هشتم فروردین 1389
کارگزاران عمری دردولت عمری - یکشنبه بیست و سوم اسفند 1388
پسرعمر هم شهوتی بودواحمق در احکام شرعی - شنبه پانزدهم اسفند 1388
شهوترانى عمربن خطاب - جمعه هفتم اسفند 1388
عمر مبغوض پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله - چهارشنبه پنجم اسفند 1388
بیت المال درحکومت عمر - سه شنبه هفدهم آذر 1388
دسته بندی شرابخواریهای عمر - سه شنبه بیست و ششم آبان 1388
یک نمونه دیگر از شرابخواری عمر - سه شنبه بیست و ششم آبان 1388
حذف سهمیه مؤلفة قلوبهم - چهارشنبه سیزدهم آبان 1388
عمر وبدعت قربانی نکردن در حج - یکشنبه دهم آبان 1388
عمر وخراب کردن خانه مردم - شنبه دوم آبان 1388
جابجا نمودن مقام ابراهیم توسط عمربن خطاب - شنبه دوم آبان 1388
جهل عمر در معناى کلمه - شنبه دوم آبان 1388
جهل وحماقت عمر در ارث بردن دایى از خواهرزاده - دوشنبه ششم مهر 1388
حماقت عمر درباره قرآن(تحقیق تفکر نکنید) - شنبه هفتم شهریور 1388
عمر وکتک زدن مردم داغ دیده منع از گریه کردن بر اموات - دوشنبه نوزدهم مرداد 1388
جهالت عمر در حکم سنگسار زن حامله - سه شنبه ششم مرداد 1388
عمر و اخذ پول زوری از مردم! - سه شنبه ششم مرداد 1388
قطع درخت حدیبیه - سه شنبه ششم مرداد 1388
تبعیض نژادی در حکومت عمر - چهارشنبه سی و یکم تیر 1388
عمر ازدیوار خانه مردم بالامی رفت - دوشنبه بیست و دوم تیر 1388
بدعت در اذان صبح(الصلاة خیر من النوم ) - یکشنبه بیست و یکم تیر 1388
بدعت عمر در قرائت نماز - جمعه نوزدهم تیر 1388
تعطیل حد زنا بر مغیرة بن شعبه - جمعه دوازدهم تیر 1388
شک عمر در نبوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله - جمعه دوازدهم تیر 1388
عمر بن الخطاب ایستاده بول مى کردند - دوشنبه هشتم تیر 1388
عمر درنمازجماعت به اعضاء تناسلیش دست زد - پنجشنبه چهارم تیر 1388
حرام کردن متعه بدعتی آشکار به اعتراف خود عمر - پنجشنبه چهارم تیر 1388
نظریه ى عمر در مورد سه طلاقه کردن - پنجشنبه چهارم تیر 1388
یکی از فضائل مشهور عمربن خطاب شرابخوارگی - پنجشنبه چهارم تیر 1388
عمر دستش را در مقعد شتر داخل می کرد - سه شنبه دوم تیر 1388
دانش دین ؛ عمر: اگر آب نیافتی نماز نخوان !! - یکشنبه سی و یکم خرداد 1388
یکی از قضاوتهای احمقانه عمربن خطاب - یکشنبه سی و یکم خرداد 1388
عمر بن خطاب بدعت درنماز گذاشت - جمعه بیست و نهم خرداد 1388
جلوگیری عمر از ارث بردن غیر عرب ! - جمعه بیست و نهم خرداد 1388
"پیرزنهای بیسواد هم از عمــرباسوادتر هستند !!! " - چهارشنبه بیست و هفتم خرداد 1388
گوشه ای از خشونت های عمر - سه شنبه بیست و ششم خرداد 1388
اسلام آوردن ظاهری عمر - شنبه بیست و سوم خرداد 1388
ابنه ای بودن عمر از کتب اهل سنت: "کان سیدنا عمر مابونا !" - جمعه بیست و دوم خرداد 1388
شخصیت عمـرابن خطاب(م) از زبان خودش - جمعه بیست و دوم خرداد 1388
نسب عمربن الخطاب در کتب اهل سنت - شنبه بیست و دوم فروردین 1388
http://ayesheh.blogfa.com/posts/
http://baraat.blogfa.com/posts/
خلافت ابوبکر از دیدگاه امیرالمومنین - دوشنبه دهم خرداد 1389
در 22 جمادی الثانی چه اتفاقاتی رخ داد؟ - دوشنبه دهم خرداد 1389
بدون شرح ... - دوشنبه دهم خرداد 1389
معرفی کتاب(شعله های همیشه) - جمعه هفتم خرداد 1389
سند دیگری در مورد شهادت حضرت زهرا+اسکن کتاب - شنبه یکم خرداد 1389
اولین بیعت کننده با ابوبکر - شنبه یکم خرداد 1389
اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) - یکشنبه بیست و ششم اردیبهشت 1389
اسنادشهادت حضرت زهرا+اسکن کتاب - یکشنبه بیست و ششم اردیبهشت 1389
معرفی کتاب (حدیث اقتدا به شیخین) - شنبه بیست و پنجم اردیبهشت 1389
آیا ابوبکر با پیامبر درون غار بود؟ - پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت 1389
ابوبکر برتر از پیامبر!!! - پنجشنبه بیست و سوم اردیبهشت 1389
ابوبکر:اولین کسی که به حضرت زهرا (سلام الله علیها) فحاشی کرد - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
ابوبکر و آتش زدن احادیث پیامبر اکرم - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
ابوبکر : اولین مخالف و از بین برنده سنت رسول خدا !! - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
معرفی کتاب(خلافت ابوبکر در ترازوی نقد) - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
معرفی کتاب(چگونگی نماز ابو بکر به جای رسول خدا صلی الله علیه وآله) - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
غضب حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر ابوبکر - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
ابوبکر از دیدگاه ابوحنیفه - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
آرزوهای ابوبکر - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
فرازی از لعنیه خواجه نصیر - چهارشنبه بیست و دوم اردیبهشت 1389
http://abubekr.blogfa.com/posts/
عایشه مستحق چیست؟
خشم پیامبر بر عایشه
حسد عایشه
بی ادبی عایشه
دروغگویی عایشه
اعترافات عایشه
تهمت زدن عایشه
تمسخر کردنهای عایشه
اعتراضهای عایشه به رسول خدا
تردید عایشه در نبوت پیامبر
تردید عایشه در عدالت پیامبر
امتناع عایشه از بردن نام پیامبر
فریاد کشیدن عایشه بر سر پیامبر
عایشه در قران
قهر کردن پیامبر با عایشه
آزار واذیت پیامبر توسط عایشه
مفسد بودن عایشه
16-شکار جوانان قریش!! - سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت 1389
15-حسادت عایشه نسبت به ماریه - پنجشنبه نوزدهم فروردین 1389
14- فریاد زدن عایشه بر سر پیامبر - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
13- امتناع عایشه از بردن نام پیامبر - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
12-تردید عایشه در نبوت پیامبر - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
11-عایشه مستحق غضب الهی است - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
10-عایشه مستحق اتش جهنم است - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
9-خشم پیامبر بر عایشه و وساطت مادر او - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
8-خشم شدید پیامبر بر عایشه - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
7-خشم پیامبر بر عایشه - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
6-بی ادبی عایشه - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
5-حسد عایشه - جمعه بیست و یکم اسفند 1388
4-اعترافات عایشه - چهارشنبه نوزدهم اسفند 1388
3-دروغگویی عایشه - سه شنبه هجدهم اسفند 1388
2-حسد عایشه - دوشنبه هفدهم اسفند 1388
1-خشم پیامبر اکرم بر عایشه - جمعه چهاردهم اسفند 1388
http://ayesheh.blogfa.com/posts/
سؤالات بی پاسخ از اهل سنت و وهابیت
خدا، یا مردم، چه کسی جانشین پیامبر را تعیین میکند؟ - پنجشنبه سیزدهم خرداد 1389
جزوه حق غصب شده - دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت 1389
صحابه ی عادل! قاتل حضرت زهرا!! - دوشنبه بیست و هفتم اردیبهشت 1389
عدالت صحابه (بخش اول) - جمعه سوم اردیبهشت 1389
ابوبکر با پیامبر بیعت کرد پس عادل و خلیفه است!!! - چهارشنبه یازدهم فروردین 1389
ابوبکر جانشین پیامبر است چون به جای ایشان نماز خوانده است. - پنجشنبه بیست و هفتم اسفند 1388
توحید وهابیت !!! - چهارشنبه دوازدهم اسفند 1388
بزرگداشت افراد شرک است !!! - دوشنبه بیست و ششم بهمن 1388
وهابیت - شرک - بدعت - حرام - مرتد!!! (قسمت سوم) - جمعه شانزدهم بهمن 1388
وهابیت - شرک - بدعت - حرام - مرتد!!! (قسمت دوم) - جمعه هجدهم دی 1388
وهابیت - شرک - بدعت - حرام - مرتد!!! - یکشنبه ششم دی 1388
خلفا و فتوحات - قسمت چهارم - چهارشنبه بیست و پنجم آذر 1388
فتوحات هیتلری!!! - جمعه سیزدهم آذر 1388
خلفا و فتوحات - قسمت دوم - جمعه بیست و دوم آبان 1388
خلفا و فتوحات - جمعه یکم آبان 1388
چه کسی یهودی است؟ موسس شیعه یا محدث سنی ؟! - جمعه هفدهم مهر 1388
پدر بچه گربه !!!! ابوهریره .... - دوشنبه دوم شهریور 1388
پیامبری که اهل سنت می شناسند ..... !!! - جمعه شانزدهم مرداد 1388
خدای اهل سنت دست ساخته ابوهریره و کعب الاحبار ...... (قسمت چهارم) - دوشنبه پنجم مرداد 1388
خدای اهل سنت دست ساخته ابوهریره و کعب الاحبار ...... (قسمت سوم) - پنجشنبه بیست و پنجم تیر 1388
قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: علیٌّ منّی بِمنزلةِ رَأسی مِن بَدَنی - دوشنبه پانزدهم تیر 1388
خدای اهل سنت دست ساخته ابوهریره و کعب الاحبار ......... (قسمت دوم) - دوشنبه هشتم تیر 1388
خدای اهل سنت دست ساخته ابوهریره و کعب الاحبار ......... - چهارشنبه سیزدهم خرداد 1388
مذاهب اربعه اهل سنت - جمعه چهارم اردیبهشت 1388
سوالاتی از اهل سنت (منافقین در حکومت خلفا) - دوشنبه هفدهم فروردین 1388
چه کسی جانشین چه کسی می شود؟؟؟؟ - شنبه هشتم فروردین 1388
عمربن خطاب رب اهل سنت !!!!!!!! - پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1387
«ما ینطق عن الهوی * ان هو الا وحی یوحی» - سه شنبه ششم اسفند 1387
منع نقل حدیث توسط عمر - دوشنبه بیست و یکم بهمن 1387
صلح حدیبیه - سه شنبه بیست و چهارم دی 1387
ابلاغ سوره توبه وایمان ابوبکر - سه شنبه دوازدهم آذر 1387
حضرت علی علیه السلام و بدعتهای عمر و ابوبکر - جمعه دهم آبان 1387
عثمان چگونه خلیفه شد؟؟ - سه شنبه بیست و سوم مهر 1387
نماز تراویح بدعت مشهور عمر - پنجشنبه یازدهم مهر 1387
جا به جا نمودن مقام ابراهیم - شنبه سی ام شهریور 1387
نماز نخونید !!!!!!!!!!!!!!!!!! - سه شنبه بیست و پنجم تیر 1387
نهی از ازدواج موقت - پنجشنبه ششم تیر 1387
نهی از حج تمتع - جمعه دهم خرداد 1387
گستاخی عمر نسبت به رسول الله (ص) - پنجشنبه نوزدهم اردیبهشت 1387
برای شروع - شنبه چهاردهم اردیبهشت 1387
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسى دیدگاههاى اهل سنت در تفسیر آیه غار
محورهای استدلال اهل سنت به آیه غار
گفتار اول: انتخاب ابوبکر برای همراهی
آیا ابوبکر، همراه رسول خدا (ص) بوده است؟
هیچ آیهای در حق خاندان عائشه نازل نشده است
ابوبکر، قبل از رسول خدا به قبا رسیده بود
رسول خدا (ص) به تنهائی هجرت کرده است
همراهی ابوبکر، با دستور یا اجازه رسول خدا (ص) نبوده است
آیه شهادت میدهد که رسول خدا به تنهائی خارج شده است
حرکت ابوبکر بعد از خروج رسول خدا (ص) از مکه
ابوبکر، نزدیک غار ثور به رسول خدا (ص) ملحق شد
کرز قیافه شناس، فقط اثر پای رسول خدا (ص) را دنبال کرد
نقد روایت انتخاب ابوبکر برای همراهی
گفتار دوم: تنها ابوبکر، به همراه رسولخدا (ص) باقی ماند
ابوبکر، پیش از آن یکبار به تنهائی هجرت کرده بود
این سخن فخررازی، مذمت دیگر اصحاب است
هجرت مسلمانان به دستور رسول خدا (ص) بوده است
تعداد دیگری از اصحاب نیز باقی مانده بودند
گفتار سوم: دلالت جمله «ثانی اثنین» بر فضیلت ابوبکر
منظور از «ثانی اثنین» رسول خدا (ص) بوده است
«ثانی اثنین» فضیلیتی را برای ابوبکر به اثبات نمیرساند
گفتار چهارم: استدلال به روایت « ما ظنّک باثنین الله ثالثهما»
همنشینی با اهل بیت علیهم السلام، افتخاری برای جبرائیل
گفتار پنجم: استدلال به جمله: « إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ»
گفتار ششم: استدلال به «لاَ تَحْزَنْ»
حزن همیشگی ابوبکر و عدم اعتنا به دستور رسول خدا
مواردی از حزن ابوبکر
آیا حزن ابوبکر، برای رسول خدا بود؟
گفتار هفتم: استدلال به جمله «إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا»
گفتار هشتم: استدلال به «فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ»
نقد و بررسی
وجوب بازگشت ضمیر به اقرب المذکورات
سکینه، تنها بر رسول خدا نازل شده است
الف: تصریح علمای اهل سنت بر نزول سکینه بر رسول خدا (ص)
ب: وحدت سیاق
ج: عطف جمله «وایده بجنوده» بر نزول سکینه
د: عطف جمله «وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلى وَکَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا» بر جمله «فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْه»
گفتار نهم: خرید مرکب توسط ابوبکر و مشارکت فرزندان وی در امر هجرت
نقد و بررسی
امیرمؤمنان علیه السلام، مرکب خرید و تجهیزات سفر را آماده کرد
گفتار دهم: ورود رسول خدا و ابوبکر به مدینه:
گفتار یازدهم: بررسی پاسخهای فخررازی به استدلالهای شیعه
مقایسه حزن ابوبکر با خوف پیامبران
پیامبر، ابوبکر را به خاطر لو ندادن اخبار هجرت، با خود برد
مقایسه فضیلت ابوبکر با فضیلت امیرمؤمنان علیه السلام
ابوبکر در خدمت پیامبر حاضر و علی علیه السلام غائب بود
سختی عمل ابوبکر بیشتر از سختی عمل امیرمؤمنان علیه السلام
خشم کفار بر ابوبکر بیشتر از خشم آنها بر علی علیه السلام بود
نزول أیه «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه» در باره امیرمومنان علیه السلام
نتیجه
لینک فایل pdf
http://www.valiasr-aj.com/lib/ghar/gar.pdf
گروه پاسخ به شبهات، مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)