اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

پاسخ آیت‌الله مکارم به تفاسیر علمای اهل سنت از واژه «اولی الامر»

بعضى از مفسّران اهل سنت مى گویند: «منظور از اولى الامر، حکّام و امراء و شاهانند! و هر حاکمى بر مسلمانان حکومت کند، عادل باشد یا ظالم، در مسیر صحیح باشد یا منحرف، دستور به اطاعت خدا دهد یا...
به گزارش مشرق، حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این پرسش که: علمای اهل سنت در تفسیر واژه «اولی الامر» چه مصادیقی برای آن ذکر کرده اند؟، بیان کردند: مفسران و علماى اهل سنّت در معنى «اُولِی الْاَمْرِ» اختلاف زیادى دارند؛ بعضى آن را به معنى صحابه و بعضى به فرماندهان لشکر و بعضى به خلفاى چهارگانه تفسیر کرده اند؛ در حالی که هیچ دلیل روشنى براى این تفسیرهاى خود بیان نکرده اند.

خداوند در آیه 59 سوره نساء می فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللَّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ اِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ اِنْ کُنْتُمْ تُوْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ اَحْسَنُ تَاْویلاً»؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر [خدا] و اولی الامر خود را. و هر گاه در امرى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر باز گردانید [و از آنها داورى بطلبید] اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این [کار براى شما] بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است).

جمع دیگرى «اولى الامر» را به معنى علما و دانشمندان شمرده، و به آیه شریفه 83 سوره «نساء» استناد نموده اند: «وَاِذَا جَاءَهُمْ اَمْرٌ مِّنَ الْاَمْنِ اَوِ الْخَوْفِ اَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ اِلَى الرَّسُولِ وَاِلَى اُولِی الْاَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ...»؛ و هنگامى که خبرى از پیروزى یا شکست به آنها برسد [بدون تحقیق] آن را شایع مى سازند، در حالى که اگر آن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) و پیشوایان [که قدرت تشخیص کافى دارند] بازگردانند از ریشه هاى مسایل آگاه خواهند شد....

ولى با توجه به اینکه آیه مورد بحث درباره اطاعت بدون قید و شرط است و آیه 83 سوره «نساء» درباره سؤال و تحقیق است، دو مطلب مختلف را بیان مى کند و هرگز نمى ‌توان هر دو را به یک معنى دانست، تحقیق از «عالم» مطلبى است و اطاعت بى قید و شرط از «اولى الامر» مطلبى دیگر؛ دومى جز درباره معصومان تصور نمى شود، ولى اولى مفهوم گسترده ‌ای دارد.

بعضى از مفسّران اهل سنت احتمال پنجمى در اینجا داده اند که منظور از «اولى الامر» مجموع نمایندگان عموم قشرهاى مردم و حکام و زمامداران و علماء و صاحب منصبان در تمام شئون زندگى مردم هستند و به تعبیر دیگر منظور جماعت اهل حل و عقد است که هر گاه آن ها بر چیزى اتفاق کنند، اطاعت آن ها بى قید و شرط واجب است (مشروط به اینکه آن ها از ما باشند چون «منکم» در آیه شریفه چنین شرطى را ذکر کرده و مخالفت با سنت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) ننمایند، و نیز در بحث هاى خود تحت فشار اجبار نباشند، و اتفاق نظر داشته باشند و آن مسئله از مسایل عامه باشد).

این مجموعه در مسایلى که نصّى از طرف شارع مقدس در آن نرسیده است واجب الاطاعه اند و مى توان گفت مجموعه آنها معصوم هستند، و لذا امر به اطاعت آنها بى قید و شرط شده است.(1)

به این ترتیب آنها «اولى الامر» را مجموعه اى از علما و دانشمندان و اهل حل و عقد مى داند که پنج شرط در آن جمع باشد:

1ـ مسلمان بودن

2ـ عدم مخالفت با سنت

3ـ عدم اجبار در اظهار عقیده

4ـ اظهار نظر در خصوص مالانص فیه

5ـ اتفاق نظر داشتن

و چنین مجموعه اى را معصوم مى شمرد.

آیا به راستى منظور از «اولى الامر» در آیه شریفه همین است؟ و آیا به راستى اهل عرف و اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگامى که این آیه را مى شنیدند چنین معنایى استفاده مى کردند؟! و یا این معنى با تکلف فراوان بر آیه تحمیل شده، تا مبادا تفسیر آیه از مسئله امامان معصوم(علیه السلام) که شیعه به آن معتقد است سر درآورد؟!

* سخن فخر رازی دربارۀ واژۀ اولی الامر

ظاهراً ریشه این سخن، از کلام فخر رازى گرفته شده است که مى گوید: «تعبیر «اُولى الاَمْرِ مِنْکُمْ» در آیه نزد ما دلالت بر این دارد که اجماع امت حجت است! چراکه خداوند متعال امر به اطاعت اولى الامر به طور قطع (بى قید و شرط) فرموده است، و هر کس که خداوند این گونه امر به اطاعتش کند باید معصوم از خطا باشد؛ زیرا اگر معصوم نباشد احیاناً خطا مى کند و در این صورت از یک سو عمل کردن به فرمان او واجب است و از سوى دیگر به خاطر خطا بودن، حرام و لازمه آن، اجتماع امر و نهى در فعل واحد و عنوان واحد است و این محال است. پس از اینجا روشن مى شود که امر مطلق به اطاعت «اولواالامر» دلیل بر معصوم بودن او است.

سپس مى افزاید: این معصوم یا مجموع امت است یا بعضى از امت اسلامى، احتمال دوم قابل قبول نیست؛ زیرا ما باید آن بعض را بشناسیم، و به او دسترسى داشته باشیم و از وى استفاده کنیم؛ در حالى که در این زمان از شناخت امام معصوم و دسترسى به او و استفاده از وى عاجزیم، بنابراین معصومى که امر به اطاعت بى قید و شرط او شده فرد یا گروه خاصى نیست و طبعاً باید منظور اجماع امت باشد».(2)

آنچه فخر رازى و نویسنده «المنار» و امثال آنها را در تنگنا قرار داده که آیه را چنین تفسیرکنند [آن هم تفسیرى که به یقین هیچ یک از صحابه و یاران رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به هنگام نزول آیه، این چنین تفسیری از آن نداشتند] به دلیل همان پیش داورى هایى است که مانع مى شود از اینکه مفهوم آیه را در امامان معصوم اهل بیت(علیهم السلام) جستجو کنند. از یک سو دلالت آیه بر معصوم بودن «اولى الامر» معلوم است و از سوى دیگر بنا نیست شخصى را به عنوان امام معصوم بپذیرند، لذا به سراغ تفسیرى مى روند که هیچ گاه صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به هنگام شنیدن آیه چنان چیزى را از آن نمى فهمیدند.

* تفسیری عجیب از اهل سنت در واژۀ اولی الامر

و از همه تفسیرها عجیب تر تفسیرى است که بعضى از مفسّران اهل سنت برگزیده اند و مى گویند: «منظور از اولى الامر، حکّام و امراء و شاهانند! و هر حاکمى بر مسلمانان حکومت کند، عادل باشد یا ظالم، در مسیر صحیح باشد یا منحرف، دستور به اطاعت خدا دهد یا معصیت و نافرمانى او، باید از او پیروى کرد». چنانکه در تفسیر«المنار» در اشاره سربسته اى مى گوید: «وَ بَعْضُهُمْ اَطْلَقَ فى الْحُکامِ فَاَوْجَبُوا طاعَهَ کُلِّ حاکِم»(3)؛ بعضى، آیه را ناظر به اطاعت تمام حاکمان مى دانند و اطاعت آنها را واجب مى شمرند.

* دو حدیث مجعول از اهل سنت در اثبات مدعا

و باز از آن هم عجیب تر روایات مشکوک و مجعولى است که براى اثبات این تفسیر به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نسبت داده اند. مثل اینکه حضرت در جواب سؤال یزیدجعفى که عرض کرد: «یا نَبِىَ اللهِ اَرَایْتَ اِنْ قامَتْ عَلَیْنا اُمَراءَ یَسْیَلُونا حَقَهُم وَ یَمْنَعُونا حَقَّنا فَما تَاْمُرُنا»(4)؛ اى پیامبر خدا! اگر حاکمانى بر ما مسلط شدند که حق خود را از ما بگیرند و حق ما را به ما ندهند چه کنیم؟ ...)، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اِسْمَعُوا وَ اَطیعْوا!»؛ گوش به فرمان آنها باشید و اطاعت کنید!.

در حدیث دیگرى در همان کتاب از ابوذر نقل شده که گفت: «اِنَ خَلِیْلى اَوْصانى اَنْ اَسْمَعَ وَ اَطیعَ وَ اِنْ کانَ عَبْداً مُجَدَّعُ الاَطرافَ»(5)؛ دوست من [رسول خدا] به من سفارش کرده است که بشنوم و اطاعت کنم [فرمان امیران و حاکمان را] هر چند برده دست و پا بریده اى باشد!) [بعضى مُجدَّعُ الاطراف را به معنى کسى که در خانواده پست و آلوده اى متولد شده تفسیرکرده اند.]

* نقدی بر حدیث جعلی

به یقین ساحت مقدس پیامبر بزرگ اسلام(صلى الله علیه وآله) پاک تر از آن است که چنین دستورى بر خلاف منطقِ عقل و شرع بدهد. در حالى که از خود آن حضرت نقل شده است که اطاعت مخلوق در معصیت خالق جایز نیست و بهترین دلیل بر ساختگى بودن این گونه احادیث، آن است که خود ابوذرکه این حدیث از او نقل شده، به گواهى تاریخ در زندگیش هرگز چنین نکرد و حتى در راه مبارزه با انحراف امیران و حاکمان وقت، جان خود را از دست داد! به هر حال پر واضح است که مقام پیامبر(صلى الله علیه وآله) بالاتر از این گفتگوها است. هیچ انسان عاقلی نمى تواند چنین سخنى بر زبان براند که حاکم، واجب الاطاعه است در هر کارى که کند و هر سخنى بگوید و هر کسى که باشد؛ مخصوصاً با توجه به اینکه این حدیث در میان همه علماى اسلام اعم از شیعه و اهل سنت معروف است که: «لاطاعَهَ لِمخْلُوقِ فى مَعْصِیَهِ الْخالِقِ»(6)؛ اطاعت از مخلوق در معصیت خالق جایز نیست؛ «وَ لا طاعَهَ لِبَشَر فى مَعْصِیَهِ اللهِ».(7)

به این ترتیب نتیجه مى گیریم که روشن ترین تفسیر براى آیه همان اطاعت امامان معصوم (علیهم السلام) است.(8)

پی نوشت:

(1). تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، محمد رشید بن علی رضا، الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1990 م، ج 5، ص 147.

(2). مفاتیح الغیب، فخرالدین رازى، محمد بن عمر، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، 1420 ق، ج 10، ص 153. (سوره نساء، آیه 83)

(3). تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، محمد رشید بن علی رضا، الهیئة المصریة العامة للکتاب، 1990 م، ج 5، ص 147.

(4). صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، ج 3، ص 1474، باب 12 (باب طاعة الامراء و ان منعوا الحقوق).

(5). همان، ص 1467، باب 8 (باب وجوب طاعة الامراء).

(6). نهج البلاغه، شریف الرضى، محمد بن حسین‏، محقق/ مصحح: فیض الإسلام‏، هجرت‏، قم‏، چاپ اول، 1414 ق‏، ص 500، (کلمات قصار [167] 165).

(7). الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى، جلال الدین، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق، ج 2، ص177.

(8). گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386، چاپ ششم، ج 9، ص 54.


منبع: حوزه نیوز
مطالب مرتبط

فتوای رابطه جنسی زن شوهردار با مرد بیگانه




1 ساختن آدم برفی حرام است!
2 فتوای رابطه جنسی زن شوهردار با مرد بیگانه
3 توهین بی سابقه جنسی یک وهابی به پیامبر (ص)
4 دریافت پول مقابل تن فروشی «زنا» به شمار نمی رود!
5 اگر علما خیانت نمی کردند تمام مردم رافضی می شدند!!
6 اظهارات مفتی اعظم عربستان در مشروعیت بیعت یزید و حرمت قیام امام حسین (ع)
7 کتک زدن زن جایز است زیرا مثل چارپا نفهم است!
8 خرید فروش زنان عراقی توسط داعش حلال است!
9 مفتی سعودی: تظاهرات در دفاع از غزه حرام است!
10 عائشه و رضاع کبیر و توجیه و توضیح علماء وهابی در این باره
11 دروغ بستن عبدالقادر ترشابی،کارشناس شبکه کلمه به بخاری+تصاویر
12 تماشای فوتبال جایز نیست/کاربرد لفظ گل؛ اوت و کرنر شرک است!!!
13 برهنگی همسران در کنار هم، عقد آنها را باطل میکند
14 دست دادن علما با
15 تغییرات در ضریح مطهر نبوی +تصاویر
16 زوج های درون فیلم، زوج های واقعی می شوند!
17 ابن تیمیه: همه اهل سنت به جهنم می روند!
18 آلبانی وهابی:منکر خروج مهدی علیه السلام،مانند منکر اولوهیت خداوند است
19 جواز توسل به رسول الله (ص) از زبان مبارک خود رسول الله (ص)
20 تمام اهل سنت،طبق عقیده ی وهابی ها،مشرک هستند
21 چگونگی وحی بر پیامبر(ص) به نقل از صحیح بخاری
22 خلوت زنان با میمون حرام است + تصویر فتوا
23 عالم نامدار وهابیت الوادعی:نگاه کردن به تلویزیون جایز نیست+تصویر
24 تحریف حدیث ثقلین این بار توسط دکتر صالح بن غانم السدلان+تصویر
25 علامه حسینی قزوینی امام سیزدهم شیعیان+تصویر
26 تحریف و خیانتی دیگر در مکتب سقیفه+تصویر
27 توهین شیخ وهابی به عایشه+تصویر
28 شیخ وهابی: پیروان هریک از ائمه چهارگانه،یهودیان این امت هستند+تصویر
29 هر کس بگوید خدا در همه جا هست،کفر است+تصویر
30 شیخ وهابی مقبل الوداعی:مذاهب اهل سنت،ما أنزل الله بها من سلطان هستند+تصویر
31 شیخ وهابی ابن عثیمین:اشکالی ندارد که خدا را جسم بدانیم+تصویر
32 مفتی وهابی:منظور از دست خدا در روایات،همان معنای لغوی آن است+تصویر
33 مفتی وهابی:ملائکه مذکر هستند+تصویر
34 پروژه تحریف کتب اهل سنت+تصویر (قسمت دوم)
35 پروژه تحریف کتب اهل سنت+تصویر  (قسمت اول)
36 محمدبن عبدالوهاب،صحابه را کافر می داند+تصویر
37 توهین البانی وهابی و تهمت زنا زادگی به عالم اهل سنت،شیخ دکتر محمد البوطی+ تصویر
38 استمناء با اخراج منی روزه را باطل نمی کند+تصویر
39 انگشتر طلا برای زنان حرام است+تصویر
40 حرکاتی جالب از ملازاده!!!
41 ازدواج همجنس بازان وهابی! + تصویر
42 ورزش های رزمی حرام است !
43 دو فتوای جنسی از مفتی های وهابی + تصاویر
44 سجده بر نجاست،هیچ اشکالی ندارد +تصاویر کتاب ها
45 خدا را می توانید در خواب ببینید!!!
46 دیدن مردان در شبکه های دینی بر زنان حرام است!
47 فتوای جنجالی تازه وهابیون درباره موز و خیار
48 تبلیغات وهابیون در بین دانشجویان اعزامی به عمره، زنگ خطری برای همه ماست
49 اولین عالم شیعه که علیه وهابیت کتاب نوشت
50 مفتی وهابی و خوردن خون کفتار
51 نماز خواندن در مسجد النبی (ص) حرام است!
52 فتوای عجیب مفتی وهابی درباره دو تیم فوتبال
53 داشتن بادی گارد برای زنان حرام است
54 خاطره شیخ وهابی از دعا بر سینه یک زن !
55 خوردن سمبوسه حرام است!
56 خوردن گوشت جن و شیطان حلال است!
57 مفتی وهابی: همکاران بی نماز خود را بکشید!
58 بوسیدن همسر وضو را باطل می کند!
59 آیا عمر بن الخطاب در نماز جماعت سجده بر پشت مأمومین ردیف جلوتر را جایز می دانست؟
60 حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است
61 چه کسی سوسمار می خورد؟
62 خواب قیلوله حرام است!
63 هفت فتوای ویژه از سرشناس ترین چهره های وهابیت
64 کار کردن زنان به عنوان
65 خوابیدن زن در کنار دیوار بدلیل مذکر بودن آن حرام است
66 فتوای عجیب غریب وهابیها درباره زنان
67 فتواهای عجیب وهابیت درباره دیدن مسابقات فوتبال
68 تحریف در کتاب تاریخ الخلفاء سیوطی
69 مخالفان جدایی زن و مرد اعدام شوند
70 الازهر: بازدید از فیس بوک حرام است
71 سلمان العوده چهره سرشناس وهابی: از زیارت قبر پیامبر لذت بردم
72 باز هم فتوای عجیب یک مفتی سعودی درباره حجاب
73 مفتی وهابی: برداشتن ابرو حرام است!
74 مفتی وهابی: اربعین و فاتحه، بدعت است!
75 مفتی مصری: حرام است حاجی اضافه وزن پیدا کند
76 آتش نشانان روزه کله گنجشکی بگیرند!
77 فتوای جدید وهابیان: هنگام قطع برق روزه نگیرید
78 هرکس از آنفلوانزای خوکی بمیرد
79 مفتی عربستان: مرگ به سبب طاعون، شهادت است
80 تصویر: با کشتن هفت محب اهل بیت، بهشت بروید!
81 دستکاری ضریح پیامبر توسط وهابیون عربستان
82 چه کسانی اهل بدعتند؟
83 تصویر: دو مفتی کور وهابی
84 خوردن گوشت ذبح شده بدست شیعیان حرام است!
85 همسایه میتواند زن وشوهر همسایه را طلاق دهد!
86 زنان می توانند چند همسر داشته باشند!
87 گفتگویی با آقای ملازاده!!!!
88 گفتن بسم ا... الرّحمن الرّحیم بدعت است
89 ازدواج پدر با دختر!
90 دروغ باور نکردنی !!
91 فتوایی جدید: داشتن 9 همسر جایز است!
92 قامت خدای وهابیت 60 ذراع است!
93 ممنوعیت فعالیت زنان در فروشگاه های مخصوص لباس زنانه!!!!
94 مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد شهید است !!!
95 تحریف در صحیح بخاری + تصویر
96 فتوایی دیگر از علمای وهابیت : سرو چندین نوع غذا حرام است
97 دیدن چهره  نامزد ازطریق اینترنت حرام است!
98 8 شوال سالروز تخریب بقیع / یوم الهدم
99 حمله وهابیها به نجف اشرف
100 قبر رسول الله را خراب کنید، ابن جبرین بهشت را برایتان ضمانت می کند



101 افشای گوشه ای از جنایات وهابیت توسط مورخ وهابی
102 جنایات وهابیت در مکه
103
104 لواط وهابی ها در اماکن تمرین واستراحتشان وحتی مساجدشان !!
105 شیر خواری بزرگان أز نامحرم اشکالی ندارد
106 استمناء در رمضان به عمد وبا شهوت اشکالی ندارد
107 قصه صحابی ای که در نماز چشم چرانی میکرد
108 هیچ یک أز اشتباهات وخلاف های صحابه را نقل نکنید .. !!
109 لعن یک صحابی به دلیل اذیت همسایه ..
110 غضب حضرت سلمان موجب غضب خدا میشود ولو بر خلیفه أوّل
111 خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی
112 صحابه جلیل عادل (رُوَیشِدالثقفی) .. ولی خمّار وخمر فروش !!
113 عدم قدرت تحمل انتقاد در اهل تسنن
114 آقایان وهّابی ها ؛ به إین شکل دین خود را میگیرید ؟!
115 کعب الاحبار : کشتی بر کف دست خدا حرکت میکند !!
116 امام حنبلی ها به حضرت موسی بن جعفر(ع) توسل میکند
117 أمیر المؤمنین (ع) أبو موسی أشعری را نفرین میکند
118 (اول) طلوع خدایشان بر عرش سنگینی میکند و ... !!
119 مناظره محمد بن عبدالوهاب با خدا !!!
120 نسبت وصف های شنیع وهابیت به ساحت قدس الهی
121 شیعه در نگاه وهابیان
122 ویژگی های مشابه بین وهابیت و یهود
123 تحریف در کتب اهل سنت
124 وهابی متدین به زن خودش : دوست مرا شیر بده وإلاّ طلاق !!
125 کرامات عمر بن خطاب در کتب اهل سنت
126 زعفران جزو مواد مخدر است !! حرام میباشد
127 تکریم قبر بخاری
128 وهابیون و اهل قبور!
129 وهابیون از کلمه عقل متنفرند
130 وهابیت و تشویش عقائد
131 بررسی حدیث موهوم (کتاب الله وسنتی)
132 فتواهای خنده دار وهابیت
133 نگاهی بر افسانه اجماع
134 متن فتوای یکی از شیوخ وهابی در مورد تکفیر شیعیان
135 یزید  جزو خلفای خاص رسول خدا!!!
136 صحیح بخاری تحریف شده است
137 مناظرات درباره صلوات و سلام بر آل محمد (صلی الله علیه و آله)
138 انجام نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در یک وقت
139 مناظره و گفت و گو دکتر تیجانی با آیت الله العظمی خوئی
140 گواهی دادن به نام علی(علیه السلام) در اذان
141 مناظره دکتر تیجانی با شهید آیت الله صدر درباره توسل
142 رنجاندن فاطمه ( س ) خلاف کتاب و سنت
143 علی ( ع ) ، ابوبکر و عمر را خائن می داند؟
144 عمر و تهدید به قتل صحابه
145 علماء بزرگ اهل سنت و انکار اجماع
146 افسانه اجماع بر بیعت ابوبکر
147 ابن عباس و فاجعه مخالفت صحابه با پیامبر ( ص )
148 نسبت هذیان به رسول گرامی !!!
149 آیا خلفاء راشدین خلیفة الرسول بودند؟
150 عدم تعیین جانشین ، مخالف کتاب نیست
151 عمر برای امت ، دلسوزتر از پیامبر ( ص ) !!
152 عدم تعیین جانشین ، عامل هرج و مرج
153 تمام پیامبران جانشین داشتند ، ولی!!!
154 تعیین جانشین برای خروج یک روزه از مدینه
155 چرا ابوبکر در تعیین خلیفه ، از پیامبر تبعیت نکرد؟


1 بعد از شهادت امام حسین (ع)در روز عاشورا ، چه اتفاقاتی در عالم رخ داد؟
2 بررسی اسناد زیارت عاشورا
3 گریه های رسول خدا (ص) در عزای امام حسین (ع)
4 صوم عاشوراء
5 هوای غدیر خم گرم بوده است یا سرد؟ + تصاویر  (جدید)
6 سیاه پوشی در فرهنگ شیعه
7 چرایی گریه و سوگواری
8 بررسی جمع بین دو نماز از دیدگاه شیعه و اهل سنت
9 قصة الحوار الهادی - 3 جلدی (چاپ جدید)
10 بررسی سندی روایت «علیٌ ولی کل مؤمن بعدی» از منظر اهل سنت
11 معاویه و ناسزاگویی به امیر المؤمنین علیه السلام
12 دیدگاه علمای اهل سنت درباره محمد بن عبدالوهاب و پیروانش + تصاویر
13 ازدواج امام زمان(علیه السلام)
14 امیرالمومنین علیه السلام، نخستین مسلمان
15 اقرار ابوبکر به هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها
16 اعتراف ابن ابی دارم به لگد زدن عمر به حضرت زهرا(س) و شهادت حضرت محسن(ع)
17 اسناد هجوم به خانه وحی و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
18 ترجمه فارسی مناظرات استاد حسینی قزوینی در شبکه المستقله پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)
19 پاسخ به شب نامه اهل سنت پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)
20 شهادت  حضرت فاطمه زهرا (س) واقعیتی انکار ناپذیر
21 پاسخ به شبهات فاطمیه + فایل پاورپوینت pptx
22 واقعة غدیر خم (دراسة توثیقیة)
23 زهد از منظر اسلام در مناظره امام صادق علیه السلام با صوفیان
24 نخستین یار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
25 پیامبر (ص) در صحاح سته اهل سنت
26 مرده ها می شنوند و قادر به پاسخگویی هستند + فایل pdf
27 صحابه ای که مشروعیت خلافت ابوبکر را قبول نداشتند + فایل pdf
28 دانلود مجموعه پاورپوینتهای گروه پاسخ به شبهات با موضوع غدیر وفضائل امیرمؤمنان علیه السلام
29 دانلود مجموعه پاورپوینت های گروه پاسخ به شبهات در دفاع از اهل بیت علیهم السلام ـ مجموعه او
30 استدلال به «غیرت عرب» برای انکار شهادت حضرت زهرا (س)
31 بررسی روایت تاریخ طبری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)
32 مناظرات الدکتورالحسینی القزوینی فی قناة المستقلة حول روایات الهجوم الی بیت فاطمه (س)
33 استدلال به خطبه 228 نهج البلاغه (لِلَّهِ بَلاءُ فُلان)، برای انکار شهادت فاطمه زهرا(س)
34 حضرت معصومه سلام الله علیها چشم و چراغ مردم قم
35 چهار گاف بزرگ عبد الله حیدری (شهاب ابراهیمی ) در بررسی سند تنها یک روایت
36 دانلود فیلم مستند «لاشخوران دعوت ؛ خرمگسان معرکه»
37 بررسی تطبیقی شبهات آیه ولایت
38 دلالت حدیث غدیر بر ولایت امیر مؤمنان علیه السلام
39 تواتر حدیث غدیر از دیدگاه دانشمندان اهل سنت
40 بررسی حدیث ثقلین در خطبه غدیر و نقش آن در اثبات امامت
41 حسین(ع) در اندیشه مسیحیت
42 آرامگاه امیر مؤمنان (ع) در گذر تاریخ
43 حضرت مهدی عج در کتب اهل سنت
44 اعتبار کتاب بخاری و مسلم و راویان آن ها، از دیدگاه علمای اهل سنت
45 تحریف روایات ازدواج موقت ، در صحیح بخاری
46 استغاثه عبد الله بن عمر از رسول خدا (ص) بعد از وفات آن حضرت
47 صحت و تواتر حدیث شریف ثقلین در منابع شیعه
48 چند سؤال از محضر استادم جلد دوم
49 چند سؤال از محضر استادم جلد اول
50 آشنایی با کتب رجالی
51 مرتضی رادمهر، حجت الإسلامی که وهابی ها ساختند و خود او را کشتند
52 ادله نقلی «نصب امام» توسط خداوند (امامت عامه)
53 مختار بن أبی عبید، صحابی رسول خدا (ص)، یا مدعی نبوت؟
54 بداء در تفکر شیعی و خاستگاه آن
55 عصمت ائمه اهل بیت (ع) از دیدگاه عقل و نقل
56 مشروعیت سبّ و لعن از دیدگاه اهل سنت
57 بررسی آیه : « وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ » و رضایت دائمی خداوند از صحابه
58 بررسی شبهه ازدواج ام کلثوم با عمر (ویرایش جدید)
59 بررسی روایت «نحن معاشر الأنبیاء لا نورث ...» و بهانه ابوبکر برای غصب فدک
60 افسانه خواستگاری امیرالمؤمنین (ع) از دختر ابوجهل
61 استدلال به نامه ششم نهج البلاغه برای انکار شهادت حضرت زهرا (س)
62 بررسی آیه «بیعت رضوان» و رضایت دائمی خداوند از خلیفه دوم
63 بررسی آیه «محمد رسول الله...» و تبرئه خلفاء از حمله به خانه حضرت زهرا (س)
64 بررسی روایت ابن أبی شیبه و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)
65 بررسی روایت بلاذری و تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه(س)
66 اعتراف نظّام معتزلی به شهادت حضرت محسن و آتش زدن خانه فاطمه (س)
67 حدیث الغدیر و شبهة شکوی جیش الیمن
68 نقد کتاب «اصول المذهب الشیعة»
69 بررسی شبهات خطبه 92 نهج البلاغه (والتمسوا غیری)
70 ابوبکر، همراهی همیشه محزون (نقد دیدگاه های اهل سنت در تفسیر آیه غار)
71 هرکس کینه ابوطالب (ع) را در دل داشته باشد، کافر است
72 مشروعیت تقیه از دیدگاه شیعه و سنی
73 بررسی روایت: «سد الأبواب الا باب علی»
74 ترجمه جلد اول نقد کتاب اصول مذهب شیعه
75 داستان گفتگوی آرام (ترجمه کتاب قصة الحوار الهادی)
76 دانلود چند کتاب مفید در باره امیرمؤمنان و حضرت مهدی علیهما السلام
77 بررسی تطبیقی حدیث رّد الشمس
78 درس خارج فقه مقارن سال تحصیلی  1387 ـ 1386
79 ترجمه فارسی کتاب النص و الاجتهاد
80 کتاب وهابیت از منظر عقل و شرع
81 شبهای پیشاور
82 اهل بیت (ع) کلید مشکلها
83 المراجعات
84 لله ثم للتاریخ جلد دوم
85 روشنفکری حوزوی با تمجید از بنی امیه!!!
86 درس خارج فقه مقارن استاد حسینی قزوینی (وضو از منظر فریقین)
87 الوهابیة فرقة للتفرقة بین المسلمین
88 عرفان و تصوّف در اندیشه استاد مطهری (2)
89 عرفان و تصوّف در اندیشه استاد مطهری (1)
90 پاسخی بر سخنان و ادعاهای مولوی خیرشاهی
91 حضرت خدیجه(علیها السلام) مادر امّت
92 تحلیلی از مناظره جناب دکتر قزوینی با مولوی مرادزهی
93 خدا در صحاح
94 فاطمه الزهراء (س) بانوی آب و آینه
95 ادله خلافت أبی بکر
96 خانه وحی در زیر تازیانه های هجوم
97 آشنایی با چهره واقعی ابوهریره
98 قرضاوی , پسر , شیعه , سنی , سر دوراهی هک شدن !
99 ظلامة الزهراء فی روایات أهل السنّة
100 عمر در صحاح سته اهل سنت
01 أصحاب در صحاح سته اهل سنت
102 عایشه در صحاح سته اهل سنت
103 خالد بن ولید از دیدگاه عمر بن خطاب
104 خالد بن ولید باعکس های بارگاهش (مرقدش) و مقایسه با حرمین عسکریین
105 نقدی بر فرقه ی بهاییت از آغاز تا دوره ی معاصر
106 مشروعیت ازدواج موقت در کتاب های اهل سنت
107 اهانت های ابن تیمیه به خاندان رسول خدا (ص)
108 شفاعت و توسل
109 نقش وهابی ها و سعودی ها در ایجاد گروههای تروریستی و ورود اشغالگران به افغانستان و عراق
110 اهل بیت از دین دفاع می کنند
111 افشای ماهیت وهابیت
112 حدیث  سازان رسوا می شوند!
113 روشی نو و صحیح در گفتگوی اعتقادی با وهّابیت (دکتر عصام العماد)
114 نقد شیخ محمد عبد الوهاب از درون (دکتر عصام العماد)
115 وهابیت تندرو وبازگشت به عصر جاهلیت
116 آنگاه هدایت شدم ، ترجمه کتاب «ثم اهتدیت»
117 قصة الحوار الهادی - تک جلدی
118 اسئلة إلی أستاذی (القسم الثالث )
119 اسئلة إلی أستاذی (القسم الثانی)
120 اسئلة إلی أستاذی (القسم الأول)
121 راز دلبران و نقد دل برآن
122 ارزش و جایگاه وحدت از منظر قرآن و سنّت
123 الإجابة عن شبهات الغدیر
124 فتنة الوهابیة
125 فصل الخطاب من کتاب الله ، وحدیث الرسول ، وکلام العلماء فی مذهب ابن عبد الوهاب
126 وهابیت از منظر عقل و شرع (1) وهابیت و تفرقه
127 وهّابیّت از منظر عقل و شرع (2) ریشه های تاریخی وهّابیّت
128 وهّابیّت از منظر عقل و شرع (3) وهابیت و تجسیم
129 وهّابیّت از منظر عقل و شرع (4) وهابیت و تکفیر مسلمین
130 وهّابیّت از منظر عقل و شرع (5) وهابیت و تحقیر مقام انبیاء و اولیاء
131 چهل سؤال پیرامون امامت و خلافت
132 الصحابة وقتل عثمان
133 امام علی علیه السلام و قبول حکومت
134 نگاهی گذرا به کتاب لله ثم للتاریخ  و ترجمه آن اهل بیت از خود دفاع می  کند
135 شیعه منادیان همبستگی واتحاد
136 پاسخی به تهاجم در پوشش دفاع از اهل بیت علیهم السلام
137 حدیث الثقلین
138 سخنی با آقای واعظ زاده خراسانی
139 الجمع بین الصلاتین  و مصادره  من الکتاب و السنة
140 پاسخ به برخی شبهات مذهبی
141 ملاحظات عابره علی تفسیر الاثری الجامع
142 تشیّع و مسئله سبّ و لعن صحابه
143 خطبه غدیر
144 نقدی بر سریال مسافر ری
145 دراسات فی حدیث الثقلین و المناقشه فی حدیث کتاب اللّه وسنتّی
146 الإفتراء علی الشیعة فی ( تحریف القرآن ) والجواب عنه
1 آیا ائمه طاهرین (ع) به پیامبر (ص) توسل کرده اند؟ (جدید)
2 آیا روایت نام گذاری فرزند امیر مؤمنان (علیه السلام) به اسم عثمان، صحیح است؟ (جدید)
3 آیا علمای اهل سنت بر جواز جشن ولادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) فتوا داده اند؟ (جدید)
4 رسول خدا (ص) قبل از رسیدن به مقام نبوت ، از چه دینی پیروی می کردند ؟
5 آیا صحت دارد که با میلاد پیامبر اکرم (ص) ، طاق کسری ریخت ، آتشکده زرتشت خاموش شد و ... ؟
6 روایات صحیح السند «مهدویت» از طریق اهل البیت علیهم السلام
7 آیا حجت بودن امام زمان (ع) مخالف آیه «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ» نیست؟
8 آیا روایتی در مدح مردم آخر الزمان از معصومین علیهم السلام وارد شده است ؟
9 حدیث « هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد ، همانند مردن زمان جاهلیت مرده است » از کیست ؟
10 وظیفه ما شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) چیست ؟
11 آیا در روایات اهل سنت، پاداشی برای گریه در عزای اهل بیت (علیهم السلام) بیان شده است؟ (جدید)
12 آیا بر اساس منابع اهل سنت دشنام دادن به شیعیان دشنام به پیامبر صلی الله علیه و آله محسوب می شود؟
13 آیا بر اساس منابع شیعه و اهل سنت پیامبر صلی الله علیه وآله برای امام حسین علیه السلام روضه خوانی کرده اند؟
14 پاسخ چند پرسش در باره مختار (جدید)
15 آیا واقعیت دارد که هفتاد هزار نفر بدون حساب از زمین کربلا وارد بهشت می شوند؟
16 آیا یزید شخصیت قابل دفاعی داشته است؟
17 نظر اهل بیت علیهم السّلام راجع به روزه گرفتن در روز عاشورا چیست؟
18 آیا مدارک معتبری دال بر قران خواندن سر بریده امام حسین(ع) بر سر نیزه وجود دارد؟
19 چرا شیعیان نام فرزندان خود را «عبد العلی ، عبد الحسین و ...» می گذارند ؟
20 نخستین کسی که برای امام حسین (ع) گریه کرد ، چه کسی بود ؟
21 آیا عزاداری مداوم در روحیه مردم تأثیر منفی نمی گذارد ?
22 آیا روایت : « نحن قریش ، وشیعتنا العرب ، و عدونا العجم » از قول امام حسین علیه السلام صحت دارد ؟
23 آیا در باره امام حسین (ع) آیاتی از قرآن نازل گردیده است؟
24 آیا روایت «حسین منی و انا من حسین» در کتب اهل سنت با سند صحیح نقل شده است؟
25 اگر تربت کربلا شفا می دهد، چرا شیعیان به پزشک مراجعه می کنند و بیمارستان می سازند؟
26 آیا عزاداری برای امام حسین علیه السلام  بدعت است؟
27 آیا ازدواج امام حسین (ع) با ارینب ، در پیش آمد قضیه کربلا نقش داشته است؟
28 آیا گریبان چاک زدن بانوان حرم در عزای امام حسین (ع) صحت دارد؟
29 چرا در باب زیارت امام حسین علیه السلام  آمده است که به جای قبله رو به قبر نماز بخوان ؟
30 چرا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا دعا نفرمودند تا باران ببارد ؟
31 آیا کسی از مفسرین اهل سنت مولی را به معنی اولی تفسیر کرده است؟
32 آیا کسی از علمای نحوی اهل سنت مولی را به معنی اولی بکار برده است؟
33 آیا در تاریخ از نقل احادیث مربوط به امام علی علیه السلام توسط حکام جلوگیری می شده است؟
34 آیا کسی از علمای اهل سنت نسبت به صحت حدیث غدیر اعتراف کرده  است؟
35 روایت غدیر از چند طریق نقل شده است؟
36 آیا آیه ابلاغ قبل از غدیر نازل شده است؟
37 چرا پیامبر علی را در مکه و یا عرفات به مردم معرفی نکرد؟
38 چطور ممکن است که روزه روز غدیر معادل شصت ماه روزه باشد؟ چون این صحیح نیست پس تمام حدیث غدیر، بخاطر وجود چنین مطلبی در آن، باطل است!
39 چرا حضرت رسول صلی الله علیه و آله بجای سخنرانی در غدیر، بر ولایت امام علی علیه السلام به صورت کتبی تاکید نکردند تا بتوان بعداً بر آن استناد کرد؟
40 چه نامها و صفاتی در روایات برای روز غدیر ذکر شده است؟
41 آیا حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه خلافت را حق خود نمی دانند؟
42 اکمال و اتمام دین در روز غدیر به چه معناست؟
43 خطبه غدیر را با سند صحیح بیان فرمایید؟
44 ماجرای غدیر را به طور اختصار بیان فرمایید؟
45 آیا نخستین مسلمان بودن حضرت علی (علیه السلام) فضیلت محسوب میشود؟
46 آیا اسلام ابوبکر ابتدای بعثت بوده یا بعد از دعوت علنی؟
47 پرسش و پاسخ ویژه برنامه غدیری (حدیث غدیر و امامت و خلافت حضرت علی (ع) )
48 آیا آیات ابلاغ واکمال در غدیر خم و امامت حضرت علی (ع) نازل شده است؟
49 آیا جمله  « اللّهم وال من والاه ... » در حدیث غدیر از نظر سندی صحیح است؟
50 آیا امیر المؤمنین علیه السلام به حدیث غدیر احتجاج کرده است؟
51 آیا عمر در غدیر خم با امیرمؤمنان (ع) بیعت کرده است؟
52 اگر منظور رسول خدا (ص) از حدیث غدیر، امامت امیر مؤمنان (ع) بود، چرا صحابه دچار اختلاف شدند؟
53 آیا علمای اهل سنّت کلمه «مولی» در حدیث غدیر  را به معنای امام و خلیفه معنی کرده اند؟
54 اعتراف غزالی به بیعت عمر بن خطاب با امیرمؤمنان علیه السلام در غدیر خم و نقض پیمان توسط او به خاطر مال و ریاست دنیا + تصاویر کتاب
55 آیا رسول خدا (ص) در غدیر خم حدیث ثقلین را بیان کرده است؟
56 اگر در غدیر خم چندین هزار نفر حضور داشتند ، چرا بعد رسول خدا (ص) با ابوبکر بیعت کردند ؟
57 آیا امام باقر (علیه السلام) دستور دادند برای شان عزاداری شود؟
58 آیا اعمال امت بر پیامبر و امامان (علیهم السلام) عرضه می شود؟
59 آیا روایت معتبر از طریق عایشه بر اولین مسلمان بودن حضرت علی (ع) نقل شده است؟
60 از نظر اکثر علمای اهل سنت نخستین مسلمان چه کسی می باشد؟
61 آیا اجماعی بر اولین مسلمان بودن امیر المؤمنین (علیه السلام) در بین علمای اهل سنت وجود دارد؟
62 آیا امیر مؤمنان (علیه السلام) پیشگام اولین و آخرین است؟
63 آیا قرآن روی سر گرفتن و دعا کردن بدعت است + تصویر کتاب
64 آیا روایت علی «امام المتقین وسید المسلمین» با سند معتبر وارد شده؟ (+ تصویر)
65 آیا عائشه بعد از شنیدن خبر شهادت امیرمؤمنان (ع) سجده کرده است؟
66 آیا جبرئیل و میکائیل، خادمان امیرمؤمنان علیه السلام  بوده اند؟ (+ تصویر)
67 آیا روایت «نگاه کردن به چهره علی (ع) عبادت است» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
68 آیا در قبر و قیامت از ولایت علی و ائمه علیهم السلام سؤال می شود؟
69 آیا عمر بن خطاب، آرزوی فضائل امیرمؤمنان علیه السلام را داشته است؟
70 آیا آیه ای در قرآن کریم در باره جواز توسل به مردگان وجود دارد؟
71 آیا روایت توسل بلال بن حارث به قبر پیامبر (ص) با تأیید عمر، معتبر است؟ (+ تصویر)
72 آیا روایت توسل ابو أیوب انصاری به قبر رسول خدا (ص)  توسط علمای اهل سنت تصحیح شده؟ (+ تصاویرکتابها)
73 آیا طبق منابع شیعه و اهل سنت، در میان313 نفر از یاران امام زمان (عج) زن نیز وجود دارد؟ (ویرایش جدید)
74 آیا غایب شدن امام زمان (علیه السلام) در روایات صحیح شیعه پیش بینی شده است؟
75 آیا ولادت حضرت مهدی (ع) فقط از طریق حکیمه، نقل شده است؟
76 آیا نام های متعدد حضرت نرجس (س) دلیل بر عدم تولد حضرت مهدی (عج) است؟
77 اعتراف علمای اهل سنت به تولد حضرت مهدی (عج) + تصاویر کتاب ها
78 چگونه امکان دارد که یک فرد بیش از هزار سال عمر کند؟
79 آیا نام پدر حضرت مهدی (عج)، عبد الله بوده است؟
80 آیا میراث امام عسکری (ع) بین برادر و مادر آن حضرت تقسیم شد؟
81 آیا حضرت مهدی (عج) از نسل امام حسن مجتبی (ع) است؟
82 آیا امام عسکری (ع) بدون فرزند از دنیا رفته است؟
83 حضرت مهدی (عج) چه شباهت های با ذوالقرنین دارد ؟
84 آیا روایت معتبری مبنی بر عدم جواز تعیین زمان ظهور، وجود دارد؟
85 آیا امام زمان علیه السلام در هنگام ظهور، مسجد الحرام و مسجد النبی را خراب خواهد کرد؟
86 آیا آیه «بقیة الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین» در باره امام زمان (عج) نازل شده است؟
87 با توجه  به روایت « فمن ادعی المشاهدة ... فهو کذاب مفتر » ادعاهای کسانی که می گویند امام زمان را دیده  اند ، چگونه قابل توجیه است ؟
88 آیا حدیث «خلفائی إثنا عشر»، بر وجود و حیات حضرت مهدی دلالت می کند؟
89 آیا حضرت مهدی (عج) در سرداب غائب شده و از سرداب ظهور می کند؟
90 آیا حدیث ثقلین بر وجود حضرت مهدی (ع) دلالت می کند؟
91 آیا مهدی شیعه ، همان دجال است ؟
92 آیا کسی از مسلمانان، منکر عقیده مهدویت شده است؟
93 با اینکه در زمان امام صادق امام زمان علیهما السلام متولد نشده بودند ، چطور ایشان فرموده اند به امام زمان سلام کنید ؟
94 چه کار کنیم تا امام زمان ( عج ) از ما راضی باشد ؟
95 آیا وهابیت اعتقادی به منجی دارند ؟
96 آیا کربلا برتر از کعبه  است؟
97 آیا نور حضرت زهرا (سلام الله علیها) از طریق میوه بهشتی به صلب رسول خدا (ص) منتقل شد؟
98 حضرت زهرا سلام الله علیها در چه تاریخی به دنیا آمده است؟
99 آیا حدیث «فاطمه بضعه منی» با سند صحیح در کتب شیعه آمده است؟
100 چرا امیرمؤمنان (علیه السلام) از همسرش دفاع نکرد؟


101 آیا حدیث «لولا فاطمه لما خلقتکما» دلالت می کند که مقام حضرت فاطمه از مقام حضرت رسول و حضرت علی علیهما السلام بالاتر بوده است ؟
102 چرا حضرت زهرا (س) شبانه دفن شد؟
103 آیا تا قبل از سال 71 ، تقویم ها در باره حضرت زهرا (س) از کلمه «وفات» استفاده می کرده اند؟
104 «مصحف فاطمه» چیست ؟
105 آیا در صحیح بخاری ، حدیثی در بارهء حرمت آزار و اذیت فاطمهء زهرا س وجود دارد؟
106 چرا با وجود حضرت علی(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟
107 چرا، بنی هاشم و انصار، از حضرت زهرا (س) دفاع نکردند؟
108 آیا عمر بن الخطاب ، به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است ؟
109 حضرت زهرا سلام الله علیها حتی بعد از وفاتش نیز از ناراحت شدن فرزندانش ناراحت می شود+ تصویر کتاب
110 آیا زنان ناقص العقل هستند؟
111 آیا خطبه شقشقیه، تنها از طریق عکرمه خارجی نقل شده است؟
112 آیا خروج علیه حاکم از دیدگاه اهل سنت و وهابیت مشروعیت دارد؟
113 سؤالات و پاسخ های ویژه برنامه طوفان کربلا
114 آیا امام حسین علیه السلام  را شیعیان به شهادت رسانده اند؟!!
115 چرا امام حسین (علیه السلام) با این که می دانست شهید می شود ، اقدام به قیام کرد ؟
116 اثبات امامت در پنج دقیقه
117 بدعت تراویح، به اعتراف بزرگان اهل سنت + تصاویر کتاب
118 آیا روایت معتبری در باره کندن در قلعه خیبر توسط امیرمؤمنان علیه السلام وجود دارد؟
119 اعتراف علمای اهل سنت به طهارت بول و غائط رسول خدا (ص) و استشفاء صحابه به آن + تصاویر کتاب ها
120 دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام در باره ابوبکر و عمر+ تصویر کتاب ها
121 امام شافعی : خوردن گربه کوهی ، موش خرما ، جوجه تیغی ، راسو ، بزمجه و ... جایز است + تصاویر کتاب
122 تبرک پیروان ابن تیمیه به ریسمان شپش و آب غسل او + تصویر کتاب ها
123 سریال گاف های عبدالله حیدری – قسمت دوم : بررسی انتساب  صحیح بخاری + تصویر کتاب ها
124 امام مالک بن أنس : خوردن گوشت سگ ، سوسک ، کرم ، مار و عقرب و ... حلال است + تصاویر کتاب
125 عائشه : خوردن موش حلال است + تصاویر کتاب
126 ولادت امیرمؤمنان علیه السلام در کعبه ، از مصادر اهل سنت + تصاویر کتاب ها
127 روایت «من سب علیا فقد سبنی» با سند معتبر + تصویر کتاب
128 نبش قبور شهدا و صحابه از سنت های معاویه + تصویر کتاب
129 نبش قبر معاویه و یزید توسط خلفای بنی العباس + تصویر کتاب
130 شعاع نور چهره فاطمه (س) به روایت عائشه + تصویر کتاب
131 روایت: فاطمه « أَصْدَقَ لَهْجَةً» از عائشه با سند معتبر + تصویر کتاب
132 چرا صحابه با خلفای سه گانه مخالفت نکردند + تصویر کتاب
133 روایت «عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ» با سند معتبر + تصویر کتاب
134 روایت «وَأَنْتَ خَلِیفَتِی فِی کُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِی» با سند معتبر + تصویر کتاب
135 آیا روایت «باب حطه بنی اسرائیل» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
136 اگر مراد رسول خدا (ص) از حدیث غدیر ، ولایت امیر مؤمنان (ع) بود ، چرا در سقیفه به آن احتجاج نشد؟
137 آیا آیه «ومن عنده علم الکتاب» در باره امام علی (ع) نازل شده ؟
138 فلسفه عزاداری برای امام حسین علیه السلام چیست ؟
139 چرا عزاداری برای امام حسین (ع) ویاران با وفایشان از اول محرم آغاز می شود با این که ایشان در دهم محرم به شهادت رسیدند ؟
140 آیا لعن یزید بن معاویه ، جایز است ؟
141 اگر شرکت در عزای امام حسین برای خدا نباشد چطور خداوند به آن پاداش می دهد؟
142 چهل روایت صحیح در اثبات امامت از کتاب های شیعه و سنی
143 آیا دعای رسول خدا (ص) در غدیر خم «اللهم انصر من نصره» مستجاب شد؟
144 آیا آیه «بلاغ» شامل تمام آنچه بر پیامبر (ص) نازل شده، می شود یا اختصاص به تبلیغ ولایت امیر مؤمنان (ع) دارد؟
145 آیا تهمت یکی از سایت های اهل سنت در بت پرستیدن امام علی (ع) قبل از اسلام ، صحت دارد؟
146 آیا روایت «وأنت خلیفتی من بعدی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟ (ویرایش جدید)
147 آیا روایت «علی کنفسی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
148 آیا روایت «امامان دوازدگانه» به صورت متواتر در منابع شیعه و سنی نقل شده است؟
149 آیا روایت «علی أولی الناس بعدی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
150 آیا روایت «طیر مشوی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
151 آیا روایت «من أطاع علیا فقد أطاعنی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
152 آیا روایت «من فارق علیا فقد فارقنی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
153 آیا روایت «علی مع الحق» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
154 مقصود از روایت: «حب علی حسنة، لا یضر معها سیئة» چیست؟
155 آیا امیر مؤمنان علیه السلام از انبیاء افضل است ؟
156 چرا به حضرت علی (علیه السلام) «قسیم النار والجنة» می گویند؟
157 مذهب شیعه در چه زمانی پایه گذاری شده است ؟
158 آیا در قرآن آیه ای در خصوص امامت امامان بعد از حضرت پیامبر آمده است ؟
159 آیا روایت حسن مثنی در انکار دلالت حدیث غدیر ، صحت دارد ؟
160 آیا روایت «من سبّ علیا فقد سبنی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
161 دوازده سؤال عبد الله حیدری از شیعیان و دوازده سؤال ما از او
162 آیا امام زمان دارای زن و فرزند هستند ؟
163 آیا واقعیت دارد که امام زمان (عج) از هر هزار نفر 999 نفر را خواهد کشت؟
164 هنگام رحلت امام زمان (عج) چه کسی او را غسل داده و کفن می کند؟
165 آیا عائشه برای اصلاح امت، جنگ جمل را به راه انداخت ؟ چرا بعد از جنگ جمل مجازات نشد؟
166 آیا اهمیت دادن به عید نوروز بدعت نیست؟
167 آیا عبدالله ابی، در بیعت رضوان حضور داشته و با رسول خدا(ص) بیعت کرده است؟
168 آیا به کار بردن تعبیر «اعیذ بیا آهیا شراهیا» ، مصداق شرک به خداوند می باشد؟
169 آیا حقیقت دارد که عمر بن خطاب، دختران خود را در جاهلیت زنده به گور کرده است؟
170 آیا کسی از علمای اهل سنت، امامت را جزء اصول دین دانسته است؟
171 آیا روایت «المرأة شر کلها» صحیح است و شامل همه زنان می شود؟
172 آیا روایت «أنصحهم لله ولرسوله الخلیفة الصدیق وخلیفه الخلیفه الفاروق» با سند معتبر در منابع شیعه و سنی نقل شده است؟
173 آیا واقعیت دارد که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از عمر بن خطاب می ترسید؟
174 آیا واقعیت دارد که بخاری، از ابوطفیل صحابی به خاطر شیعه بودنش روایت نقل نکرده است؟
175 آیا پیامبر اسلام (ص) مسموم از دنیا رفت ؟
176 آیا مسموم کردن امام حسن علیه السلام به دستور معاویه بود ؟
177 آیا روایت معتبری در منابع اهل سنت وجود دارد که ثابت کند، امیرمؤمنان علیه السلام، تمام اتفاقات آینده را تا قیامت می دانست؟
178 آیا روایت «من آذی علیا فقد آذانی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
179 آیا محمد بن اسماعیل بخاری، فتوا داده است که از طریق خوردن شیر حیوانات نیز محرمیت ثابت می شود؟
180 آیا روایت «إنی تارک فیکم خلیفتین» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
181 آیا واقعیت دارد که عمر بن خطاب، سوره بقره را در مدت دوازده سال یاد گرفته است؟
182 چرا شیعیان می گویند که حضرت علی (ع)، سه روز جنازه عثمان را بدون دفن رها کرد؟
183 چه کسانی از اصحاب در جنگ صفین به شهادت رسیده اند؟
184 آیا امیرمؤمنان و حسنین علیهم السلام از عثمان طرفداری کرده اند؟
185 آیا رسول خدا (ص) ، جنگ های جمل، صفین و نهروان را پیش بینی کرده بود؟
186 چرا شیعیان، حضرت علی (علیه السلام)  را از خلیفه دوم زاهد تر می دانند؟
187 آیا حدیث قرطاس، تنها از طریق ابن عباس نقل شده است؟
188 آیا امیرمؤمنان (ع) در صلح حدیبیه، با دستور رسول خدا (ص) مخالفت کرده است؟
189 آیا روایت معتبری مبنی بر دادن مأموریت «اعلام برائت از مشرکان» به امیرمؤمنان (ع) و عزل ابوبکر از این مأموریت، در منابع اهل سنت وجود دارد؟
190 آیا روایت معتبری مبنی بر ولادت امیر مؤمنان (ع) در کعبه وجود دارد ؟
191 آیا روایت «علی ولیکم بعدی» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
192 آیا روایت «أنا مدینة العلم» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
193 آیا برخی از راویان «صحاح سته» شرابخوار بوده اند ؟
194 آیا فاطمه (سلام الله علیها) از شیخین راضی شد؟
195 آیا خانه های مدینه دَرِ چوبی داشت؟
196 آیا أبو المجامع جوینی «حاطب لیل» بوده است؟
197 آیا عمر بن خطاب، فقط تهدید کرده است؟
198 آیا مرحوم کاشف الغطاء (ره) و آیت الله خوئی (ره)، منکر شهادت حضرت زهرا (س) بودند؟
199 آیا نخستین پیروان هر دینی، بهترین  افراد آن امت هستند؟
200 چه کسی خطبه عقد حضرت خدیجه و رسول خدا (علیهما السلام) را خواند؟


201 آیا شهادت حضرت محسن (ع) با این سخن پیامبر (ص) که خطاب به حضرت زهرا (س) فرمود : تو نخستین کس از اهل بیتم هستی که به من ملحق می شوی ، در تعارض نیست ؟
202 آیا واقعیت دارد که ابوحنیفه، سخن عمر را سخن شیطان خوانده است؟
203 آیا روایت «فاطمة  بضعة منی» فقط از طریق مسور بن مخرمة نقل شده است؟
204 آیا عائشه، از دفن جنازه امام مجتبی (ع) در خانه رسول خدا (ص) جلوگیری کرده است؟
205 آیا رسول خدا (ص) آیاتی از قرآن کریم را فراموش می کرد؟
206 شخصیت و عملکرد عبد الله بن زبیر در منابع اهل سنت ، چگونه آمده است؟
207 مراد از «ام المؤمنین» در آیه: « وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ» چیست؟(ویرایش جدید)
208 آیا تهمت فحشاء به عائشه، صحت دارد؟
209 آیا حضرت خدیجه (س) قبل از پیامبر(ص) با فرد دیگری ازدواج کرده بود؟
210 چرا حضرت خضر (ع) جوانی را قبل از ارتکاب جرم کشت؟
211 آیا امیرمؤمنان (ع) به دستور رسول خدا (ص) با ناکثین و قاسطین و مارقین جنگیده است؟
212 آیا روایت «فنظر امیر المؤمنین(ع) بین فخذیها» با عصمت آن حضرت در تعارض نیست؟
213 آیا حدیث «حمار یعفور» صحت دارد؟
214 چرا رسول خدا (ص) پس از «رزیة الخمیس» وصیت نامه اش را ننوشت؟
215 آیا روایت: «رسول الله (ص) ینام بین علی وعائشة» صحت دارد؟
216 آیا سجده بر نجاسات، جایز است؟
217 آیا امیرمؤمنان علیه السلام در قضیه قرطاس حضور داشت؟ اگر حضور داشت، چرا جواب اهانت کنندگان را نداد؟
218 آیا امام حسن (ع)  کسی از اصحاب را لعن کرده است؟
219 آیا عمر ، ابوبکر و عثمان و ... در ترور نافرجام رسول خدا (ص) دست داشته اند ؟
220 آیا عائشه، صحابه را لعن و سبّ کرده است؟
221 آیا صحابه به عائشه ناسزا گفته اند؟
222 آیا عائشه، نسبت به همسران دیگر رسول خدا (ص) حسادت داشته است؟
223 چرا پیامبر اسلام (ص) با عایشه و حفصه ازدواج کردند ؟
224 آیا عائشه، با رسول خدا (ص) برخورد تندی داشته است؟
225 آیا آیه ای در شأن عائشه و حفصه نازل شده است؟
226 عائشه، در چند سالگی با رسول خدا (ص) ازدواج کرده است؟
227 آیا جریان پایین کشیدن ابوبکر و عمر از منبر ، توسط امام حسن و امام حسین (ع) صحت دارد؟
228 آیا شیعیان، دیگر فرقه های اسلامی را کافر می دانند؟
229 آیا معاویه کاتب وحی بود ؟
230 آیا شیعیان ، مخالفان خود را «حرام زاده» می دانند؟
231 شیعیان ، در رد اتهام شراب خواری به امیر مؤمنان (ع) که توسط اهل سنت مطرح شده است ، چه پاسخی دارند ؟
232 آیا ابوبکر ، عمر را با مراجعه به همه پرسی و آرای عمومی ، به جانشینی خود برگزید ؟
233 نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟
234 آیا ازدواج دو دختر پیامبر (ص) با عثمان صحت دارد ؟
235 چه کسی به ابوبکر لقب «صدیق» و به عمر لقب «فاروق» را داد ؟
236 چرا حضرت علی (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبکر و عثمان گذاشت؟
237 آیا روایت « ولدنی  ابوبکر مرتین» از قول امام صادق علیه السلام صحت دارد ؟
238 نظر علمای اهل سنت در باره کیفیّت نماز چگونه است؟
239 چرا شما نیز همانند علی (علیه السلام) کوتاه نمی آیید؟
240 چرا امیرمؤمنان (ع) با قیام ابوسفیان بر ضد ابوبکر مخالفت کرد؟
241 آیا حضرت زهرا به حضرت علی علیهما السلام اعتراض کرد؟
242 آیا کتاب الامامه و السیاسه برای ابن قتیبه دینوری است ؟
243 آیا    نسبت   خوف  به  پیامبر، اهانت به آن حضرت  است؟
244 چرا رسول خدا (ص) خالد بن ولید را به خاطر کشتن قبیله «بنی جذیمه» قصاص نکرد؟
245 اگر پیامبر علی را به خلافت منصوب نمود، چرا ابوبکر را برای نماز فرستاد؟
246 آیا کلمه «أولی» در آیه « النَّبِیُّ أَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ ...» به معنای محبت است؟!
247 اگر ابوبکر و عمر، غاصب خلافت بودند ، چرا امام علی (ع) با خلفا همکاری می  کرد؟
248 چگونه ثابت می شود که ابراهیم علیه السلام هنگام نزول آیه «إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَاماً» رسول بوده و امامت ذکر شده در آیه، منصبی بالاتر و غیر از رسالت است؟
249 حدیث «سلمان منّا اهل البیت» با انحصار «اهل البیت» در پنج تن آل عبا در آیه تطهیر چگونه قابل جمع است؟
250 آیا حدیث قرطاس در منابع شیعه نیز آمده است ؟
251 آیا سوره الانسان در شأن اهل البیت علیهم السلام نازل شده است ؟
252 آیا روایت صحیح السندی مبنی بر نیابت و وکالت عثمان بن سعید از امام زمان عج ، وجود  دارد؟
253 روایت « لو لا علی (ع) لهلک عمر » در چه منابعی آمده است؟
254 چرا با وجود این همه دلیل مبنی بر خلافت امیر المؤمنین علیه السلام ، خلافت به آن حضرت نرسید؟
255 آیا سه بار «الله اکبر» گفتن بعد از سلام نماز ، شیوه نماز خلفاء بوده است؟
256 آیا عثمان قاتل دو دختر پیامبر (ص) بوده ؟
257 آیا در قضیه یوم الدار ، فرزندان عبد المطلب از 17 نفر تجاوز می کرد ؟
258 آیا هر حاجتی را از هر نقطه از جهان از اهل بیت (ع ) درخواست کنیم ، همان موقع می شنوند ؟
259 آیا روایت « فإن لم تجدینی فأتی أبابکر» از قول رسول خدا (ص) صحت دارد؟
260 آیا روایت « لا اوتی بمن یفضلنی علی ابی بکر و عمر الاّ جلدته حدّ المفتری» از قول امیر مؤمنان (ع) صحت دارد ؟
261 آیا رسول خدا (ص) در اتاق عائشه دفن شده است ؟
262 آیا صحیح است که عزرائیل برای قبض روح رسول خدا (ص) اجازه گرفتند؟
263 آیا حدیث «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» صحّت دارد ؟
264 آیا امام علی علیه السلام پشت سر خلفاء نماز خوانده است؟
265 آیا  آیه 54 سوره مائده « یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ ...» در مورد ابوبکر است ؟
266 گفتن «آمین» بعد از ولا الضالین چه اشکالی دارد؟
267 آیا روایت «انما اکلت یوم اکل الأبیض» از قول امیر المؤمنین علیه السلام صحت دارد؟
268 آیا امیر المؤمنین علیه السلام ، از خلفا تمجید کرده است ؟
269 آیا  آیه 28 سوره غافر « ...أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن یَقُولَ رَبیّ َِ اللَّهُ » در شأن ابوبکر نازل شده است ؟
270 قرآن کریم در چه زمانی و توسط چه کسی جمع آوری شده است ؟
271 بداء ، در عقیده شیعی به چه معنایی است ؟ و آیا دلیلی بر اثبات این اعتقاد ، در کتب اهل سنت یافت می شود ؟
272 آیا آیه « وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ ... » در شأن أبوبکر نازل شده است ؟
273 آیا روایت اهل سنت از امیر مؤمنان علیه السلام در وجوب خراب کردن سنگ قبرها ، صحت دارد ؟
274 چرا شیعیان در اذان و اقامه خود جمله «اشهد ان علی ولی الله » را میگویند؟
275 آیا روایت «فاقتدوا باللذین بعدی أبوبکر وعمر» از قول رسول خدا (ص) صحت دارد ؟
276 چرا بعضی از اهل سنت بر خلاف شیعیان خون ، منی و شراب را نجس نمی دانند؟
277 آیا ابن عباس به امام حسن (ع) خیانت کرد؟
278 اگر ابوبکر و عمر با خلافت امیر المؤمنین مخالفت نمی کردند ، چه می شد؟
279 آیا در جنگ بنی قریظه دستور به کشتن یهودی ها صادر شد؟
280 نظر وهابیت در باره نذر چیست ؟
281 چرا حضرت علی (ع) در زمان حکومتش بخشنامه ای جهت از بین بردن بدعت های خلفا صادر نکرد؟
282 آیه افک در باره کدامیک از زنان رسول خدا (ص) نازل شده است ؟
283 حدیث قدسی «لولاک لما خلقت الأفلاک» در کدام یک از مصادر شیعه و سنی آ مده است؟
284 آیا در هیچ یک از مذاهب و فرقه های اهل سنت فتوایی بر حلال بودن لواط داده شده است؟
285 آیا آیه 55 سوره نور « وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آَمَنُوا مِنْکُمْ» در باره ابوبکر و عمر نازل شده است ؟
286 آیا شیعیان ، سنت های پیامبر را اجرا می کنند ؟
287 آیا در نهج البلاغه اسم شیعه بیان شده یا به ان اشاره کرده؟
288 آیا  کتاب الأنوار النعمانیة در نزد ما صحت دارد ؟
289 آیا خلفا چهارگانه با یکدیگر اختلاف داشته اند ؟
290 چرا شیعیان با دست باز نماز میخوانند؟
291 آیا روایت « أبوبکر وعمر سیدا کهول أهل الجنة» از قول رسول خدا (ص) صحت دارد ؟
292 آیا شیعیان ، بعد از سلام نماز «خان الأمین» می گویند ؟
293 آیا شیعه در قرن دوم ، سوم یا چهارم هجری تاریخ نویس دارد ؟
294 آن چه که در کتاب در محضر لاهوتیان از شیخ جعفر مجتهدی نقل شده صحت دارد؟
295 آیا بعضی از روایات مفاتیح ، مخالف قران نیست ؟
296 آیا رجعت را می شود با آیات و روایات ثابت کرد ؟
297 آیا امیر مؤمنان علیه السلام با اختیار ، با ابوبکر بیعت کردند؟
298 آیا آیه « إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ » عدالت تمامی صحابه را ثابت می کند ؟
299 آیا خطیب خوارزم که کتابی در فضائل امام علی علیه السلام نوشته است ، سنی بوده یا شیعه ؟
300 چرا امام حسن علیه السلام با معاویه صلح و امامت را به او واگذار کردند ؟



301 آیا امام جعفر صادق (ع) اسماعیل را به امامت گماشت ؟
302 چگونه می توان با حدیث منزلت امامت و خلافت حضرت علی علیه السلام را ثابت کرد ؟
303 منظور از ظالم اول ، ثانی و ثالث و  رابع درفرازهای آخر زیارت عاشورا چیست؟
304 آیا شفاعت خواستن از انبیاء و صالحین و توسل به آن ها شرک است ؟
305 شرایط در حدیث سلسله الذهب وعلت نام گذاری آن چیست؟
306 آیا نظرات علمی جدید می تواند رد کلمات ائمه (علیهم السلام) باشند ؟
307 آیا اهل تسنن ، هنگام خواندن سوره در نماز ، بسم الله را می گویند ؟
308 آیا علمای شیعه همه روایات اصول کافی را صحیح میدانند؟
309 با توجه به این که خداوند فرموده
310 چرا شیعیان ، همانند اهل تسنن نمازهایشان را در پنج وقت نمی خوانند ؟
311 چرا خداوند انسان را آفرید؟
312 چرا امامان با این که می دانستند که چگونه و کی به شهادت می رسند ، باز به محل شهادت خود می رفتند ؟
313 آیا اویس قرنی در جنگ صفین امیر المومنین علیه السلام را یاری کرد ؟
314 آیا ابن ابی الحدید ، شیعه بوده است یا سنی معتزلی ؟
315 آیا پیامبر (ص) ، ابوبکر را از ترس خبر دادن او به کفار با خود به غار برد ؟
316 با این که تنها خداوند است که هیچ خطا واشتباهی ندارد ، چه دلیلی برای عصمت پیامبران وجود دارد ؟
317 آیا امام علی علیه السلام از نحوه استقبال ایرانیان انتقاد کردند؟
318 چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟
319 آیا زن باید مطیع بی چون و چرای شوهر باشد؟
320 با توجه به پیشرفت سریع علم بشر آیا احکام 1400 سال پیش اسلام نیاز به بازنگری ندارد ؟
321 آیا در کتاب کافی ، روایاتی دال بر تحریف وجود دارد ؟
322 آیا آیه 100 سوره توبه
323 آیا آیه 29 سوره فتح
324 مقصود از اهل بیت در آیه تطهیر و اهل بیت در آیه حضرت ابراهیم علیه السلام چه کسانی هستند ؟
325 آیا مراد از « النَّجْمُ الثَّاقِب » آقا ولی عصر ارواحنا له الفداه است ؟
326 آیا روایت « العلم نقطة کثرها الجاهلون » از قول امام علی علیه السلام صحت دارد ؟
327 آیا یک خانم شیعی می تواند با یک فرد سنی ازدواج کند ؟
328 آیا امام علی علیه السلام ، معتقد به امامت خویش بودند ؟
329 چرا اهل تسنن خمس را فقط موکول به زمان جنگ و غنائم آن میدانند ؟
330 چرا هنگام عرض ادب به ساحت مقدس ولی عصر (عج) دست بر سر خویش میگذاریم ؟
331 آیا رسول الله (ص) مثل شیعیان امروزی بر مهر و امثال آن سجده می کردند ؟
332 آیا آیهء « قُلْ لِلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ ... » در بارهء جنگ های ابوبکر با اهل رده نازل شده است ؟
333 آیا آیهء « غلبت الروم ... » در بارهء عمر بن الخطاب و عثمان نازل شده است ؟
334 چرا نام ائمه علیهم السلام مستقیماً در قرآن نیامده است ؟
335 آیا آیه آی در خصوص عصمت امامان علیهم السلام در قرآن آمده است ؟
336 ابوتراب یعنی چه وچرا به حضرت علی ع لقب ابوتراب داده شده؟
337 آیا در کتب روایی شیعه احادیثی در رابطه با تحریف قرآن وجود دارد؟
338 آیا در کتب اهل سنت روایتی مبنی بر این که اهل کساء ، فقط اهل البیت هستند ، وجود دارد ؟
339 چرا امام حسن(علیه السلام) قیام نکرد ؟
340 مواد قرارداد صلح نامه امام حسن(علیه السلام) چیست ؟
341 آیا شایعه همسران متعدّد برای امام مجتبی(علیه السلام) درست است ؟
342 آیا امام حسن(علیه السلام) می دانست که ظرف شیر یا آب زهرآلود است؟
343 چرا امامت در فرزندان امام حسین(علیه السلام) ادامه یافت و از فرزندان امام حسن مجتبی(علیه السلام) کسی به این مقام نرسید ؟
344 آیا لعن کردن خلفاء و اصحاب جایز است ؟
345 آیا ائمه علیهم السلام فقط بیانگر احکام هستند و وظیفه ما مطرح کردن مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام است؟
346 نمونه ای بیاورید که اهل سنت به جنازه یا قبر بزرگانشان تبرک جسته باشند .
347 اولین بار چه کسی از زیارت قبر پیامبر ( ص ) جلوگیری کرد ؟
348 آیا روایت : « قد حلی أبوبکر الصدیق سیفه » از قول امام باقر علیه السلام صحت دارد ؟
349 نظر شهید مطهری در باره انتقاد علی علیه السلام از خلافت چیست؟
350 آیا علمای مذاهب چهارگانه ، درباره تبرّک و یا مس منبر و قبر پیامبر ( ص ) و یا قبور صالحین ، نظر مثبت دارند؟
351 آیا امام علی علیه السلام برای جانشینی بعد از خودش وصیت کرده است ؟
352 آیا شفاعت خواستن از غیر خداوند شرک است ؟
353 آیا روایت : « ما أقول فیهما إلا خیراً » از قول زید بن علی ، در حق ابوبکر و عمر صحت دارد ؟
354 آیا اسلام با خرید و فروش انسان ها به صورت کنیز و غلام موافق بوده است ؟
355 آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بی سواد بودند ؟
356 آیا تمامی روایات کتاب کافی ، صحیح السند هستند ؟
357 آیا روایت : « أنصحهم لله و لرسوله الخلیفة الصدیق » از قول امیر المؤمنین علیه السلام صحت دارد ؟
358 آیا روایت : « ما أوصی رسول الله ( ص ) » از قول امیر المؤمنین علیه السلام صحت دارد ؟
359 آیا روایت : « لست بمنکر فضل أبی بکر » از قول امام جواد صحت دارد ؟
360 آیا روایت : « لولا أنا رأینا أبابکر لها أهلا لما ترکناه » از قول امام علی علیه السلام صحت دارد ؟
361 آیا عصمت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام خدادادی محض است یا این که اکتسابی و بر اساس لیاقت و امتحان می باشد ؟
362 آیا روایت : « و إنا نری أبا بکر أحق الناس بها » از قول امام علی علیه السلام صحت دارد ؟
363 آیا روایت : « : إمامان عادلان قاسطان » از قول امام صادق علیه السلام در باره عمر و ابو بکر صحت دارد ؟
364 آیا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بر خلافت ابوبکر و عمر بشارت داده است ؟
365 چرا حضرت علی بعد از به دست گرفتن حکومت فدک را بر نگرداند ؟
366 آیا امام علی علیه السلام خلافت خلفاء را مشروع می دانست ؟
367 آیا از علمای اهل سنت هم شخصیت عبد الله سبا را موهوم می دانند؟ آیا در رابطه با مهدی موعود(ع) در منابع سنی روایتی هست؟
368 آیا برگزاری جشنهای خاص در نهم ربیع الاول اشکال دارد؟
369 آیا آیه تطهیر شامل زنان پیامبر هم می شود؟

واقعة غدیر خم (دراسة توثیقیة)
2 قصة الحوار الهادی - 3 جلد
3 نقد کتاب «اصول المذهب الشیعة» - 3 جلد
4 مناظره دکتر قزوینی با مولوی مرادزهی پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)
5 مناظره آیت الله حسینی قزوینی با مولوی ملازاده
6 موسوعة الامام الرضا (ع) - 8 جلد
7 وهابیت از منظر عقل و شرع
8 دراسات فی اسانید الکتب الروائیة -ج 1و2
9 موسوعة الامام العسکری (ع) - 6 جلد
10 موسوعة الامام الهادی (ع) - 4 جلد
11 موسوعة الامام الجواد (ع)- 2 جلد
12 الفضائل
13 در حریم طوس
14 سماء المقال فى علم الرجال (2 جلد)
15 المدخل الی علم الرجال و الدرایة
16 چهل سوال پیرامون خلافت و امامت



مناظره آقای شریفی با آقای سجودی (کارشناس شبکه کلمه) با موضوع اصل مهدویت از دیدگاه اهل سنت
2 مناظره استاد ابوالقاسمی با خالد انصاری پیرامون امامت و خلافت
3 مناظره سید محمد یزدانی با مولوی عبد المجید مراد زهی از اساتید دار العلوم زاهدان
4 ترجمه فارسی مناظرات استاد حسینی قزوینی در شبکه المستقله پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)
5 مناظرات الدکتورالحسینی القزوینی فی قناة المستقلة حول روایات الهجوم الی بیت فاطمه (س)
6 مناظره استاد حسینی قزوینی با مولوی عبدالمجید مرادزهی پیرامون شهادت حضرت زهرا (س)
7 المناظرات بین الدکتور السید عصام العماد و الشیخ عثمان الخمیس
8 قصة الحوار  الهادئ
9 مناظره با مولوی ملازاده پیرامون امامت و خلافت (1)
10 مناظره با مولوی ملازاده پیرامون امامت و خلافت (2)
11 دیدار با دانشجویان اهل سنت
12 دیدار با شیخ محمد بن جمیل زینو
13 مذاکره با دکتر حمدان الغامدی
14 مصاحبه با آل شیخ مفتی اعظم عربستان
15 مناظره با استاد حمدان از اساتید وهابی دانشگاه ام القری، بمکة المکرمة -2
16 مناظره با استاد حمدان از اساتید وهابی دانشگاه ام القری، بمکة المکرمة -1



نقدی بر نوشته "آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام" به روایت زرین کوب

نقدی بر نوشته "آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام" به روایت زرین کوب

به گزارش شیعه آنلاین، این أیام، سالروز وفات یا به عبارتی دیگر شهادت پیامبر اکرم اسلام، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را پشت سر می گذاریم.

متأسفانه برخی از رسانه های داخلی جمهوری اسلامی ایران به همین مناسبت و با هدف انتشار مطالبی در این باره، به کتاب «بامداد اسلام» نوشته «عبدالحسین زرین کوب» (انتشارات امیرکبیر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) استناد کرده اند.

نکته ای که در این میان وجود دارد این است که جناب زرین کوب در کتاب خود تلاش زیادی کرده که به اسناد و مستندات کتب اهل سنت در این زمینه اشاره و تکیه کند. حال با این اقدام موجب ایجاد برخی انحرافات در تاریخ اسلامی شده است.

بر همین اساس استاد مهدی دقیقی شاهرودی، از سخنرانان و محققین برجسته جهان تشیع نقدی بر این مطلب داشته که بدون هیچ تغییر یا تخلیصی به شرح ذیل می آید. البته با هدف روشن تر شدن موضوع، مطلبی که برگرفته از کتاب «بامداد اسلام» است نیز در ذیل یادداشت استاد دقیقی آورده شده تا خواننده از ملاحظات و نکاتی که این محقق برجسته جهان تشیع به آن اشاره کرده، آگاه گردد:

بسم الله الرحمن الرحیم
با تشکر از اهتمام به مناسبات دینی و بزرگداشت شعائر الهی متاسفانه در تاریخ29 آذر ۱۳۹۳نوشته ای تحت عنوان "آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام به روایت زرین کوب" درج گردیده است که دارای مطالبی خلاف مسلمات تاریخی واعتقادی شیعه می باشد. فلذا نقد وبررسی محتوای این نوشته برای تنویر افکار خواندگان فهیم و ارجمند تقدیم می گردد.

در طلیعه این نوشته آمده است: در میان کتاب های بسیاری که درباره پیامبر گرامی اسلام و زندگی نامه ایشان نوشته و منتشر شده شاید در کمتر کتابی مانند «بامداد اسلام» به قلم دکتر عبدالحسین زرین کوب به ظرایف تاریخی اشاره شده و استناد به آن مورد وثوق همه باشد زیرا قدر مشترک چند کتاب معتبر تاریخی را با نثر شیرین پارسی بازگفته است.

کسانی که در حوزه تاریخ اسلام و مخصوصا سیره و سنن پیامبر مکرم اسلام تحقیق وتدقق دارند نیک می دانند که حوزه تالیف درباره شخصیت پیامبر عظیم الشان اسلام چه از حیث موضوع وچه از نظر زبان و ...به قدری گسترده ووسیع است که ادعای"مورد وثوق بودن همگانی "را امری دور از ذهن نشان می دهدوتحصیلات و تخصص مرحوم زرینکوب که در ادبیات فارسی خلاصه می شود به اسبعاد می افزاید واز سوی دیگرکتابهای از فحول این عرصه چونان علامه طباطبائی1،دکتر محمد ابراهیم آیتی2علامه سیدجعفر مرتضی عاملی 3، آیت الله شیخ جعفر سبحانی4 و...در این حیطه سالیان دراز است در قفسه های کتابخانه ها یافت می شوداگر چه نثر ان به قوت نثر مرحوم زرینکوب نمی رسد اما اینجا سخن از درستی و علمی بودن مطالب است نه شیوای و مانوس ذهن بودن.به همین جهت این ادعا را رها می کنیم وبه نقد مطالب مطروحه می پردازیم.

....بیماری پیغمبر اندک اندک رو به شدت نهاد: تب و سردرد. قوای او نیز در این زمان تدریجا به کاستی می رفت؛ موهایش سپیدی گرفته و قامتش به خمی گراییده بود. پیش از وقت، پیری به سراغش آمده بود و البته مرارت های گذشته او آن مایه بود که پیش از وقت، وی را پیر کند. در این هنگام با آسایش و رضایتی که از حُسن ختام رسالت خویش داشت بی دغدغه و بی تزلزل، تن به مرگ داد.

خلاف آنچه در نوشته آمده است تاریخ گواهی می دهد پیامبراز حسن ختام رسالت خویش سخت نگران و از گمراهی امت بعد از خود نگران بود پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله تا آخرین روزهای رحلت خویش از یک نگرانی و ناراحتی درونی شدیدا رنج می برد. اساسا برای یک شخصیت والای آسمانی که نتیجه تمام زحمات خود را در تداوم رهبری آینده اسلام بوسیله فردی شایسته می اندیشید، مسئله امامت و رهبری امت اسلام، مهمترین دغدغه خاطر به شمار می آمد. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله که از اندیشه برخی افراد فرصت جو و ریاست طلب در انحراف مسئله جانشینی، آگاهی داشت و از سرنوشت آن شدیدا بیمناک بود همین بیم درونی وتلاطم وجودی باعث شد در آخرین ساعات عمر خویش که در بستر بیماری بود و برخی از سران اصحاب به عیادتش آمدند، بعد از اینکه اندکی سر به زیر انداخته و مدتی فکر نمود، رو به حاضرین کرده و فرمود: «ایتونی بدواة و صحیفة اکتب لکم کتابا لاتضلوا بعده؛ برایم کاغذ و دواتی بیاورید، تا برای شما نامه ای بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید.و در این هنگام عمر بن خطاب گفت: «بیماری بر او غلبه کرده وهذیان می گوید، با داشتن قرآن ما به چیز دیگری نیاز نداریم.5

پیامبر نگران بود و ادعای بی دغدغه بودن پیامبر در لحظه مرگ اتهام به یک معصوم علی الاطلاق است حتی او نسبت به جان نزدیکانش نیز بیمناک بود بدین جهت گاهی این نگرانی خود را اظهار نموده و به علی علیه السلام می فرمود: «من می ترسم اگر با آنان بر سر خلافت و رهبری پافشاری کرده و به نزاع برخیزی، تو را به قتل برسانند. 6

در آغاز بیماری به رسم همیشه به نوبت در خانه زن های خویش به سر می برد. زن های وی در این دوران 9 تن می شدندکه جز عایشه همه پیش از ازدواج [با پیامبر] بیوه شده بودند......

نوشته در دو بند چند خطی بحث همسران پیامبر را عنوان می نماید که با توجه به موضوع که"بیماری و مرگ " می باشد بی ربط جلوه می نماید اما با اینکه گذرا و خلاصه عنوان نموده اند در همین چند خط اشتباهات فاحشی وجود دارد و اختلافات عمیق تاریخ دانان بزرگ نادیده گرفته شده است و چالشی ترین مباحث این قطعه تاریخ به طور قطع ارائه گردیدمباحثی همچون باکره بودن عایشه،بیوه بودن همه همسران پیامبر (که حضرت خدیجه را نیز در بر می گیردکه امری اثبات نشده است)نام بردن از زینب بنت جحش با عبارت "زینب بنت حبش" (که امیدوارم غلط تایپی باشد) این موارد هنگامی به اوج خود می رسد که نگارنده می گوید:

محبوب ترین زنان پیغمبر [بعد از خدیجه] عایشه بود؛ دختر ابوبکر که در هنگام وفات پیغمبر 18 ساله بود و دختری 9 ساله بودکه به خانه وی آمد....

اینکه عایشه بعد از خدیجه کبری محبوبترین زن پیامبر بوده است خود جنایتی بزرگ به تاریخ و نادیده گرفتن واقعیتهای درون آن است و سوگوارانه اینکه تنظیم کننده مقاله در انتهای نوشته توضیحا آورده است : کلمات داخل کروشه[  ] در متن اصلی کتاب نیست و بیشتر برای معنی واژه های کمتر مصطلح آورده شده اند.یعنی نویسنده کتاب عایشه را محبوبترین همسر پیامبر حتی مقدم بر خدیجه کبری می داند در حالی که تاریخ فریاد می زند و حتی اهل سنت گواهی می دهند که عایشه می گوید:

خدیجة فربما قلت له کأنه لم یکن فی الدنیا امرأة إلاّ خدیجة. فیقول أنها کانت وکانت وکان لى منها ولد».

 گویابرای پیامبردر دنیا زنى غیر از خدیجه نبود! حضرت مى‏گفت: در تعریف او هر چه بگوئیم او چنان بود و از او برایم فرزند بود.

«عن عایشة قالت: إستأذنت هاله بنت خویلد أخت خدیجة على رسول اللّه (ص) فعرف استئذان خدیجة فارتاح لذلک فقال اللهم هالة قالت فغرت فقلت ما تذکر من عجوز من عجائز قریش حمراء الشدقین هلکت فی الدهر قد أبدلک اللّه خیرا منها».

«... فأغضبته یوما فقلت خدیجة! فقال رسول اللّه (ص) إنى قد رزقت حبّها»

عایشه مى‏گوید: روزى هاله - خواهر خدیجه - اجازه خواست. پیامبر (ص) به یاد خدیجه افتاد و از آمدن او شاد شد و گفت: «خدایا! هاله دختر خویلد» من حسادتم گل کرد و گفتم: چقدر از او یاد مى‏کنى! او پیرزنى بود از پیران قریش که (از پیرى) دندان در دهان نداشت. هلاک شد و خدا بهتر از او را به تو داد.

دنباله روایت فوق در صحیحین نیامده (علت آن بر اهل فن پوشیده نیست!) ولى مسند احمد بقیه آن را چنین نقل کرده است: پیامبر (ص)در جواب عایشه که گفت:قد أبدلک اللّه چنین فرمود: «ما أبدلنى اللّه عزوجل خیرا" منها. قد آمنت بى إذ کفر بى الناس الناس وصدقتنى إذ کذبنى الناس وواستنى بما لها إذ حرمنى الناس ورزقنى اللّه عزوجل ولدها إذ حرمنى أولاد النساء7

یعنى خداوند بهتر از او را نصیبم نکرد. آنگاه که مردم مرا قبول نداشتند، او به من ایمان آورد و آنگاه که دیگران مرا تکذیب مى ‏نمودند او تصدیقم کرد و آنگاه که دیگران مرا محروم کرده بودند او به مالش مرا یارى کرد و خداوند چنین روزى فرمود که از او صاحب فرزندانى شوم.

نویسنده در ادامه در کیفیت جان به جانان تسلیم نمودن پیامبر باز نام عایشه را به میان می کشد و فضیلتی دروغین که ریشه در در سده اول اسلام دارد را ناباورانه به نفع خصم رقم می زند و واقعیات بدیهی (حتی از دیدگاه ابن عباس راوی مشترک بین شیعه وسنی)را نادیده می گیرد او می نویسد:

.....نزد عایشه بازگشت و به بستر افتاد. زن، سرش را در کنار گرفت و پیغمبر محتضرانه دعایی چند خواند. پس از آن ساکت شد و گویی به خواب رفت. هنوز ظهر نشده بود که حرکتی خفیف کرد. بر پیشانی اش عرق نشست و نفسی کشید. آخرین کلماتی که گفت اینها بود: بل الرفیق الاعلی/ بل آن یار برترین....پس از آن خاموشی گزید و سرش بر سینه عایشه افتاد...8 و عایشه آن را بر بالش نهاد تا بر خیزد و با دیگر زن ها بر مرگش شیوه کند.

اینکه سر پیامبر در لحظه جان دادن در سینه کدام شخص بوده است یک موضوع ریشه داراست که از ادعای عایشه همسر پیامبر نشات گرفته است اما حتی منابع اهل سنت نیز بدان به دید ضعف نگریسته وآن را تضعیف نموده اند ومحققین منصف و جامع نگر معتقدند که عایشه از آنجایی که یک زن است و حس حسادت در او موج می‌زده است کما اینکه در موارد متعددی خود وی اعتراف کرده است (در همین مقاله نمونه آن ذکر شد) به نظر می‌رسد ادعاهای وی از روی حسادت بوده است کما اینکه حسادت نسبت به امیرالمومنین را در مواردی نیز اظهار داشته است : احمد در مسندش نقل می‌کند که روزی ابوبکر می‌خواست وارد خانه‌ی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شود که صدای عایشه را شنید که داد می‌زد : به خدا سوگند می‌دانم تو علی علیه السلام را از من و پدرم بیشتر دوست داری(9). امیرالمومنین علی علیه السلام نیز این موضوع را تصدیق کرده است.( 10) افروختن جنگ (جمل) توسط عایشه بر علیه امام علیه السلام آن هم در زمانی که ایشان رسماً خلیفه‌ی مسلمین بودند، شاهد بسیار گویای بر این مطلب است.نیز در تاریخ طبری (که در کتمان فضائل حضرت علی علیه السلام بسیار زبردست است) در ضمن نحوه‌ی رحلت رسول‌خدا صلی الله علیه و آله آمده است:

عایشه نقل می‌کند: .... و از آنها (سایر زنان پیامبر) موافقت خواست که در خانه من پرستارى شود، آنها نیز موافقت کردند و پیامبر در میان دو تن از کسان خود که یکیشان فضل بن عباس بود و یک مرد دیگر برون آمد و پاهاى خود را به زمین مى‏کشید و سر خویش را بسته بود و در خانه من جاى گرفت.عبید الله گوید: این حدیث را با ابن عباس گفتم، او به من گفت: «مى‏دانى آن مرد دیگر کى بود؟» گفتم: «نه». ابن عباس گفت: «على‌بن‌ابى‌طالب بود. ولى عایشه نمى‏توانست درباره على( علیه السلام ) خیرى به زبان آرد.» گوید: آنگاه پیامبر بى‏خود شد و دردش شدت گرفت ..( 11)

اما در مقابل روایت هایی که در باب دوم یعنی بابی که قائل است حضرت محمد صلی الله علیه و آله در آغوش امیرالمومنین علی علیه السلام رحلت کردند، قابل اطمینان‌تر است چرا که راویان آن متعددند و علاوه بر امیر المومنین علیه السلام افراد دیگری چون ابن عباس نیز آن را نقل کرده‌اند. نیز خلیفه‌ی دوم در جواب کعب الاحبار که می‌خواست اطلاعاتی درباره‌ی رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به دست بیاورد وی را به امیر المومنین علیه السلام حواله داد و این به معنای تایید فرمایشات ایشان از سوی خلیفه است. در این روایت ایشان در ضمن بیان نحوه‌ی جان‌سپردن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به لحظه‌ی آخر رحلت و اینکه در آغوش چه کسی از دنیا رفته‌اند اشاره شده است. ابن‌عباس نه تنها از این نظریه طرفداری می‌کرده بلکه آن را از بدیهیات می‌شمرده است. او در جواب کسی گفت: «می‌گویند پیامبر در آغوش عایشه رحلت کرده است» به شدت موضع گیری کرده و می‌گوید : أتعقل ؟ یعنی آیا عقل نداری ؟ گویا موضوع رحلت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آغوش امیرالمومنین علیه السلام یک امر چنان بدیهی و واضح بوده که این‌گونه سوالات بی عقلی محسوب می‌شده است که  در لحظات واپسین عمر پیامبر(ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین(ع) قرار داشت. (12)

نیز از دیگر کسانی که قائلند رسول خدا صلی الله علیه و آله در دامن امیرالمؤمنین از دنیا رفتند علی بن حسین علیهما السلام و نیز الشعبی است.( 13)

این ها کتابهایی است که به اهل سنت منسوب هستند اما در میان کتب شیعه اجماع وجود دارد که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آغوش امیرالمومنین علیه السلام از دنیا رفتند. و عجیب این که خود عایشه نیز از ناقلان این واقعه است:

علامه مجلسی در بحار الانوار از امالی شیخ طوسی این روایت را نقل می‌کند : عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَلْقَمَةَ بْنِ الْأَسْوَدِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ ادْعُوا لِی حَبِیبِی فَقُلْتُ‏ ادْعُوا لَهُ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ فَوَ اللَّهِ مَا یُرِیدُ غَیْرَهُ فَلَمَّا جَاءَهُ فَرَّجَ الثَّوْبَ الَّذِی کَانَ عَلَیْهِ ثُمَّ أَدْخَلَهُ فِیهِ فَلَمْ یَزَلْ مُحْتَضِنَهُ حَتَّى قُبِضَ وَ یَدُهُ عَلَیْه(14)

نویسنده سرآخر چند خطی هم به موضوع رحلت پیامبر پرداخته است اما در آنجا نیز به قولی شاذ ونا معتبر اشاره می کند ایشان می نویسند: وفات محمد در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاد به سال یازدهم هجرت. قولی هم هست که 28 ماه صفر بود. اقوال دیگر نیز گفته اند که ضعیف است. هنگام وفات 63 سال داشت و جز فاطمه از وی فرزندی نماند. پسرش ابراهیم که از یک کنیزک مصری - ماریه قبطیه - یافته بود و هنوز دو سالش به پایان نیامده بود که درگذشت و پیغمبر نیز بعد از او یک سالی بیش نزیست. دو دختر دیگرش که به نوبت در حباله عثمان درآمدند پیش از پدر از جهان رفته بودند.

در این بند نویسنده روز وفات حضرت را دوازده ربیع الاول دانسته است محدث شهیر حاج شیخ عباس قمی در منتهی الامال می نویسد: مؤلف گوید که واقع شدن وفات آن حضرت در دوم ربیع الاوّل موافق با قول بعضى از اهل سنت است و از علماى شیعه کسى قائل به آن نشده است. عجیب است که نویسنده قول زعمای شیعه و ادله روشن تاریخ را نادیده گرفته و قول نامعتبر را به عنوان مختار خود ابتدا نقل می کند و با عبارت( قولی هم هست)به تضعیف قول مورخین و محدثین شیعه می پردازد. روشن است که درباره اینکه رحلت پیامبر اکرم (ص) در کدام روز هفته بوده است بین عموم مسلمانان اتفاق نظر است و آن روز را روز "دوشنبه" و سال آن را نیز سال عموما یازدهم هجری قمری اعلام کرده اند. اما درباره تاریخ رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) دو تاریخ مشهور قید شده است.تاریخ مورد اتفاق اکثریت شیعه، روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری مصادف با 7 خرداد سال 11 هجری شمسی و 28 می سال 632 میلادی است.

اما اکثریت اهل تسنن روز 12 ربیع الاول سال 11 هجری قمری (مصادف با 18 تا بیستم خرداد سال 11 هجری شمسی یا هشتم تا دهم جوئن 632 میلادی) را روز رحلت پیامبر دانسته اند که ایراد وارد به این روز آن است که چنین روزی به هیچ وجه با روز دوشنبه مورد اتفاق مسلمانان تطابق ندارد و منطبق با روزهای جمعه تا یک شنبه است.در ادامه چند نکته چالشی را بدون اشاره به اختلافی بودآن توسط نویسنده نقل شده است مانند:انتساب دخترانی که به عقد عثمان در آمده بودند به پیامبر.دفن جنازه پیامبر درخانه عایشه!!!نام بردن از افرادی خاص در غسل پیامبر ...که به جهت جلو گیری از  اطاله کلام خوانندگان را به مطالعه وتحقیق در کتب تاریخی موثق ومعتبر  در این زمینه دعوت می کنم تا حقیقت امر بر همگان روشن گردد.

پی نوشتها:

1-کتاب سنن النبی او شرحی تفصیلی بر رفتار وگفتار ومنش پیامبر دارد.

2- ت‍اری‍خ‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر اس‍لام دکترمحمد‌اب‍راه‍ی‍م‌ آی‍ت‍ی، ت‍ج‍دی‍دن‍ظر و اض‍اف‍ات‌ و ک‍وش‍ش‌ دکتراب‍وال‍ق‍اس‍م‌ گ‍رج‍ی‌، دان‍ش‍گ‍اه‌ ت‍ه‍ران‌، م‍وس‍س‍ه‌ ان‍ت‍ش‍ارات‌ و چ‍اپ‌، 889 صفحه، چاپ اول 1369.مرحوم مطهری در تعریف از دانش او می‌گوید: «آقای آیتی یک مورّخی است نسبت به تاریخ صدر اسلام. من به جرأت می‌توانم بگویم در همه تهران و شاید در همه کشور کسی نداریم که به تاریخ صدساله اول اسلام مثل آقای آیتی احاطه داشته باشد. کسی مثل او نیست که به جزئیات این قسمت از تاریخ احاطه و اطلاع داشته باشد. این مرد بر تمام متون تاریخی این قسمت مسلط است و جزئیاتش را می‌داند. اگر مثلا از جنگ بدر بپرسید، یک یک آدمهایش را می‌شناسد. حتی گاهی می‌گوید پدرش کیست، مادرش کیست، خویش و تبارش کیستند. حرفی که این مرد بگوید سند است...

3- سیره پیامبر اعظم (الصحیح من سیرة النبی الاعظم ‌) در 35 جلد طی نزدیک به 20 سال توسط علامه سید جعفر مرتضی عاملی به نگارش درآمده است. این کتاب در ده بخش تدوین شده و با نگاهی دقیق به جزئیات زندگانی رسول اکرم‌ (ص) پرداخته و حدود یک‌ هزار و 700 منبع کتاب در این تألیف استفاده و از درایه‌ها در تدوین آن استفاده شده و این کتاب را به کتاب سیره‌ نگاری تبدیل کرده است.کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم (ص) به تبیین سیره و زندگانی رسول خدا (ص) می پردازد که مسلمانان می توانند همه اعمال، رفتار و گفتار خود را از آن الگو برداری کنند و همچنین به نقد و ارزیابی عالمانه حدیث در حوزه و تاریخ و سیره می پردازد.

4- فروغ ابدیت، این کتاب با بیانی روشن ومنابعی معتبر ،به توضیح و شرح وقایع و حوادث مهمی از تاریخ زندگانی پیامبر که امور زندگی بیش تری دارد ،پرداخته است.از ویژگی های برجسته این نوشتار ارزشمند ، انطباق کامل آن با مدارک واسناد شیعه است . در این کتاب ،اوضاع و احوال عرب های پیش از اسلام و شبه جزیزه عربستان ،نیاکان پیامبر ،میلاد ،جوانی ، بعثت و حوادث سال اول تا یازدهم هجرت پیامبر ،همراه با تحلیل و توضیح آمده است .

5-مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۶۹۹.،صحیح بخاری باب کتابه العلم من کتاب العلم ،ج۱ص۲۲. صحیح بخاری ، باب جوائز الوفد من کتاب الجهاد،ج۲،ص ؛۱۲۰ و باب اخراج الیهود من جزیره العرب،ج۲،ص ۱۳۶ بدین لفظ آمده است :"فقالوا : هجر رسول الله صلی الله علیه و سلم ".

6- بحارالانوار، ج ۳۳، ص ۱۵۳.

7- مسند احمد/ج 9/ ص 429/ح 24918

8-نویسندگان دایرة المعارف «the encyclopedia of islam »این حرکت پیامبر را نشانه شهوترانی ایشان قلمداد کرده اند.

9- رجوع کنید کنز العمال ج 13 ص 693 و نیز رجوع کنید نقش عایشه در تاریخ اسلام ج 1 ص 92 علامه سید مرتضی عسکری

10- همان ص 94

11- تاریخ‏الطبری/ترجمه،ج‏4،ص:1315

12-.ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین،ج 2، ص 236 و نهج البلاغه صبحی صالح، خطبۀ 197.

13- الطبقات الکبری ج 2 ص 201

14- بحار ا لانوار ج 22 ص 455 روایات دیگری در این جلد در این باره وجود دارد که می‌توان رجوع کرد .
مهدی دقیقی شاهرودی

مطلب منتشر شده از کتاب «بامداد اسلام» به شرح ذیل است:

در میان کتاب های بسیاری که درباره پیامبر گرامی اسلام و زندگی نامه ایشان نوشته و منتشر شده شاید در کمتر کتابی مانند «بامداد اسلام» به قلم دکتر عبدالحسین زرین کوب (انتشارات امیرکبیر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی) به ظرایف تاریخی اشاره شده و استناد به آن مورد وثوق همه باشد زیرا قدر مشترک چند کتاب معتبر تاریخی را با نثر شیرین پارسی بازگفته است.

آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام به روایت زرین کوب

به بهانه سالروز ارتحال حضرت محمد (ص)- که پس از 1400 سال همچنان بیش از یک میلیارد انسان نامش را عاشقانه بر زبان می آورند و دیگران نیز در صورت آشنایی با احترام یاد می کنند و بیش از هر شخصیت مذهبی تاریخ بشر لحظه لحظه زندگی او در تاریخ ثبت شده- بخشی از فصل « بیماری و مرگ» بامداد اسلام از منظر تاریخ و بی هیچ تعصب مذهبی و مسلمانی خواندنی است:

....بیماری پیغمبر اندک اندک رو به شدت نهاد: تب و سردرد. قوای او نیز در این زمان تدریجا به کاستی می رفت؛ موهایش سپیدی گرفته و قامتش به خمی گراییده بود. پیش از وقت، پیری به سراغش آمده بود و البته مرارت های گذشته او آن مایه بود که پیش از وقت، وی را پیر کند. در این هنگام با آسایش و رضایتی که از حُسن ختام رسالت خویش داشت بی دغدغه و بی تزلزل، تن به مرگ داد.

آخرین ساعات حیات پیامبر گرامی اسلام به روایت زرین کوب

در آغاز بیماری به رسم همیشه به نوبت در خانه زن های خویش به سر می برد. زن های وی جز عایشه همه پیش از ازدواج [با پیامبر] بیوه شده بودند.  از آن جمله سوده دختر زمعه و ام حبیبه دختر ابی سفیان که شوهران شان در مهاجرت حبشه نصرانی شده و مرده بودند. صفیه و میمونه پیش از وی دو بار شوهر کرده بودند. جویریه و حفصه نیز وقتی به خانه پیغمبر می آمدند بیوه بودند.

ام سلمه نخست زن ابو سلمه خویشاوند و صحابی پیغمبر بود و چون او وفات یافت محمد –ص- زنش را به سرپرستی گرفت. زینب بنت حبش هم در آغاز درحباله [عقد نکاح] زید بن حارثه پسر خوانده پیغمبر بود و ازدواج با او که در قرآن نیز به آن اشارت رفته است، منشاء حکمی شد در باب مساله زنان پسر خواندگان. محبوب ترین زنان پیغمبر [بعد از خدیجه - در میان زنانی که در قید حیات بودند] عایشه بود؛ ... پیغمبر در خانه میمونه بیمار شد و با اذن و رضایت دیگر زنان در خانه عایشه بستری شد... وقتی او را به خانه آوردند بر دوش علی (ع) و فضل بن عباس تکیه داشت. سرش را بسته بود و پاهایش را بر زمین می کشید... .

پیغمبر در تب داغی می سوخت چنان که از شدت حرارت کسی دست بر دست وی نمی توانست نهاد. ظرف آبی کنار بسترش بود که گاه از آن به صورت خویش می زد و ناله ای می کرد. فاطمه یگانه فرزندش در نزدیک بستر پدر می گریست. وقتی محمد –ص- بی تابی او را دریافت دختر را پیش خواند و چیزی آهسته در گوش او گفت. فاطمه گریست. پیغمبر دیگر بار او را پیش خواند و باز پنهانی چیزی در گوش او گفت. این بار دختر بخندید. بعدها وقتی عایشه از وی پرسید که آن گریه و خنده چه بود، گفت: آن روز پدرم اول به من گفت که می میرد و من از درد گریستم. بعد گفت که تو هم به زودی به من می پیوندی و من از شادی خندیدم.

بدین گونه بیماری پیغمبر شدت یافت. آخرین روز اما در حالش اندکی بهبودی پدید آمد. مردم شادمان شدند و گمان کردند که از بیماری برخاسته است. ... این بهبود اما ظاهری و بی دوام بود. پیغمبر باز در صدد برآمد که به مسجد برود و نتوانست. نزد عایشه بازگشت و به بستر افتاد. زن، سرش را در کنار گرفت و پیغمبر محتضرانه دعایی چند خواند. پس از آن ساکت شد و گویی به خواب رفت. هنوز ظهر نشده بود که حرکتی خفیف کرد. بر پیشانی اش عرق نشست و نفسی کشید. آخرین کلماتی که گفت اینها بود: بل الرفیق الاعلی/ بل آن یار برترین....

پس از آن خاموشی گزید و سرش بر سینه عایشه افتاد... و عایشه آن را بر بالش نهاد تا بر خیزد و با دیگر زن ها بر مرگش شیوه کند.

[به روایت اهل سنت] وفات محمد در دوازدهم ربیع الاول اتفاق افتاد به سال یازدهم هجرت. قولی هم هست که 28 ماه صفر بود [به روایت شیعه] . اقوال دیگر نیز گفته اند که ضعیف است. هنگام وفات 63 سال داشت و جز فاطمه از وی فرزندی نماند. پسرش ابراهیم که از یک کنیزک مصری - ماریه قبطیه - یافته بود و هنوز دو سالش به پایان نیامده بود که درگذشت و پیغمبر نیز بعد از او یک سالی بیش نزیست.

چون پسران خدیجه نیز هم در کودکی فرو شده بودند جز فاطمه (ع) و فرزندان وی از محمد هیچ کس در جهان باقی ماند. کسان دیگرش عبارت بودند از عمش با فرزندان او و همچنین فرزندان ابوطالب: علی (ع) و عقیل. اما علی در حقیقت هم پسر عم وی بود و هم دامادش و هم بر خلاف عباس در اسلام سابقه قدیم داشت. علی بن ابی طالب [علیه السلام]، اسامه بن زید، عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس و شقران غلام محمد در غسل و کفن او را یاری کردند. پس از آن چند روزی بر وی نماز گزارده شد. مردم می آمدند و دسته دسته بر وی نماز می خواندند. بعد هم جنازه مقدس را در خانه او و عایشه دفن کردند.

در وصف سیما و بالای محمد(ص)

پیشانی یی بلند داشت و دست و پای درشت. میانه بالا بود و فراخ شانه. رنگی روشن داشت آمیخته به سرخی و چشمانی سیاه و گشاده با مژه های پرمو. موی سرش غالبا تا بناگوش و به روایتی تا شانه ریخته بود. ریشی داشت انبوه که در نزدیک چانه و بنا گوش به سپیدی گراییده بود.

 لباسش بیشتر دو پاره بود که یکی را بر میان می بست و آن دیگر را بر دوش می افکند. گاه نیز پیرهن می پوشد و می گویند پیرهن را دوست می داشت. بعضی اوقات عمامه بر سر می نهاد و گاه قلنسوه [نوعی کلاه خانگی].  سر را کمتر بالا می گرفت و بیشتر به زمین می نگریست. نه کم سخن بود و نه پرگو.

خنده اش هم مختصر بود و به تبسم می مانست. هرگز با تمام دهان نمی خندید. شیرین سخن بود و در آوازش کمی گرفتگی داشت. در هنگام خشم روی خویش برمی گاشت [برمی گرداند] و در وقت راه رفتن مثل آن بود که از صخره کنده می شود یا چون آبی بود که از کوه فرود آید.

به شست و شو و خوش بویی و پاکیزگی علاقه تمام داشت و در این کار چنان بود که غالبا در هر جا که می گذشت پیش از آن که خودش دیده شود آمدنش را از بوی خوشی که همواره با حضور او همراه بود می دانستند. با این همه در غایت سادگی می زیست. روی زمین می نشست و روی زمین غذا می خورد. در بازارها راه می رفت. عبا بر تن می کرد و با بینوایان می نشست.

می گفت من بنده ام و مثل بنده می نوشم. در معاشرت مهربان و در غذا ساده و قانع بود. با این همه پرهیز رهبانان را دوست نمی داشت. وقتی چند تن از یاران پیش از او سخن از زهد و پرهیز خویش می گفتند. یکی گفت: من زن نگرفته ام. دیگری گفت: من گوشت نمی خورم. سومی افزود که من بر زمین خشک می خوابم و چهارمی گفت من پیوسته روزه دارم و محمد گفت: من اما هم روزه می گیرم و هم می خورم. هم شب زنده داری می کنم و هم می خوابم و زن هم دارم و هر که ازسنت من پیروی نکند از من نیست...
 
***
 *کلمات داخل کروشه[] در متن اصلی کتاب نیست و بیشتر برای معنی واژه های کمتر مصطلح آورده شده اند.

- کتاب "بامداد اسلام" نوشته عبدالحسین زرین کوب - انتشارات امیرکبیر (وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)  - این کتاب از سال 62 به این سو ، 20 بار توسط انتشارات وابسته با سازمان تبلیغات اسلامی تجدید چاپ شده است.

* دکتر زرین کوب در پاورقی برخی منابع مورد استفاده را چنین بر شمرده است:
(السیره النبویه/ابن هشام) - (تاریخ الامم و الملوک/ طبری) - (انساب الاشراف /بلاذری) - (کامل/ابن اثیر) - (تاریخ الخمیس/ حسین بن محمد دیار بکری) - (السیره الحلبیه / علی ابن برهان الدین حلبی) و (تاریخ یعقوبی)

تبلیغ وهابیت در دبیرستان های مشهد + عکس

تبلیغ وهابیت در دبیرستان های مشهد + عکس

به گزارش اویس، در گذشته از برنامه‌ریزی وهابیت برای تبلیغ در دانشگاه‌ها گفتیم. در آنجا اشاره کردیم که مبلغین وهابیت در پوشش دانشجو و حضور در برخی کلاس ها خصوصاً دروس عمومی، استاد و سایر هم کلاسی‌های خویش را به چالش می‌کشند و به بیان شبهات و عقاید وهابیت می‌پردازند

گفتیم که در برخی از دانشگاه‌ها مبلغین وهابیت  فراتر رفته و به تبلیغ چهره به چهره در بین دانشجوها می‌پردازند.  آن‌ها پس از رفاقت با اشخاص در لباس دوستی و شوخی به بیان برخی از تفکرات و شبهات می‌پردازند نکته قابل تأمل این است که این پروسه برای افرادی که نسبت به مسائل اعتقادی سواد و اطلاعی کمی دارند اجرا می‌شوند

اما…

اما متأسفانه در روزهای اخیر اسنادی به دست هیئت تحریریه اویس رسیده است که حکایت از یک واقعیت تلخ می‌کند. بی‌توجهی به حضور مبلغین وهابیت در دانشگاه‌ها باعث شده که وهابیت با سوءاستفاده از برخی از دانش‌آموزان دبیرستانی (دوره دوم) به تبلیغ تفکرات پوچ و ضد اهل‌بیتی خویش بپردازند

در یکی از مدارس مبلغ وهابی با واردکردن شبهات وهابیت و همچنین دست‌نوشته‌هایی تلاش کرده است تا افراد را نسبت به مکتب اهل‌بیت بی‌توجه کند. در این دست‌نوشته‌ها  از شبهات قدیمی وهابیت مبنی بر حرام بودن زیارت قبور، شرک بودن توسل و.. تا توهین و بی‌ادبی به ساحت امام زمان (عج)  موجود است

***برای مطالعه بر روی عکس کلیک کنید**

۰-۱۰ ۱

لازم به ذکر است که تمام شبهات و ادعاهای این اشخاص در نوشته قبلاً توسط کارشناس ها در اینترنت و حتی صدا و سیما پاسخ داده‌شده اما اصرار آن‌ها برای اغوای جامعه دانش‌آموزی جای سؤال دارد

نکته قابل تأمل در این ماجرا اینکه تا چند سال قبل جز حضور در دانشگاه‌ها برنامه اصلی وهابیت در مشهد حضور در مناطق محروم و تبلیغ در این مناطق بود. اما امروزه علاوه بر حضور مناطق محروم مشهد، تبلیغ در مناطق مرفه  مشهد نیز به یکی از برنامه‌های وهابیت تبدیل شده است

در صورتی که نسبت به این تحرک وهابیت نیز بی‌توجهی صورت بگیرد باید منتظر حضور وهابیت در دبیرستان (دوره اول = راهنمایی) و حتی دبستان ها هم بود

آیا متعه در احادیث شیعه حرام اعلام شده است؟


حکمت  وفلسفه نکاح و ازدواج در دین مبین اسلام:
 
نکاح  یا ازدواج ، عبارت ازعقدى است ، محکم وپیمانى است  نا گسستنى ، که بر پایه نیت  زندگى مشترک و   برقرار  کردن  رابطه  همیشگى بین یک مرد مسلمان  با یک زن  مسلمان  یا اهل کتاب  براى بهره  گرفتن  از مسایل  جنسى،  تشکیل خانواده ، توالد وتناسل ، بقاى نوع بشر در این جهان،  آرامش روح ، عشق ،  وعلاقه، محبت در کنار خانواده بر نحوه ء مشروع مطابق به حکم قرآنى  وسنت انحضرت صلى الله علیه وسلم،  وبصورت دائمى، بعمل مى اید.  


خداوند   پاک  در سوره ( نحل  آیه متبرکه ۷۲ )   میفرماید : «  والله  جعل لکم  من انفسکم  أزواجٱ وجعل لکم  من ازواجکم، بنین  وحفدة »( خداوند  همسران  شمارا  از نوع  خود تان  قرار داده  واز این  همسران  اولاد   ونواسه هایى  براى شما  خلق نموده است .)
 

فـــوایـد فلسفه ازدواج :

اصیل  ترین ومهمترین  فایده  ازدواج  که به  خاطر  آن  مشروع  شده است  اولاد است .
هدف شارع مقدس بقاى  نسل  مى باشد  تا بدین  وسیله جهان از وجود  انسان  خالى نشود.

دومین  فایده ازدواج  مصؤن ماندن  انسان  از شر شیطان  وآرام ساختن  هیجان، دفع وسوسه  شهوانى ، حفظ  چشم  ودورى  از فساد جنسى است. طوریکه  پیامبر صلی الله علیه وسلم  مى فرماید : 
« من نکح فقد  حصن نصف دینه  فلیتق الله فى الشطر الاخر »( کسى که ازدواج  کند نصف دینش  را محفظ داشته  است، باید براى  حفظ نصف دیگر تقوی وخدا ترسى  را پیشه کند.).

سومین  فایده ازدواج  آرام شدن  نفس  انسانى، معاشرت  والفت  میان  همسران بزرگترین عامل  آرامش  قلبى است  که ناراحتى ها واضطرابات را ازبین میبرد.
ابو سلیمان (رح)   مى گوید :« همسر  صالحه  ونیکو کار  از نعمتهاى  دنیوى نیست  بلکه  از نعمت هاى آخرت است،چون انسان را براى  آخرت  فارغ  القلب  مى نماید.

چارومین فایده  ازدواج  مبارزه با نفس  وتحمل فشار  به واسطه داشتن  حق رعایت  وقیام  به حقوق خانواده  و تربیت  اولاد  صالح  است.  که هیچکدام  این فواید  بجز از دفع  قواى  شهوانى  در ازدواج مؤقت یا صیغه  دیده نمیشود.
 
ولى در مقابل مفسرین و فقهاى (شیعه) از ازدواج تعریف جداگانه دارند، واساسآ ازدواج  را بر دو نوع   تقسیم  مینمایند:

ازدواج دائــــم
وازدواج مؤقت (صیغه یا متعه )
 
ازدواج دائـــــم :
فقها شیعه میگویند ازدواج دائم عبارت ازدواجى است که مدت  و وقت آن  نامحدود  باشد.

وازدواج مؤقت   « صیغه یا  متعه » : عبارت   ازدواجى است که مدت آن با توافق  طرفین  تعیین میگردد.
( که این مدت میتواند  از یک ساعت ویاکمتر  آن  آغاز  ومدت  نهایى  آن  نامعلوم 

است.)
 به عقیده این فرقه این ازدواج  با ازدواج  دائم  در بسیارى  از مسائل  داراى   شباهت  هایى میباشد وبدین باور اند که:  صیغه به سبب جلوگیرى  از فحشا ء غیر  عقدى در جامعه، مورد  مجاز قرار داده شده است .
 
شیخ محمد حسن  توسلى، یکى  علماى مشهور شیعه افغانى،که تحصیلات خویش را در قُـم  جمهوری اسلامی ایران به پایان رسانید ودارایی حسینه مشهوری در شهر مـــزار شریف  میباشد  در مصاحبه خویش  بتاریخ ( ۲۳  اپریل  ۲۰۰۶  )  با رادیو  بى بى سى  گفت : « حضرت  امام حسین  مجتبى، نواسه  پیامبر  اسلام، هم  ۴ زن دایمى  ونزدیک  به ۷۰  زن مــؤقت داشت.»
 
 شیخ توسلى مى افـــزید:« صیغه به سبب جلوگیرى از فحشاء در جامعه، مجاز  قرار داده شده است.»
 
همچنان فقهاى این فرقه از شیعه معتقد اند کــــه در عقد مؤقت  نفقه  زن  بر شوهر  واجب نبوده  ودو همسر از یگدیگر ارث برده نمى تواند .
 
 

استدلال مفسرین شیعه بـر حلال بودن  ازدواج مؤقت:

مفسران وفقهای شیعه استدلال  میاورند که آیه متبارکه « فما استمتعتم به منهن  فأ توهن  اجــورهن ...»(زنانى را که متعه مى کنید، مهر  آنها  را باید بپردازید .) اساسآ در مورد نکاح  مؤقت ( صیغه یا متعه )   نزول یافته است.
 
علماء ومفسرین شیعه  استدلا ل میاورند که « ضمیر  در کلمه ( به ) به چیزى بر میگردد که از جمله  « واحل لکم  ماورا ء ذلک »  استفاده میشود،  وآن عبارت  است از رسیدن به  کام شهوت ، ویا  هر تعبیرى  که این معنى را برساند ، در نتیجه  کلمه ( ما )  براى توقف  وبه معناى  هر زمانى که -  خواهد بود وجار ومجرور  ( منهن ) متعلق  است  به جمله  « استمتعتم  »، ومعناى جمله این است  که هر زمانى که  از زنان  با گرفتن  کام تمتع بردید  فریضه  و  وجوبـــا  باید  اجرت ایشان را  به خود شان بدهد.

البته ممکن است کلمه ( ما ) را موصوله  بگیریم، وجمله  ( استمتعتم  )  را صله آن وضمیر  در (به )  را  راجع به  موصول، وجار ومجرور  (منهن ) را بیانگر موصول بدانیم، که در این صورت  معنا  چنین میشود « واز زنان  با هر یک  که به وسیله  همخوابگى  استمتاع  کردید باید اجرتش  را بدهید. »  واین  جمله  به دلیل  اینکه  حرف  (  فا)   بر سرش  آمده  تفریع  ونتیجه گیرى  از سخنان قبل است.

تفریع  بعض بر کل ،  وبگو  تفریع  جزئى بر کلى  ، ودر این معنا  هیچ  شکى نیست ، 
چون مطلب  قبلى این بود  که با اموال  خود  در جستجو  وطلب  همسر باشید،  به شرطى که عفت  را رعایت  نموده  سفاح  وزنا نکنید ،  واین سخن  همانطور  که بیانش  گذشت  هر دونو ع کام  گیرى  را یعنى  نکاح دائم وتمتع  از کنیز  را شامل  مى شود،  پس  تفریع  جمله « فما استمتعتم  به منهن  فاتوهن  اجورهن  » بر آن  جمله قطعٱ  از باب  تفریع  جزء  بر کل  ویا تفریع  بعضى  از اقسام  جزئى بر  مقسم کلى  خواهد  بود. واین قسم تفریع  در کلام  خداى تعالى  بسیار آمده است.
 
مفسرین  شیعه  نظریات  آنعده از علماى ومفسران  را که از مفهوم آیه ( فما استمتعتم  به منهن ) مفهوم  نکاح  دایم را میگیرند،  رد  نموده  واستدلال میاورند که کلمه « استمتعتم » معناى  طلب نداشته اصولآ معنائى که این مفسرین  براى  کلمه  مذکور  کرده، با جزائى  که در  آیه  براى شرط  آورده شده یعنى  جمله
 « فاتوهن اجورهن »  سازگار نیست ، زیرا در نکاح  دائم ( اجرتى در کار نیست، وآنچه  داده  مى شود  مهریه وصداق است.) واز این  مهمتر  آنکه  در جمله  مورد بحث ، استمتاع  شرط  دادن  اجرت  قرار  گرفته  فرموده : اگر از زنى  استمتاع  بردید واجب است  اجرت  وى را  بدهید ، در حالیکه در عقد د ائمى   استمتاع شرط  نیست، وقتى  مردى  زنى دائمى را براى  خود عقد  مى  کند به محض  تمام شدن  عقد  مهریه  او به ذمه اش مى آید، چنانچه  دخولى  صورت بگیرد،  باید همه مهر  را بدهد واگر صورت  نگیرد  نصف مهر را باید بپردازد. پس در عقد  دائمى دادن  مهر  واجب است که مشروط  بر این  نیست که تمتعى واقع شده باشد، ویا  هم در طلب  تمتع  باشد. ( برای معلومات مزید  مراجعه شود به  آیه (  ۲۳۶ و ۲۳۷  )  سوره  بقره « واگر طلاقشان  دادید قبل از آنکه با ایشان همخوابگى  کنید نصف  کل  مهریه اى که معین  کرده اید  باید بدهید ... » 

ولى به همه حال  در اینجا   هیچ  جاى شک  نیست،  که ازدواج مؤقت ویا صیغه  یکى از رسوم  عرفى  اعراب  عصر جاهلیت قبل از اسلام  بوده  که با ظهور اسلام بتدریج (اصل تدریج فی التشریع – دیده شود) منسوخ شد  وبا فرمان  الله  برآن خط  بطلان کشیده شد  ونکاح شرعى  جایگزین  آن گردید.
ولی در این هیچ جای شک نیست که   قبل از استقرار   شریعت اسلام ،  پیغمبر اسلام  اجازه ازدواج  مؤقت  را در سفر وغزوات ( بخاطر آنکه مرحله  

انتقالى از دوره جاهلیت  به دوره اسلام بود)   بـه اصحاب کرام خویش صادر  نموده است.  اما  بعد  آنرا  بـــــراى همیشه وتا به روز قیامت حرام  اعلام  داشت . 

در زمان جاهلیت قبل از نشر دین مقدس اسلام   زنا در بین اعراب جاهلیت زیاد  شایع بــود ،  زمانیکه دین مقد س اسلام  آمد، واز مردم  خواست  که  به منظور  غزا  وجهاد  به ترک خانه اقدام نمایند، دورى از زن  برایشان  مشکل بـــود، ویقینٱ در بین  افراد یکه جدیدٱ  مسلمان شده  بودند.  اشخاصى هم  یافت میشدند  که بیم آن میرفت ناچار به زنا،  که بدترین  وشنیع ترین  انحراف است،  دست بزنند.
ولـى در این میان  بودند مسلمانان  باایمان  که حاضر شدندخود را ختنه  کنند ویا هم بودند  افـرادیکه  از  ترس اینکه مباد به زنا دست زنــنــد ،  حاضر شدند  آلت تنسلى خویش را قطع نمایند .  از جمله در حدیث شریف  از  ابــن مسعود  روایت است:
 « ما با پیغمبر  صلی الله عله وسلم  به غزا رفته بودیم وهمسرانمان  با ما نبودند ، مـا به پیامبر اسلام عرض داشتیم : آیا خود را ختنه  نکنیم ؟  پیغمبر مارا از این کار منع کرد واجازه داد  که زنانى  را به طور مؤقت  در مقابل  خریدن لباس  نکاح  نمایم »( روایت  حدیث  شریف متفق  علیه است. )
پس  اباحه  متعه  در صدراسلام  رخصتى  بود به منظور  حل مشکلات  هر دو دسته  افرادا  ضعیف الایمان وقوى الایمان، وقدمى بود  در مسیر  تکاملى  وزندگى مشترک  زناشویى حقیقى، که تمام اهداف  عالیه   را تضمین  مى نماید، وعفت، آرامش، دوام نسل، مهر  ومحبت  وگسترش   دایره خویشاوندى را  به ارمغان  مى آورد.

ولى با تأسف  باید  گفت که مفسران  وفقهاى شیعه  ازدواج  مؤقت را یکى از اصول  دین  معرفى داشته نه تنها  برآن  معتقد اند  بلکه سرپیچى   از آن را  مخالفت  به اصول  وموازین دینى ودر تضاد با نصوص قرآنى  معرفى داشته وحتى منکرین  صیغه را  کا فر ومرتد میدانند. ( برای معلومات مزید مراجعه  شود به کتاب  منهاج الصادقین  ج ۲ ص ۴۹۵  ).

ابن با بویه قُمى  در کتاب   « من لایحضره الفقیه  ج ۳ ص ۳۶۶   »  با تــأیید نقل  قول  از امام  جعفر  صادق  علیه السلام ،  مینویسد : «  إن المتعة  دینى  ودین ابائى فمن عمل بها عمل بدیننا ومن أنکر ها نکر دیننا واعتقد بغیر دیننا » ( جعفر صادق گفت: 
صیغه از دین  من وپداران  من  است،  هر کس  به آن  عمل  کند  به دین ما عمل  کرده  وهر کس  از آن  منکر گردد، منکر دین ما شده است. )  توجه نمایید 

بنابر  روایت هذا  هر کس  متعه نکند ، یا آنرا  قبول نداشته  باشد  کافر  است!  وهمین حکم در   تفسیر  منهاج الصادقین نوشته کاشانى  در ( ج ۲ ص۴۹۵  )  تکرار  ومورد  تأکید  قرار گرفته است .

شیعه معتقد اند که ازدواج مؤقت  مانند  صدقه  که غضب  خداوند را  از انسان  دور مى سازد، وبه زعم خویش آنرا ازجمله گفتار: « پیامبر  اسلام که گفته است   اگر  هر  کس   یکبار  صیغه کند  از  ناخشنودى در امان  خواهد  بود. مى شمارند.» (برای معلومات مزید  مراجعه شود  به تفسیر  منهاج الصادقین  کاشانى  ج ۲ صفحه ۴۹۳).
 
امامان و رهبران 
شیعه ها معتقد اند که:
 کسانیکه صیغه میکنند  در بدل این عملش بخشش  وغفران الهى  شامل  حال  این  شخص میگردد . ابن بابویه  قمى  در صفحه ) ۴۶۳  ( » من لایحضره  الفقیه  « مى نویسد : »  در شب معراج جبرئیل  به پیامبر  گفت:
 » اى  محمد  خداوند میگوید  من  آن  زنانى را از امت  تو که  صیغه  مى کنند ، بخشیدیم « 
میگویند: از امام  جعفر  صادق  پرسیده شد: که اگر  صیغه را  انجام دهد از این عمل اش ثواب برایش خواهد رسید؟  امام  جعفر  (رح) در جوابش  گفت : « اگر   براى  رضاى خدا  صیغه کند  هر کلمه ای  که  به آن  میگوید  برایش  نیکى   ها  نوشته  میشود ،  ووقتیکه  به  آن  نزدیکى  نماید  خداوند  گناهانش را  مى  بخشد وبعد از عمل  جنسى  زمانیکه  غسل کند، غفران  خداوند  به  مقدار آبى که  بر بدن خود  ریخته  میشود، شامل  حال او میشود.»(من  لا یحضره  الفقیه  جلد ۶  صفحه ۳۳۶ ). 
 
شیعیان بر این  امر معتقد اند که  ازدواج  مؤقت  یا صیغه  یکى  از بهترین راه  هایى است  که بر ا ثر آن  انسان  میتواند  به بهشت  داخل گردد. وحتى  بر این  باور اند که ازدواج  مؤقت در جه انسان را به حدى  بالا  میبرد  که انسان  میتواند  در جنت  با پیامبران  رقابت کند. وحتى  براى  تـأ ئید  این نظریه خویش  روایت  موهوم  وجعلى  را   از پیامبر اسلام  حضرت  محمد صلی الله علیه وسلم  نیز  روایت داشته اند  که  فرموده  ! : « من تمتع بإ مراة مؤمنة کا زار الکعبة سبعین مرة ». (چی راه کوتاه عفوی تقصیرات؟!)
(هرکس  یکبار با زن مسلمان  صیغه کند گـویا  هفتاد  مرتبه خانه  کعبه را  زیارت  کرده 
است !).
( دقت کنید ، آیا واقعٱ  یک مرتبه  صیغه  کردن! ثواب  هفتاد  زیارت  کعبه  را   دارد ؟ ! )  ویکبار  دیگر به زعم  خودشان  روایت را   پیامبر  صلى  الله علیه 

وسلم نقل نموده مینویسند. « من تمتع  مرة أمن من سخط الجبار  »( هر کس  یکبار  صیغه کند از غضب و خشم  خداوند  در امان  خواهد  بود واگر  دو بار ه  صیغه کند  با نیکان  روز قیامت  محشور  خواهد شد واگر  سه  بار  صیغه کند  با من در  بهشت  رقابت خواهد  کرد.
( برمعلومات مزید مراجعه فرماید به کتاب : من  لایحضر ه الفقیه  جلد ۳ صفحه ۳۶۶ ).
فتح الله کاشانى  در تفسیرمنهج الصادقین از پیامبر صلى الله  علیه وسلم  روایت  مى کند  مینویسد : « پیامبر صلى الله علیه وسلم فرموده اند: اگر کسى  یک بار  صیغه  کند  به مقام  امام  حسین علیه السلام  میرسد  واگر کسى  دو مرتبه  صیغه کند  به مقام  حضرت  امام حسن  علیه  السلام ، مى رسد  واگر کسى  سه مرتبه  صیغه کند  به در جه  مولا على  علیه السلام  مى رسد،  وکسى چهار  بار  صیغه کند  به درجه  من  مى رسد. »(چی راه کوتاه عفوی تقصیرات؟!)
 
شیعیان محدودیت  عددى  براى  زنانیکه  مـورد  صغیه  قرار  میگرند  قایل  نسیتند  وبر این  باور  واعتقاد اند  هر تعداد زنانیکه   ولو که  تعداد  شان  به هزاران  ویا بیشتر  از  آن برسد  میتوانند  صدقه  کنند. (برای معلومات مزید مراجعه فرماید : الاستبصار شیخ طوسى جلد ۳ صفحه ۱۴۳   وکتاب  تهذیب  الاحکام  جلد ۷  صفحه ۲۵۹). 
 
شیعیان  به کسانیکه  صیغه را انجام  نمى دهند  هشدار  داده میگویند:
در  قیامت  به آنان  پاداش کمى  میرسد ،  طوریکه که گفته اند:« هر کس در حالى از این دنیا  برود  که  صغیه  نکرده  باشد ،  روز  قیامت  در حالى  حاضر  خواهد  شد  که اعضاى  بدنش  قطع  گردیده  است . » (  تفسیر  منهاج  الصادقین  جلد ۲  صفحه ۴۹۵).
  شیعیان معتقد اند  که صیغه دوشیزه هم  جائز است گرچه بدون اجازه ولى  او و بدون  شاهد  باشد .
( تهذیب  الاحکام  جلد ۷  صفحه ۲۵۴  وشرائع  الاحکام نجم الدین  الحلی جلد ۲  صفحه ۱۸۶).
  این  اعتقاد  شیعیان  در مخالفت  صریح حدیث پیامبر صلی اللع علیه وسلم   میباشد .
از ابو موسى (رض )  روایت شده که پیامبر   صلى الله  علیه وسلم   فرمود : « لا نکاح إلا بولى » (نکاح نیست  بدون ولى  »( احمد  ، ابو  داود ،  ابن ماجه  وتر مذى ).

همچنان  پیامبر  « صلى  الله علیه وسلم  » فرموده است « لا نکاح إلا  بولى  وشاهدى عدل ،  وما کان  من  نکاح غیر ذالک  فهو باطل »( نکاح نیست  مگر  با 
بــــودن  ولــــــى  ودو شاهد  عـدل  وآنچه  باشد از نکاح  غیر از این  پس باطل است. )
ابن حبان 
از ام المؤمنین  عائشه ( رض )  روایت  شده  که پیامبر  صلى  الله علیه وسلم فرمود :
« ایما  امرأة نکحت  بغیر إذن  ولیها  فنکاحها باطل ، فنکاحها باطل ، فإن دخل بها  فلها  المهر بما  استحل من فرجها ، فإن اشتجروا فالسلطان ولى من  لا ولى  له »( احمد ، ابو داود ، ابن ماجه  وتر مذى )  (  هر زنى  که نکاح  کند بدون  اجازه  ولى خود پس  نکاحش باطل  است،  پس  نکاحش باطل است  پس اگر دخول کرد بر این  زن پس  اوراست  مهر به  سبب استحلال  فرجش پس  اگر مشاجره  کردند پس   سلطان ولى کسى میباشد که ولى ندارد. 
مقدمترین  ولى پدر است وبعد از او پدر کلان  وسپس  برادر  خواه از یک  پدر  ومادر  باشند یا تنها  از پدر ، بعد از آن  پس برادر  وسپس  سائر عصبه. 
پس نکاح  بدون ولى  که باید  مرد باشد  ودو شاهد  عدل  صحیح نیست.)
ولى  در ازواج مؤقت  صیغى اصلآ  امر ولى  مطرح بحث  نمى باشد. 
شیعیان  متعه  با دختر  خرد  سال راکه  تا هنوز  به سن  بلوغ  هم نرسیده  باشد  مباح  دانسته اند .

بطور مثال  کُلینی  از ابى  عبد الله یکى از مشهور ترین فقیهان و مفسران  شیعه ،   روایت  میکند  که از او پرسیده  شده : آیا دختر  کوچک  را میتوان  صیغه  کرد ؟  ابى  عبد الله  در جواب  گفت : بله ،  مگر اینکه  خلیى   کوچک  باشد  وفریب  بخورد. به او گفته شد  آن  حدی که اگر  رسیده  باشد  که دیگر  فریب  نمى خورد  چقدر است ؟  ابى  عبد الله  گفت  :  ده سال  ( الکافى فى  الفروع جلد ۵  صفحه ۴۳۶)  ( ا لاستبصار طوسى جلد ۳ صفحه ۱۴۵ ، تهذیب  الاحکام جلد ۷ صفحه ۲۵۵) 
شیعیان  نه تنها  متعه  را با دختر  خورد  سال  جواز  دانسته بلکه لواط  را با زن صیغه   هم جائز  میدانند.  در  روایتى  منسوب به امام  رضا  آمده است ، هنگامیگه  در  مورد لوط  از ایشان  سوال  بعمل  آمد  فرمودند :    آیه اى از قرآن  آن را  حلال  قرار  دانسته  است  وآ  اینکه  لوط  علیه  السلام  گفت  : « هؤ لا ء بناتى  هن اطهرکم »  روزى قوم  لوط مى خواستند  با  مهمانهاى  او عمل  لوا ط  انجام  دهند  حضرت  لوط  گفت : دخترانم  براى  شما  پاگیزه  تر  هستند، در  صورتیکه  لوط  
مى دانست  مقصد  آنان  چیست! ( الاستبصار جلد ۳ صفحه ۲۴۳  ، تهذیب  الاحکام جلد ۷  صفحه ۴۱۵).


امام خمینى  در تحریر  الوسیله جلد سوم با ترجمه  فارسى  مسأله ۱۲ که از جانب  دفتر  انتشارات  اسلامى  وابسته  به جامعه  مدرسین  حوزه  علمیه  قُم بنشر رسیده در باره سن ازدواج  زن که  مورد صیغه قرار میگیرد  مینویسد : «نزدیکى  با زوجه  قبل  از تمام شدن  نه سال  جایز  نیست  واما سایر  لذت  ها مانند  لمس نمودن  با شهوت  وبغل  گرفتن  وتفخیذ حتى  در شیر  خوار  ٳشکالى  ندارد !!! »
شیعیان  در  امر  صیغه به این  امر  معتقد اند که زن  صیغه اى  فرق  نمى کند  که  شوهردار  باشد ویا زن  زانى  باشد  که با  پرداخت  مهریه  اش زن  مشروع  میگردد وضرورت  نیست  که انسان  بداند که زن  شوهر  دارد  ویا   هم  دختر خانه است .
 کلینى  در  کتاب خویش  به نقل از  امام  جعفر  مینویسد: «  روزى  مردى  خد مت   ایشان  رسیده  وگفت : من  بعضى مواقع  که زن  زیبایى را مى بینم  اورا  صیغه  مى کنم  وباکى  ندارم از اینکه  شوهر دارد ویا زناکار  است.»
 جعفر  صادق  گفت: «  این  به تو   ربطى   ندارد  آنچه  که بر  تو  لازم  است  این است  که مهر یه  آن زن را بپر  دازدى » ( الکافى فى  الفروع جلد ۵ صفحه ۴۶۳،  استبصار  طوسى جلد ۳  صفحه ۱۴۵  ،  تهذیب  الاحکام  جلد ۷  صفحه ۲۵۵).
 
این استد لا ل   علماى  شیعیه در مخالفت صریح (   آیه ۳  سوره نور   ) قرار دارد .
طـوریکه  خداوند پاک میفرماید:  « الزانـى لاینکح  إلا  زانیة  او مشرکة  والزانیة  لا ینکحها إلا  زان  او مشرک وحرم ذٰلک  على المؤمنین »( مرد زناکار  نکاح  نمى کند  ، مگر زن زناکار  ویا مشرک  را  وزنا کار نباید  ازدواج  کند  جز با مرد زناکار  ومشرک  ونکاح  فاحشه  بر مسلمان  حرام است )
 
 شیعیان  استدلال  میکنند  که  شاید  صیغه  باعث  آن شود که زن  زناکار  از عمل  خویش  دست  بردارد . ( مراجعه شود  به کتاب  تحریر الو سیله  امام خمینى   )
 
شیعیان  در مدت  زمانى  صیغه  میگویند:
 مدت زمان صیغه  مى تواند  ماها ،  روز ها  ویا چند  ساعت  ویا براى  چند  دقیقه  جهت  ارضاى  غریزه  جنسى زن ومرد باشد . (کافی فى الفروع  جلد ۵  صفحه ۴۶۰ ، الاستبصار طوسى جلد ۳ صفحه ۱۵۱).
  شیعیان این نوع  صیغه  را استنجار  الفروج  مسما   نموده  وبراى     این موضوع  در کتب خویش  عنوان   خاص را گذاشته  اند. از جمله میتوان از بـاب  
ما یسمى  با عارة  الفروج یکى ازبا  اهمیت ترین  فصل هاى فقهى است ، یاد اورى نمود.  

 

برخى از هدایات صادره از  جانب امام خمینى در باره صیغه  

 صیغه  کردن زن اگر چه براى لذت  بردن  هم نباشد  صحیح است  ( ۲۴۲۱ )

 زنى که  صیغه  مى شود  اگـر  در عقد  شرط که شوهر  با او نزدیکى نکند ،  عقد وشرط او صحیح  است   وشوهر فقط مى تواند لذ تهاى  دیگر  از او ببرد ولى اگر  بعدٱ به نزدیکى  راضى  شود ،  شوهر  مى تواند با او نزدیکى نماید.   ( ۲۴۲۳ )

 زنى  که صیغه  شده اگرچه آبستن  شود حق خرجى ندارد  ( ۲۴۲۴ )
  زنى که صیغه  شده  حق همخوابى  ندارد  واز شوهر  ارث  نمى  برد وشوهر  هم  از او ارث  نمى برد
« ( ۲۴۲۵ )
»
 زن صیغه شده اگر نداند که حق خرجى وهمخوابى  ندارد عقد او صحیح  است وبراى آن  که نمى دانسته ، حقى  به شوهر  پیدا نمى کند. «  ( ۲۴۲۶ )

  زنى که صیغه  شده ، مى تواند  بدون اجازه  شوهر  از خانه  بیرون  برود،(عجب نظام فامیلی که اصلا و اصلا به روح و  محتوی فامیل در اسلام برابری ندارد - مبصر)  ولى اگر  به واسطه  بیرون  رفتن ،  حق شوهر از بین  مى رود  بیرون رفتن  او هم  حرام  است  ( ۲۴۲۷ ).(این چی حقی که ضایع میشود. مسلم است که ضایع میشود و با کسی دیگر همخوابی میکند - مبصر).
 پدر وجد  مى توانند  براى محرم  شدن ، یک ساعت  یا دوساعت  زنــــى را  به عقد  پسر  نابالغ  خود  در آورند  ونیز مى توانند  دختر  نابالغ  خود را  براى محرم  شدن ، به عقد  کسى  در آورند ولى  باید  آن عقد  براى  دختر  مفسده  نداشته باشد. ( ۲۴۲۹ )
 اگر  مرد مدت  صیغه  را ببخشد ، چنانچه  که با او نزدیکى هم کرده باشد   باید  تمام  چیزى را که  قرار  گذاشته بودند   باو  بدهد اگر  نزدیکى نکرده  باید نصف  آن را  تادیده نمایند ( ۲۴۳۱ )

مرد مى تواند  زنى را که صیغه  او بود  وهنوز  عده ش  تمام نشده  به عقد دائم  خود در آورد
 (  ۲۴۳۱ )
 ( براى معلومات مزید به  کتاب ازدواج مؤقت آداب ، رسوم  وآئین نامه  ها  چاپ ، تهران  مراجعه نماید. )

 
تحـریم  بودن  صیغه بر اساس آیات  قـــرانى:
 
آیات  متعددى  در قرآن  عظیم الشان  صریحٱ  بر حرام بودن   ازدواج   مؤقت  نازل گردیده است  که در اینجا  به برخى ازاین آیات   اشاره خواهیم کرد.

-۱  در آیات (۵ ، ۶ ، ۷  سوره   مؤمنون  ) آمده است :
« والذین هم لفروجهم حافظون الا على ازواجهم  او ما ملکت  ایمانهم  فانهم  غیر ملومین فمن ابتغى  ورا ء  ذلک  فاولئک  هم العادون »( هرکس با غیر  همسر یا کنیزش  نزدیکى  کند ، تجاوز نموده است . )

۲- در   آیه  ( ۱  سوره طلاق  )  آمده است :
 « یا ایها  النبى  اذا  طلقتم  النسا ء  فطلقوهم لعدتهن  » ( اى پیامبر  چون  زنان را طلاق  مى دهید  با رعایت  عده  طلاق دهید. ) در حالیکه در ازدواج  مؤقت  مساله طلاق اصلآ مطرح بحث نیست.

۳- در آیه ( ۲۲۸   سوره بقره  ) آمده است :
 «  والمطلقات یتربصن با نفسهن ثلاثة قروء »( زنانى  طلاقى تاسه نوبت  حیض دیدن وپاک شدن عده نگه بدارند ) تطبیق و کنترول این عمل اصلا ناممکن و راههای باز برای زنا کاری در جامعه اسلامی و خلاف روابط انسانی زناشوی و راوبط انسانی است.
 
۴- در آیه ( ۱۲ سوره نسا ء  ) آمده است :  « ولکم نصف ما ترک  ازواجکم »( شما نصف  ما ترک  همسر تان را  ارث مى برید. )  در حالیکه در آزدواج مؤقت  بجز از تمتع جنسى اصلآ   مسایل   ارثى  مطرح  بحث  نیست.

۵- در آیه ( ۳  سوره  نسا  ء ) آمده است : « فانکحو ا ما طاب لکم من النسا ء  مثنى وثلاث ورباع... »(به نکاح بگرید زنانرا  دو  ویا سه ویا چهار ... ) در این آیه متبرکه بصورت کل  از  مفهوم  ازدواج مؤقت   بحث در میان  نیست .
 دین اسلام در صورت  استطاعت  چهار زن را به نکاح  شرعى براى مرد   اجازه داده  است  که اعتدال را بجاء  آورده بتواند.
پروردگار با عظمت مى فرماید : « فان خفتم لا تعدلوا  فواحد ة »( اگربیم  آن داشتید  که نمى توانید عدالت  ر ا رعایت  نمایید ، فقط یک زن بگیرید ) ( سوره نسا ء  آیه ۳ ).
اما در  ازدواج مؤقت  وصیغه  تعداد ازدواج ها ى صیغه اى  اصلآ  قید  نگردیده  ودست مر د را  سخاوتمندانه در تعد د زنها بشرطیکه مهریه آن  را  پرداخته  بتواند  آزاد گذاشته است. که این خلاف عدالت و صراحت حکم صریح و متن قرآن کریم است. 

۶- همچنان  اگر  به مفهوم آیـــه متبرکه  « والله  جعل لکم  من انفسکم  أزواجٱ وجعل لـکم  مـن ازواجکم ،بنین  وحفدة »( خداوند  همسران  شمارا  از نوع  خود تان  قرار داده  واز این  همسران  اولاد   ونواسه هایى  بـــراى شما  خلق نموده است )  به دقت  نظر بیندازیم   در خواهیم  یافت که به هیچ صورت حکم نـــکاح 

متعه  یا ارتباط  مؤ قت مرد وزن  در مدت معین از آن  استنباط  نمیشود .

 
تحـریم صیغه بر اساس  احاد یث  نبوى: 

همچنان احادیث  نبوى  با صراحت تام  بر حرام  بودن  وممنوع قرارد دادن ازدواج  مؤقت حکم نموده ، که    برخى  از این احادیث  بشرح ذیل بیان  میابد. 

 
۱-  امام  مسلم  در کتاب صحیح  البخارى خود ،  روایتى  را از سبره  جهنى بدین شرح  نقل کرده است  : « که  سبره  جهنى در   فتح  مکه بـا پیامبر صلى الله علیه وسلم ،   بود،  پیغمبرصلی الله علیه وسلم  به آنان اجازه داد  که نکاح مؤقت  ( متعه )  را انجام  دهند ، ولى هنوز از  مکه  خارج  نشده بود  که آن را  تحریم  نمود «
 در حدیث شریفى  که ابن ماجه  روایت نموده است  آمده است : پیامبر اسلام 
» صلى الله علیه وسلم « متعه را حرام  نموده فرمود  : « یا أیها الناس  إنى کنت أذنت لکم فى الا ستمتاع ألا  وإن الله قد حرمها   إلى  یوم  القیامة »(اى مردم من بودم که اجازه  میدادم شما را در متعه  اگاه باشیدوبدرستى که الله حرام کرد آنرا تا به روز قیامت.)
 
۲-  در حدیث که از امیر  المؤمنین حضرت على کرم وجهه   روایت شده  است  چنین آمده است : «حرم رسول الله ، صلى  الله  علیه واله  ، یوم خیبر لحوم  الحمر الاهلیة  ونکاح المتعة »( بدرستیکه پیامبر اسلام  صلى الله علیه وسلم  منع کــرده از متعه زنـــان در روز خیبر واز خوردن گوشت خران خانگى . )( تهذیب
  ۱۸۶-۲ ، استبصار ۱۴۲-۳  وسائل  الشیعة ۴۴۱-۱۴  )
 جاى  تــأسف  اینست  که  شعیه این  حدیث  را حمل  بر تقیه  کرده اند !  ومعناى آن اینست  که على  (ع )   ویا روایان  معتبر  این حدیث از ترس  سنى ها  به رسول  خدا  دروغ  بستهاند  واز اقوال  او چیزى  از خود  در آورده اند ! 
 همچنان حدیثى  به این الفاظ از امام بخارى  ومسلم نیز  روایت شده : « أن رسول الله  صلى الله علیه وسلم « نهى عن متعة النسا ء یوم خیبر وعن أکل لحوم الحمر ا 
لا هلیه  »( بدرستیکه پیامبر اسلام » صلى الله علیه وسلم (منع کرده از متعه زنان در روز خیبر واز خوردن گوشت خران خانگى . )
 
۳- از امام  صادق  علیه السلام  پرسیده  شد : « آیا  مسلمانان  در زمان  رسول خد  صلى الله  علیه  وآله بدون شاهد  ازدواج  میکردند  فرمودند  نخیر» ( تهذیب 
۱۲
۱۸۹-۲ ) طوسی  در توضیح  این روایت  مى فرماید : « منظور  از سؤال  نکاح دائم  نیست  بلکه  ازدواج  مؤقت  است ،  لذا  این روایت را در  باب  متعه آورده  است. 
بدون شک  این دو روایت  براى نسخ  حکم  متعه  وابطال  آن کافى است .
 امیر  المومنین حضرت على  حکم  تحریم  آنرا از خود نبى اکرم  صلى الله  علیه وسلم  نقل فرموده است. وخود  حضرت على  کرم الله وجهه نیز  از روز خیبر  حکم حرام  بودن صیغه  را  اعلام وابلاغ داشته  است . 
-۴   حضرت عمر »رض«  در دورا ن خلافت خود بالاى منبر به حرمت  قطعى  ودائمى آن حکم کرد وصحابه (ر ض) این حکم را مقرر داشتند واگر عمر (رض) خطا کرده مى بود صحابه  (رض) فیصله  اورا مقرر نمى داشتند.

 
۴-  خطابى میگوید :
در مورد تحریم  متعه اجماع میباشد که صرف بعضى از شیعه ها در این اجماع شریک نیستند، ایشان به اساس  قاعده همیشکى شان  در مسائل  که به زعم شان برابر نباشد، نظریات خویش رابه  حضرت على  (رض)  رجعت  داده، وآنرا  طورى وانمود  مى سازند که گویا این فرمود ه حضرت على ( رض)   میباشد . در حالیکه   به سند صحیح از على  ( رض)   روایت شده است  که متعه منسوخ گردیده است.

در کتاب  الاحوال الشخصیة  تالیف  محمد ابو زهره  از  امیر  المؤمنین  حضرت على کرم الله وجهه  روایت شده  که میفرماید : « لا اعلم  احد ا تمتع  وهو محصن  الا رجمته  با لحجارة »(  هر گاه  بدانم  شخص متأ هل  متعه  کرده  است  ، حد  زنائى محصن  را بر   او جارى  ساخته وسنگسارش  خواهم  کرد. )
 
همچنان از عبد الله بن سنان  روایت است که پرسیدم  از آبا عبد الله ( علیه السلام )  در باره  متعه  او در جوابم  گفت که یـــا عبد الله  « لاتدنس  نفسک بها »( نفس خــــویش  را بــــدان  الوده نساز )
( مستدرک اوسائل ج۱۴  ص ۴۵۵ ).
 
 
-۵   مقصد از صیغه قضاى  شهوت میباشد نه توالد وتناسل وحفاضت اولاد که  یکى از اهداف اصلى ازدواج به شمار  میرود، پس به اساس  هدف خود به زنا  شباهت دارد ، زیرا زن را  به شکل  کالایى  درمى آورد که ازیک دست به دست  دیگرى  منتقل میگردد . اگر به گفته  برخى از شیعیان فرض کنیم  کمترین  مدت  ازدواج  موقت   یک ماه باشد  یک زن ممکن است  در ظرف یک سال  در  صیغه  دوازده  مـــــرد تبادله کردد . 
 کدام  مسلمان  شریف  راضى  به این است  که
  


دوازده نفر  در یک سال  به نوبت  با دختر  ویا خواهر  ویا مادرش  چنین  عمل را  انجام دهند ؟ واگر این مدت  کمتر  از یک ماه  باشد  فکر کنید  چه  خواهد  شد  ؟
آیا به مقام وشخصیت  انسانى یک  زن متناسب است  که زندگى خود را چنین  بگذراند  واز  آغوش مردى  به آغوش  مرد  دیگرى  درآید  ؟ و چه رسد  به اینکه  این عمل   باز  بنام  شریعت  محمد  صلى الله  علیه وسلم  نیز انجام گیرد. ! 

همچنان نقطه  قابل  دقت در این است که ازدواج موقت که در صدر اسلام  وآنهم براى مدت  محدودى  جایز   شناخته شده بود  دارائى  حکمت بود  وبا ازدواج مؤقت ویا صیغه  فعلى  شیعه   تفاوت  اساسى وکلى دارد.

  اگر  نظریات ائمه( ع) را بطور دقیق مورد مطالعه  قرارد دهیم بو ضحات  تام در  خواهیم  یافت  که آنان  به پیروى  از فهم قرآن وسنت  پیغمبر صلى الله علیه وسلم  در تحریم  متعه هدایات را صادر نموده اند ،  ولى با تاسف برخى از علما شعیه  به تحریف  این  روایات پرداخته اند.
بطور مثال  از عبدا الله بـــن سنان روایت است  که من در باره  متعه پرسیدم  در جواب سوال من فرمود : « لا تدنس  نفسک بها »( نفس خود را باآن کثیف مگردان )( بحار الانوار ۳۱۸-۱۰۰ )  اگر واقعٱ  متعه حلال میبود واینقدر فضیلت  میداشت  وشرط ایمان  میبود  چرا  امام صادق ( ع)   چنین تعبیر ی  از آن  بعمل میاورد .
 امام  صادق  نه تنها  آنرا  بمثابه کثافت شمرده  بلکه  با صراحت  تام حکم  بر تحریم  آن بیان فرموده  است .  از عمار  روایت است  که گفت  امام صادق  علیه  السلام  فرمودند : «قد حرمت  علیکم  المتعة  »( به تحقیق  که متعه بر شما   حرام شده است.)( فروع کافى ۴۸-۲ ، وسا ئل الشعیه ۴۵۰-۱۴  )
 همچنان  امام صادق  (  ع )  اصحاب خویش را  همواره  سرزنش  مى کردند  وایشان را از صیغه  بر حذر داشته اند. طوریکه مى فرمودند.« آیا یکى از شما  خجالت  نمى  کشد  که در جاى  پنهان  وشرم  آوری  
دیده  شود آنگاه  این کردادر ناپسند  او به حساب  براردان  ویاران  صالح  ونیکو  کارش  گذاشته شود ؟ !  »( فروع  کافى ۴۴-۲ وسائل  الشعیه ۴۵۰-۱۴  )
 
امام بــاقر (  ع)   را زمانیکه  عبد الله بن عمیر  پرسید  که اى امام  :«  أیسرک أن 
نساءک  وبناتک  وأخواتک  وبنات  عمک یفعـــلن ؟  ای یتمتعن ، فأعرض عنه ابو 
۱۴
جعفر علیه السلم  حین ذکر نسا ءه وبنات  عمه »( آیا خوشحال  مى  شوی  که همسران  ودختران  وخواهران  ودختران  عمویت اینکار  را بکنند ؟ ! یعنى متعه  کنند ، امام  باقر علیه  السلام  وقتى  اینرا شنیدند چهره  خود را  بر گرداندند. )( فروع کافى ۴۲-۲ ، تهذیب ۱۸۶-۲ )
  همچنان  اگر نظریات  پیروان  سایر  مذاهب  را بــطور دقیق مطالعه نماییم ، در خواهیم یافت که ، ائمه تمام مذ ا هب بر حرام  بودن  متعه متفق القول اند وصیغه  ویا ازدواج  مؤقت را رابطه نامشروع   ورابطه زنان  ؛ مردان   در قبال پول مسما  ء  نموده  اند.
 
 
خواننده  محترم   ! 

دین اسلام  دینى است که بخاطر تکامل اخلاق و بهبود  بخشیدن  واخلاقى  ساختن  زندگى  انسانها  نازل  گردیده است، وپیامبر  اسلام  محمد صلی الله علیه وسلم  شخصٱ  فرموده است :
« من  مبعوث  شده ام  تا مکارم  اخلاق را  کامل  کنم . »
 بنٱ  دین اسلام  اعمالى را که در  منافات  به اخلاق  انسانى   باشد  مردود  شمرده  وپیروان خویش را از آن منع نموده است.

در حدیث  شریف آمده است  که مردى  خدمت  پیامبر  صلى الله  علیه وسلم  آمد  وگفت  : « اى  رسول خدا  به من   اجازه  بده  تا زنا  کنم . اصحاب  بر افروخته  شده  ومى خواستند آن مرد را  مورد تنبیه قرار دهند،  رسول  خــدا  صلى الله  علیه وسلم  مانع شدند  واز آن  مرد پرسیدند آیا  براى  مادرت  زنا  را مى  پسندى ؟  مرد گفت: خیر . پیامبر صلی الله علیه وسلم   فرمودند: بقیه مردم  هم  دوست   ندارند با  مادر شان  زنا  شود. آیا  دوست  دارى  کسى با خــــــواهرت  زنا کند؟  مرد گفت: خیر.  پیامبرصلی الله علیه وسلم  فرمود  بقیه مردم  هم دوست  ندارند  کسى &

نکاتی در خصوص خواندن صیغه عقد موقت

خداوند دوست دارد از آزادی‌های حلالی که داده، استفاده شود همانطور که دوست دارد اوامرش انجام شود

نکاتی در خصوص خواندن صیغه عقد موقت


قوانین فروع دین ما «تعبّدی» هستند و ازدواج و قوانین آن نیز از این امر مستثناء نیستند.

با توجه به مشکلاتی که در اثر غلط خواندن صی‍غه عقد به وجود می آید (که در همین مطلب اشاره میشود) لازم دیدم که در راستای مطالب قبلی، نکاتی رو هم در این خصوص ذکر کنم تا انشاءالله کسانی که قصد انجام این کار خیر را دارند (چه برای موقت و چه برای محرمیت قبل از عقد دائم) بتوانند بدون مشکل (معنوی!)، از فواید آن استفاده کنند.

نکته بسیار مهمی که باید توجه شود اینست که با توجه به تعبدی بودن احکام دین ما، سعی کنید در این مسائل دقت کافی را اعمال کنید تا مسائلی مثل حرام ابد شدن و یا مشکل اون خانمی که در کامنتها گفته پیش نیاد. (ایشون قبل از عقد دائم، با طرف مقابلشون عقد موقت کردند و قبل از پایان عقد موقت یا بخشیدن مدت، عقد دائم خوندند که عقد دوم باطله)

برای خواندن صی‍غه عقد، وجود یکی از الفاظ « متعت » یا « زوجت » یا « انکحت » لازم است.

و برای تحقق قبول، « هر » « لفظ » ی که دلالت بر رضایت طرف کند، کافی است.

در عقد موقت، ذکر مهریه و مدت لازم است و چنانچه عمداً(حیاء/...) یا سهواً (فراموشی/غفلت/...) ذکر نشود، عقد باطل است. (*تبصره در زیر این مطلب)

لازم به ذکر است که زمان شروع محرمیت هم زمان شروع خطبه است. (هر چند تعداد اندکی از فقهاء این قول را داردند که میتوان در عقد، ابتدای محرمیت را زمانی بعد از خطبه تعیین کنند.) زمان اتمام (زمان حرام شدن طرفین به یکدیگر) هم باید دقیقا مشخص شود ، در غیر اینصورت عقد باطل است.(*تبصره در زیر این مطلب)

مثالی از طرز خواندن صحیح گفتن صی‍غه عقد موقت توسط مرد و زن:

زن بگوید: زَوَّجْـتُـکَ نَـفْسی فِی المـُـدَةِ الْـمَعلومَةِ عَلَی الْمَـهْـرِ الْـمَعْلوم مرد بگوید: قَبِلْتُ

نکته 1: همانطور که در بالا گفته شد میتوان بجای زَوَّجْتُ، از مَـتَّعْتُ استفاده کرد و مرد هم مثلا میگوید قَبِلْتُ (الْـمُـتْـعَـة)

نکته 2: اگر شرط ضمن عقدی هم دارند (مثلا محدوده روابط) میتوانند عبارت «وَ بِالشَّرْط» را اضافه کنند و در نتیجه عبارت چنین میشود: زَوَّجتُکَ نفسی فی المدةالمعلومةِ علی المهر المعلوم و بالشّرط

اگر فرد دیگری را برای خواندن آن وکیل شود (وکالت دادن لازم نیست لزوما لفظی باشد یا عربی) بسته به اینکه هر کدام یک فرد مجزا را وکیل کنند یا هر دو یک نفر را وکیل کنند یا مثلا مرد از جانب زن وکیل شود، به الفاظ مختلفی میتوان صیغه عقد را جاری کرد که به ذکر یک نمونه از دو حالت اخیر اشاره میشود:

اگر هر دو به یک فرد سوم، وکالت دهند، وکیل میگوید:

زَوَّجْتُ مُوَکّـِلَـتـی فُلانَةَ مُوَکّـِلی فُلانـًا فِی المـُـدَةِ الـمَعلومَةِ عَلَی الْمَـهْـرِ الْـمَـعْـلُـومِ  سپس بگوید: قَـبـِلْتُ لِـمُـوَکّـِلـی فُلانٍ فِی المـُـدَةِ الْـمَعلومَةِ عَـلَـی الْـمَـهْـرِ الْـمَـعْـلُـومِ

و اگر مرد از زن وکالت بگیرد که وی را به عقد خود درآورد کافی است بگوید:

زَوَّجْتُ مُوَکّـِلَـتـی فُلانَةَ لِـنَـفْـسـی فِی المـُـدَةِ الـمَعلومَةِ عَلَی الْمَـهْـرِ الْـمَـعْـلُـومِ و سپس بگوید: قَبِلتُ

یا قَبِلتُ لِنَفْسی یا قَبِلتُ لِنَفْسی هاکذا یا قَبِلتُ التَّزویجَ لِنَفْسی فِی المـُـدَةِ الـمَعلومَةِ عَلَی الْمَـهـرِ الْـمَـعْـلُـومِ



در صورتی که عقد بدلیلی مثل غلط خواندن صیغه یا عدم تعیین مهر و مدت صحیح، باطل باشد، و نزدیکی صورت گیرد،

یک دردسر جدید بنام «وطئ به شبهه» بوجود می آید که بموجب آن:

الف) «مهرالمثْل» یا مهریه معادل خانم ها در عرف، « باید » به ایشان پرداخته شود.

(مثلا مهریه معمول دویست تومان باشد ولی خانمی راضی شد به ماهی صد تومان، اما بعدا معلوم شد که عقد به دلیلی باطل بوده، باید مهریه معمول، پرداخته شود.)

ب) بعد از علم به باطل بودن عقد، خانم لازم است عدّه نگه دارد! (وطئ به شبهه، عدّه دارد اما اگر زنا مرتکب شده بود عدّه نداشت.)

لذا برای محکم کاری یکی از 2 توصیه زیر را انجام دهید:

خواندن صیغه عقد

1- به یک فرد مطمئن، وکالت دهند تا برایشان بخواند.

2- علاوه بر عربی، فارسی را هم اضافه کنند چون برخی فقهاء مثل آقای بهجت، فارسی را به تنهایی کافی میدانند و اکثر ایشان فارسی را در صورتی که عربی بخوانند و درست نشود کافی می دانند.

برای مثال ؛زن یا دختررشیده بگوید: خودم را همسر موقت تو قرار دادم در مدت معلوم و بر مهر معلوم و بر شرط.
ومردیا پسر بگوید: قبول کردم این متعه را.

و یامردو پسر با گرفتن وکالت اززن یا دختررشیده میگوید: خانم فلان را همسر موقت خود قرار دادم در مدت معلوم و بر مهر معلوم و بر شرط و قبول کردم از برای خود.

کلا کار از محکم کاری عیب نمیکند!!!

برای بخشیدن مدت نیز کافی است مرد به زن بگوید: مدت را بخشیدم یا بگوید: وَهَـبـْتـُکِ الـْـمُدََّة

آنچه در بالا گفته شد، قدر متیقن اکثریت فقهاء بود و شما میتوانید در مورد هر یک از نکات فوق مجددا از مراجع خود سوال کنید.


شاید مراجع شما در یکی از این امور فتاوای ساده تری نیز داشته باشد.

همچنین برای جلوگیری از اشتباه در خواندن صیغه عقد، میتوانید این دو تصویر را روی موبایل خود داشته باشید!!!

: طرز خواندن صیغه عقد توسط طرفین، طرز خواند صیغه عقد توسط پسر با وکالت از دختر

ضمنا اگر ابهامی در مورد اذن پدر برای عقد موقت مانع شما بود، میتوانید به مطلب بررسی کامل مساله اذن پدر در عقد، رجوع کنید.

* بطلان متعه در صورت عدم تعیین مهر، فتوای آقایان سادات، سیستانی و خوئی بود و برخی مراجع در این صورت قائل به «تبدیل به عقد دائم شدن» که یک نمونه اش رو در کامنتها میبینید.

به این دو مطلب نیز دقت کنید:
1. دقت در مدت متعه
2. فراموشی بیان شرط ضمن عقد موقع خواند صی‍غه

آیا متعه در احادیث شیعه حرام اعلام شده است؟

در میان انبوه این روایات مبنی بر حلیت متعه و اجر و ثواب های فراوانی که برای آن ذکر شده، تنها یک حدیث وجود دارد که در آن از تحریم متعه سخن گفته شده است. اهل سنت این حدیث را دلیل بر حرمت متعه و ضدّ اعتقاد شیعیان می شمارند.
ما در این مقاله قصد داریم تا به بررسی این حدیث بپردازیم.
شیعیان بر اساس اسناد غیر قابل انکار و منقول در کتب شیعه و سنّی، معتقدند که اولین بار عمر بن خطاب خلیفه ی قرشی از متعه نهی کرد، و سپس روات حدیث برای آن که نهی وی را مستند به قول رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) کنند، احادیثی را در این باب جعل و وضع کردند؛ در حالی که حتی خود عمر هم در نهی های خویش اشاره ای به این تحریم های خیالی نکرده است!
 
بخاری و مسلم، صاحبان کتب صحیح اهل سنت نقل کرده اند:
عمران بن حصین می گوید: آیه ی متعه در کتاب خدا نازل شد. پس ما آن را با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) انجام می دادیم و آیه ای از قرآن نازل نشد که آن را تحریم کند. و ایشان از آن نهی نکردند تا این که وفات یافتند. تا این که مردی به رای خود گفت آنچه را خواست.
بخاری می گوید: گویند او عمر است.
عن عمران بن حصین رضى الله تعالى عنه قال نزلت آیة المتعة فی کتاب الله ففعلناها مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ولم ینزل قرآن یحرمه ولم ینه عنها حتى مات قال رجل برأیه ما شاء قال محمد یقال إنه عمر.
صحیح البخاری، البخاری، ج 5 ص 158
 
ابونضره می گوید: نزد جابر بن عبدالله بودم که شخصی نزدی او آمد و گفت: ابن عباس و ابن زبیر در دو متعه (=متعه ی حج و متعه ی نساء) اختلاف کرده اند. [نظر شما چیست؟] جابر گفت: ما آن دو را با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) انجام می دادیم، سپس عمر ما را از آن نهی کرد.
عن أبی نضرة قال کنت عند جابر بن عبد الله فاتاه آت فقال إن ابن عباس وابن الزبیر اختلفا فی المتعتین فقال جابر فعلناهما مع رسول الله صلى الله علیه وسلم ثم نهانا عنهما عمر .
صحیح مسلم، مسلم النیسابوری، ج 4 ص 59
 
احمد حنبل و مالک بن انس، ائمه ی فقهی اهل سنت با اسناد صحیح نقل کرده اند:
عطاء می گوید: هنگامی که جابر از عمره باز گشته بود، در منزلش نزد او رفتیم. مردم از برخی چیزها از او پرسیدند تا به متعه رسیدند. گفت: آری ما زمان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) متعه می کردیم، و همین طور در زمان ابوبکر و عمر. تا این که آخر خلافت عمر رسید [و از آن نهی کرد.]
قال عطاء حین قدم جابر بن عبد الله معتمرا فجئناه فی منزله : فسأله القوم عن أشیاء ثم ذکروا له المتعة فقال نعم استمتعنا على عهد رسول الله صلى الله علیه و سلم وأبی بکر وعمر حتى إذا کان فی آخر خلافة عمر رضی الله عنه.
تعلیق شعیب الأرنؤوط : إسناده صحیح على شرط الشیخین
مسند الإمام أحمد بن حنبل، أحمد بن حنبل، ج 3 ص 380
 
مالک از نافع از ابن عمر نقل می کند: عمر گفت: دو متعه در زمان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نافذ بود، که من از آن دو نهی می کنم و هرکس که آن دو را انجام دهد، عقوبت می نمایم؛ متعه ی نساء و متعه ی حج.
مالک بن أنس عن نافع عن ابن عمر قال: قال عمر متعتان ینفذ على عهد رسول الله صلى الله علیه وسلم أنا أنهى عنهما وأعاقب علیهما متعة النساء ومتعة الحج.
التمهید لما فی الموطأ من المعانی والأسانید، ابن عبد البر، ج 10 ص 113 و ج 23 ص 365
 
توجه داشته باشید که از منظر بخاری، سند حدیث فوق، صحیح ترین همه ی سندهاست.
روینا عن ( أبی عبد الله البخاری ) - صاحب الصحیح - أنه قال : أصح الأسانید کلها : مالک عن نافع عن ابن عمر .
مقدمة ابن الصلاح، ابن الصلاح، ص 10
قلقشندی شافعی، کسی که حافظ سخاوی - در الضوء اللامع، ج 2 ص 8 - وی را با عبارات "کان أحد الفضلاء ممن برع فی الفقه والأدب" می ستاید، می نویسد:
عمر اول کسی است که متعه ی زنان را حرام کرد، و متعه این است که زن را با چیزی تا وقت معلومی به نکاح درآورند. و قبل از آن مباح بود.
وهو أول من حرم المتعة بالنساء وهی أن تنکح المرأة على شیء إلى أجل وکانت مباحة قبل ذلک.
مآثر الإنافة فی معالم الخلافة، القلقشندی، ج 3 ص 338
 
و امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرموده اند:
اگر عمر از متعه نهی نمی کرد، جز شقی زنا نمی کرد.
قال علی رضی الله عنه : لولا أن عمر رضی الله عنه نهى عن المتعة ما زنى إلا شقى .
جامع البیان، إبن جریر الطبری، ج 5 ص 19
 
اکنون به بررسی حدیث تحریم متعه که در کتب شیعه نقل شده است، می پردازیم. ابتدا متن این حدیث را از قدیمی ترین کتب حدیثی شیعه که این حدیث در آن آمده، ذکر می کنیم:
 
واما ما رواه محمد بن یحیى عن أبی جعفر عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیهم السلام قال: حرم رسول الله صلى الله علیه وآله یوم خیبر لحوم الحمر الأهلیة ونکاح المتعة.
تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، ج 7 ص 251
 
فأما ما رواه محمد بن أحمد بن یحیى عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیهم السلام قال : حرم رسول الله صلى الله علیه وآله لحوم الحمر الأهلیة ونکاح المتعة .
الاستبصار، الشیخ الطوسی، ج 3 ص 142
 
شیخ طوسی پس از ذکر این حدیث در تهذیب می نویسد:
این روایت به حسب تقیه وارد شده و بر اساس مذهب مخالفین شیعه است. و علم حاصل برای کسی که اخبار را شنیده این است که حلیت متعه از دین ائمه ی ماست، پس نیازی به طول دادن کلام درباره ی آن نیست.
فان هذه الروایة وردت مورد التقیة وعلى ما یذهب إلیه مخالفوا الشیعة ، والعلم حاصل لکل من سمع الاخبار ان من دین أئمتنا علیهم السلام إباحة المتعة فلا یحتاج إلى الاطناب فیه .
همچنین در استبصار می نویسد:
وجه این روایت آن است که آن را بر تقیه حمل کنیم، زیرا که موافق مذاهب عامه (=اهل سنت) است، در حالی که اخبار پیشین موافق ظاهر کتاب است. و اجماع فرقه ی محقه (=شیعه) بر آن است. پس لازم است که به روایاتی غیر این روایت شاذ عمل شود.
فالوجه فی هذه الروایة أن نحملها على التقیة لأنها موافقة لمذاهب العامة والاخبار الأولة موافقة لظاهر الکتاب وإجماع الفرقة المحقة على موجبها فیجب أن یکون العمل بها دون هذه الروایة الشاذة .
 
اما دلایل بطلان این حدیث را علاوه بر آنچه شیخ طوسی گفته است، چنین می آوریم:
 
1- عدم ذکر متعه
نهی از خوردن گوشت خرهای اهلی در خیبر در روایات دیگری از طریق روات شیعه وارد شده است. شیخ حر عاملی حداقل 3 حدیث صحیح السند از صاحبان کتب اربعه یعنی شیخ کلینی، شیخ صدوق و شیخ طوسی در این باره نقل کرده است؛ اما در هیچ کدام خبری از تحریم متعه نیست. رجوع کنید به:
وسائل الشیعة، الحر العاملی، ج 24 ص 117 ، باب کراهة لحوم الحمر الأهلیة ، وعدم تحریمها
2- عدم تحریم
در روایات شیعه اساسا سخن از تحریم گوشت خرهای اهلی نیست، بلکه سخن از نهی به صورت کراهت وارد شده است و این خود دلیل دیگری است بر شیعی نبودن حدیث.
3- ضعف سند
در میان رجال سند این حدیث، افرادی عامی (=اهل سنت) یا زیدی حضور دارند که آن را از درجه ی صحت خارج می کنند. به این ترتیب حتی اگر همه ی روات حدیث توثیق شوند، تازه روایت موثق خواهد بود و نه صحیح. اما در میان این افراد توثیق دو تن با اما و اگر همراه بوده و در واقع بین علما در توثیق و عدم توثیق آن ها اختلاف وجود دارد. البته عمده ی فقها بر عدم توثیق این ها حکم کرده اند. خلاصه ی معرفی روات حدیث از این قرار است:
نفر یکم - محمد بن احمد بن یحیی: امامی، ثقه
نفر دوم - ابوجعفر: امامی، ثقه
نفر سوم - ابو الجوزاء: غیر امامی، ثقه
نفر چهارم - حسین بن علوان: زیدی، مختلف فیه
نفر پنجم - عمرو بن خالد: زیدی، مختلف فیه
 
خود شیخ طوسی پس از نقل سه حدیث دیگر با سند حدیث فوق می گوید: روات این احادیث عامی یا زیدی هستند. لذا این احادیث ضعیف بوده و به آن ها عمل نمی شود.
 
محمد بن أحمد بن یحیى عن أبی جعفر عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن أبیه عن آبائه ( علیهم السلام ) ... .
هذا الخبر ضعیف وطریقه رجال الزیدیة .
تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، ج 6 ص 168
 
فاما ما رواه محمد بن أحمد بن یحیى عن أبی جعفر عن أبی الجوزا عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیه السلام ... .
طریق هذا الخبر رجال العامة والزیدیة ولم یروه غیرهم .
تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، ج 7 ص 317
 
فأما ما رواه محمد بن الحسن الصفار عن عبید الله بن المنبه عن الحسین بن علوان عن عمرو بن خالد عن زید بن علی عن آبائه عن علی علیه السلام ... .
أن رواة هذا الخبر کلهم عامة ورجال الزیدیة وما یختصون بروایته لا یعمل به .
الاستبصار، الشیخ الطوسی، ج 1 ص 65 – 66
 
بسیاری از فقهای شیعه نیز مانند شیخ طوسی، این احادیث را ضعیف، و رواتش را عامی، زیدی و مجهول دانسته اند. از جمله:
العلامة الحلی - ابن العلامة - ابن فهد الحلی - المحقق الحلی - المحقق الأردبیلی - المحقق السبزواری - المحقق البحرانی - الشهید الأول - الشهید الثانی - الشیخ الجواهری - الشیخ مرتضى الحائری - آقا رضا الهمدانی - السید محمد جواد العاملی - السید محسن الحکیم - السید مصطفى الخمینی - السید روح الله الخمینی - السید محمد باقر الصدر - السید الخوانساری - السید محمد صادق الروحانی و ...
 
به این ترتیب معلوم می شود که حدیث صحیحی مبنی بر حرمت متعه در نزد شیعه وجود ندارد.دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟

  

اصل و اساس مخالفت با صیغه در چند مطلب است:

1- عده ای تصور می کنند هر نوع رابطه جنسی یک نوع پلیدی و خباثت است. و صیغه را با همین معیار محکوم می کنند چرا که در آن اغراض جنسی وجود دارد. این در حالی است که با اندک توجهی می توانند بیابند که در ازدواج دائم نیز اغراض جنسی وجود دارد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. و بسیاری نیز با همین امیال و برای پاسخگویی به آن ازدواج کرده اند. پس نمی توان وجود غرض جنسی و ارضای شهوت را عامل پلیدی و خباثت دانست. خصوصا که بدون روابط جنسی، نسل بشر منقرض می شود و تولید مثل محقق نمی شود.

2- عده ای شباهت ها را می بینند و از درک تفاوت ها عاجر هستند. به تعبیری هر گردی را گردو می بینند و به محض دیدن چند شباهت، صیغه را با فاحشگی یکسان می کنند. در حالی که برای نگاه معقول باید علاوه بر شباهت ها، تفاوت ها را نیز مد نظر قرار داد. اگر در فاحشگی مرد به زن پول می دهد یا اینکه با او رابطه جنسی برقرار می کند، و این امور در صیغه نیز وجود دارد، باید توجه کنیم که این امور در ازدواج دائم نیز وجود دارد. در فرهنگ ما مرد به زن نفقه می دهد. و زوجین با یکدیگر ارتباط جنسی دارند. ایا می توانیم به دلیل وجود شباهت فاحشگی و صیغه، صیغه را محکوم کنیم؟ ایا دو شباهت ذکر شده در ازدواج دائم نیز وجود ندارند؟ پس روشن می شود که وجود این شباهت ها نیز سبب قبح و پلیدی صیغه نمی شود. و از این حیث صیغه با ازدواج دائم فرقی ندارد.

3- عده ای صیغه را با توجه به چند مصداق آن مد نظر قرار داده و آن را نقد می کنند. در حالی که سوء استفاده از یک قانون نمی تواند، سبب بد دانستن قانون شود. و روشن است که از بهترین امور نیز سوء استفاده می شود. آیا بلوک شرق به اسم عدالت، مردم را به فلاکت نینداخت؟ آیا نظام استکبار، به اسم دموکراسی، جنگ ها و کشتارها ایجاد نکرده است؟ آیا استعمار (ایجاد عمران و آبادانی) بد بوده است که با شعار آن ثروت های جوامع را غارت کرده اند؟ 

بنابراین رویکردهایی که علیه قانون متعه و ازدواج موقت هجمه می کنند، با دیدگاههای غلط و ناروا به این هجمه دست می زنند.

زشتی و قباحت فاحشگی در غیر منضبط بودن روابط و عدم مسئولیت پذیری طرفین است. و با فهمیدن این معیار می توان فرق صیغه با فاحشگی را دریافت که صیغه با احکام و ضوابط روشن و از پیش تعیین شده این بی انضباطی را از بین برده و طرفین با خواندن خطبه اولیه، خود را ملتزم به رعایت تعهدات می کنند.


و نکته ای که باید بدان توجه جدی کرد؛ این است که هجمه ها علیه صیغه، بدون درک حقایق جامعه و در نظر گرفتن واقعیت هاست. از همین رو، می بینیم که با مطرود شدن اموری نظیر صیغه، دوستی های نامشروع و روابط زشت فراگیر می شود. کسانی که به صیغه حمله می کنند، غالبا از درک این واقعیت عاجر هستند که نیروی شهوانی انسان، نیرویی قوی است و اگر در بستر مناسب خود قرار نگیرد، مانند سیلی ویرانگر خواهد شد. و بهترین کار برای جلوگیری از زیان های این سیل، بستر سازی برای رویه ای منطقی و معقول است. نمی توان همگان را مجبور به ریاضت کرد و در جامعه ای که سن ازدواج به دهه سوم زندگی می رسد، افراد را تا آن سن وادار به سرکوب غریزه کرد. همچنان که نمی توان کمونیسم جنسی را پذیرفت و اجازه داد روابط کثیف و خیانت بار در جامعه رایج شود.