اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

نگاهی مختصر به خروج دجّال


نگاهی مختصر به خروج دجّال

دجّال مرد پر تزویر و حیله گر، هنگامی که سخن از دجّال به میان می اید، طبق تفکّر عامیانه، ذهن ها متوجّه شخصی معیّن با یک چشم می شود که با جثه ی افسانه ای و مرکب افسانه ای تر، با برنامه ای مخصوص به خود؛ پیش از قیام بزرگ «مهدی (علیه السلام)» خروج خواهد کرد.

اما همان گونه که از ریشه ی لغت «دجّال» از یک سو(۱) و از منابع حدیث از سوی دیگر استفاده می شود، دجّال منحصر به یک فرد نیست، بلکه عوان کلّی برای افراد حیله گر است که برای به سوی خود کشیدن توده ی مردم از هر وسیله ای استفاده می کند و بر سر راه هر انقلاب سازنده ای که در ابعاد مختلف صورت می گیرد، ظاهر می شود.
حدیث معروفی از صحیح «ترمذی» نقل شده است، که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «إنّه لم یکن نبّی بعد نوح إلاّ أنذر قومه الدجّال و إنی أنذرکموه؛ (۲) هیچ پیامبری بعد از نوح نبود مگر این که قوم خود را از دجّال ترسانده (برحذر کرده) و من هم شما را از او می ترسانم و برحذر می دارم.»
یقیناً انبیا پیشین به مردم عصر خود، نسبت به فتنه ی دجالی که در آخر زمان آشکار می شود و هزاران سال با آن ها فاصله دارد، هشدار نمی دادند، به خصوص که در پایان حدیث آمده است: «فوصفه لنا رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فقال: لعلّه سیدرکه بعض من رآنی أو سمع کلامی؛ سپس رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صفات او را برای ما بیان کرد و گفت: شاید پاره ای از آن ها که مرا دیده اند و یا سخن مرا شنیده اند، او را درک کنند.»
شاید حدیث فوق اشاره به طاغیان و فریبکاران خطرناکی هم چون بنی امیّه و افرادی همانند معاویه و نظیر او باشد که در لباس «خال المؤمنین» و عنوان «کاتب الوحی» به مکر، فریب، تزویر و بیرون راندن مردم از صراط مستقیم به سوی آداب و سنن جاهلی و زنده کردن نظام طبقاتی و حکومت استبدادی و روی کار آوردن ناصالحان چرب زبان و جنایتکاران بی باک و کنار زدن صلحا، فضلا و مردان لایق پرداختند.
هم چنین در حدیث دیگر روایت شده است که در مورد دجّال فرمود: «ما من نبیّ إلاّ و أنذر قومه و لکن سأقول فیه قولاً لم یقله نبیّ لقومه تعلمون أنّه أعور؛(۳) هیچ پیامبری نبود مگر این که قوم خود را (از فتنه ی دجّال) برحذر داشته ولکن من به زودی درباره ی او حرفی می زنم که هیچ پیامبری آن را نگفته است، بدانید که او «لوچ» یک چشمی است.»
اشاره به زمان نوح در بعضی از این احادیث، شاید اشاره به دورترین زمان باشد و یا عدم وجود دجّال ها در زمان پیش از نوح به سبب این باشد که نخستین شریعت و آیین را «نوح» (علیه السلام) آورد و یا به خاطر عدم نفوذ حیله و تزویرها در جوامع انسان های پیشین بوده است.
در حالی که در پاره ای از احادیث نقل شده است که پیش از ظهور «مهدی» (علیه السلام) سی دجّال ظهور خواهد کرد.(۴)
در اناجیل نیز به ظهور دجّال اشاره شده است. در رساله ی دوم یوحنّا (۵) بیان شده است: «شنیده اید که دجّال می آید، در حالی که دجّالان بسیاری ظاهر شده اند» این عبارت تعدّد دجّالان را تأیید می کند.
البتّه هیچ مانع و یا منافاتی ندارد که یک دجّال بزرگ، با مشخصات ذکر شده در روایات، در رأس همه ی آن ها باشد، ولی آن چه که به صورت احتمال درباره ی مشخصات دجّال می توان گفت؛ اشاره به صفات فریبکارانه ی رهبران مادی ستمگر در دنیای ماشینی باشد.

۱- آن ها یک چشم دارند و آن چشم مادیّات است و نگاهشان فقط بُعد منافع اقتصادی را دارد و برای رسیدن به آن به هزاران نیرنگ و تزویر و سیاست های استعمالی متوسّل می شوند و آن ها دجّالانی هستند که چشم معنوی و انسانی آن ها کور شده و چشم مادی آن ها بسیار خیره کننده و پرفروغ است.
۲- ایشان در صنعت از اقطار زمین، گذشته و مرکب هایی در اختیار دارند که سریع السیر است و در مدّت کوتاهی با سرعت مافوق صوت در سیّارات دیگر پیاده می شوند.
۳- آن ها عملاً ادّعای الوهیّت می کنند و مقدّرات مردم جهان را به دست خویش می دانند.
۴- در پیش روی کارخانه های عظیم خود، کوهی از دود و به دنبال آن کوهی از فرآورده های صنعتی و مواد غذایی (که مردم آن را مواد غذایی سالم می پندارند، در حالی که ارزش غذایی چندانی ندارند و غالباً خوراک های بی محتوا و غیربهداشتی هستند) مشاهده می کنند.
۵- مردم به عللی خشک سالی یا استعمار و استثمار و تبعیضات و سرمایه گذاری های کمرشکن در مورد تسلیحات و هزینه ی طاقت فرسای جنگ های ویرانگر که همگی حاصل زندگی تک بُعدی مادی است، گرفتار کمبود مواد غذایی می شوند و از گرسنگی می میرند و از بین می روند و دجّال که عامل اصلی این نابسمانی هاست، از این وضع آشفته بهره برداری کرده و به عناوین مختلف و کمک به گرسنگان و محرومان جامعه، برای تحکیم پایه های حکومت استعماری خود کوشش و تلاش می کند.

در پاره ای از روایات نقل شده است که هر تار مویی از مرکب عجیب دجّال، ساز مخصوص و نوایی تازه سر می دهد که انطباق آن با وسایل سرگرم کننده ی ناسالم دنیای ماشینی که در تمام کارخانه ها، لانه های شهری، بیابانی، ساحلی، آبی و خاکی نفوذ کرده، کاملاً قابل تصور است.
در هر صورت، مهم آن است که عناصر انقلابی یعنی سربازان راستین مصلح بزرگ جهانی «مهدی» موعود (علیه السلام) همانند مردمان ساده لوح و ظاهربین، فریب دجّال صفتان را نخورند و برای پیاده کردن طرح انقلابی خود بر اساس ایمان و حق و عدالت از هیچ فرصتی غفلت نکنند.
آن چه بیان شد تفسیر احتمالی برای دجّال بود که قراینی آن را تأیید می کند، اما قبول وعدم قبول این تفسیر به اصل موضوع صدمه نمی زند؛ زیرا مسأله ی دجّال با این صفات جنبه ی کنایه دارد، نه این که انسانی با چنان مرکب و چنان صفات و مزایا باشد. (۶)
پس یکی از علایم حتمی ظهرو، خروج دجّال است که در روایات اسلامی (سنّی و شیعه) این چنین توصیف شده است:
او دارای قدرت و تأثیر عجیبی است، چشم راست ندارد و چشم دیگرش در وسط پیشانی اوست و مانند ستاره ی صبح می درخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است. در پیشانی او نوشته شده، این «کافر» است و هر باسواد و بی سواد آن را می خواند. به دریاها داخل شود و آفتاب با او می چرخد. کوهی از طعام و نهری از آب همیشه با او است. به دستور وی از آسمان باران می بارد و زمین گیاه می رویاند. اختیار گنج های زمین با اوست، مرده را زنده می کند. با صدای بلدی که تمام جهانیان صدای او را می شنوند، می گوید من خدای بزرگ شما هستم که شما را آفریده و روزی می رسانم. پس به سوی من بشتابید. (۷)
دجّال نامش «صائد بن الصائد (صید) است و از فتنه های گمراه کننده و فسادهای بزرگ می باشد. در اخبار اهل سنّت خبر دجّال بیشتر از شیعه بیان شده است، بلکه بسیاری از اخبار کتب شیعه برگرفته شده از عامّه یا سنّدش عامی است.
بیشتر این اخبار را احمد بن حنبل در مسند ترمذی در صحیح، ابن ماجه در سنن، مسلم در صحیح، ابن اثیر در نهایه از عبدالله بن عمر، ابوسعید خدری و جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده اند.
در مورد نام محلّ خروج دجّال اختلاف است، سجستان (سیستان)، اصفهان یا از نواحی خراسان، یا کناسه ی کوفه «أفیق» و یا «لُدّ» فلسطین خواهد بود، هم چنین وقت خروج او یا پیش از ظهور امام «مهدی» (علیه السلام) یا بعد از ظهور آن حضرت است، اما آن چه مسلم است عیسی (علیه السلام) یا حضرت «مهدی» (علیه السلام) او را در سال ظهور می کشند و اگر عیسی (علیه السلام) هم کشنده ی او باشد، نسبت دادن به مهدی (علیه السلام) نیز صحیح است چون نسبت به امیر و مأمور، هر دو داده شود.
اخبار اهل سنت در بیان جریان های دجّال، مفصل و مبالغه آمیز و بیرون از صحت است و قابل اعتماد نیست. در این باره فقط به چند حدیث از شیعه اکتفا می کنیم.
۱- مردی از اهل بلخ بر امام باقر (علیه السلام) وارد شد. امام به او فرمود: «ای خراسانی! آیا وادی را که چنین و چنان است می شناسی؟
گفت: بلی.
فرمود: در آن وادی درّه و شکافی که به این وصف است می شناسی؟!
گفت: بلی.
فرمود: دجّال از آنجا خروج خواهد کرد» (۸) این حدیث محل خروج او را خراسان معرفی کرده است.
۲- ابن عباس از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل می کند که خداوند در حدیث معراج یکی از علامات را «خروج دجّال از مشرق سجستان» شمرده است. (۹) در این حدیث سیستان را تعیین کرده است و ممکن است فرمایش امام باقر (علیه السلام) که مکرر می فرمود: «خراسان، خراسان، سجستان، سجستان» به این مطلب اشاره داشته باشد.
۳- اصبغ ابن نباته از امیرمؤمنان (علیه السلام) پرسید: «ای امیرمؤمنان (علیه السلام) دجّال کیست؟!
فرمود: آگاه باشید دجّال صائد بن الصائد است. شقی کسی است که او را تصدیق کند و سعید کسی است که او را تکذیب نماید. او از شهری خروج خواهد کرد که آن را اصبهان (اصفهان) گویند و از قریه ای که بنام یهودیه معروف است.
چشم راست او ممسوح است (به هم چسبیده و حدقه ندارد) و چشم دیگر او در پیشانی او است و همانند ستاره ی صبح روشنی می دهد. در چشم او گوشتی است که گویا مخلوط به خون و در پیشانی میان دو چشمش «کافر» نوشته شده است.
با این که امّی (بی سواد) است، هر کتابی را می خواند. دریاها را می نوردد و خورشید با او سیر می کند. در پیشاپیش او کوهی از دود و در پشت سر او کوه سفیدی است که مردم گمان کنند طعام است. او در سال قحطی سختی خروج خواهد کرد. زیر پای او الاغی است به رنگ سبز یا تیره، هر گام الاغش یک مقدار راه طی می کند. زمین در زیر پای او می پیچد و از هر آبی بگذرد، آن چشمه تا قیامت می خشکد. با صدای بلند که همه ی اهل مشرق و مغرب بشنوند ندا می کند:
که ای دوستان من! بیایید به سوی من، منم آن که خلق کرد، صورت بندی کرد، تقدیر نمود و راهنمایی کرد. منم خدای بزرگ شما (أَنا رَبُّکُم الأَعلی)!
این دشمن خدا دروغ می گوید. او تک چشم است و غذا می خورد و در بازارها می گردد. خدای شما منزّه از این صفات است.
بدانید و آگاه باشید که در آن روز بیشتر اتباع او، اولاد زنا و صاحبان طیلسان (شنل های) سبز هستند. خداوند در شام در عقبه ی «افیق» سه ساعت از روز جمعه گذشته، بر دست کسی که عیسی (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند، او را می کشد! (۱۰)
در اخبار اهل سنت محل کشته شدن او را دروازه ی «لُدّ» نوشته اند. (۱۱)
نوروز معلی بن خنیس از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: «نوروز روزی است که قائم ما در آن روز ظاهر می شود و خداوند او را بر دجّال ظفر خواهد داد، سپس او را در کناسه ی کوفه به دار می آویزد.»(۱۲)
امام صادق (علیه السلام) بعد از بیان عدد امامان به نقل مفضّل فرمود: «آخر ایشان، قائم است که بعد از غیبت، قیام خواهد کرد و دجّال را می کشد و زمین را از ظلم و ستم پاک کند.» (۱۳)
۴- ابوهریره از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره ی نزول عیسی (علیه السلام)(۱۴) روایت نموده است که فرمود: «و یهلک فی زمانه الملل کلّها إلاّ الإسلام، و یهلک الدجّال فیمکث فی الأرض أربعین سنة ثمّ یتوفّی، فیصلّی علیه المسلمون؛(۱۵) در زمان او تمام ملت ها (ادیان) می میرند مگر اسلام و دجّال را هلاک می کند، پس از او چهل سال در زمین زندگی می کند، سپس وفات می کند و مسلمانان بر او نماز خوانند.»
—————————————————

  • پی نوشت ها :
  • ۱- دجّال از ماده ی دجل بر وزن (درد) به معنای دروغگویی و حقّه بازی است.
    • ۲- صحیح ترمذی: باب ما جاء فی الدجّال ص ۴۲٫
    • ۳- صحیح ترمذی باب ما جاء فی الدجّال ص ۴۲٫
    • ۴- سنن ابی داوود.
    • ۵- باب ۱-جمله ی ۶ و ۷٫
    • ۶- حکومت جهانی مهدی: ص ۱۹۸ به بعد.
    • ۷- بحارالأنوار: ۱۹۴/۵۲-۱۹۵؛ الزام النّاصب فی القائم الحجّة: ص ۲۰۲ و ۲۲۸؛ آخرین امید: به نقل از آن دو.
    • ۸- معجم أحادیث الإمام المهدی: ۳۲۸/۳ ح ۸۷۲؛ بحارالأنوار: ۱۹۰/۵۲ ب ۲۵ ح ۱۹٫
    • ۹- کمال الدّین: ۲۵۱/۱ ب ۲۳ ح ۱، منتخب الأثر: ص ۵۲۹ ف ۶ ب ۳ ح ۱؛ بحارالأنوار: ۷۰/۵۱ ب ۱ ح ۱۱ و ۲۷۸/۵۲ ب ۲۵ ح ۱۷۲٫
    • ۱۰- (عقبه بلندی و افیق بلده ای است مابین حوران و غور، نزدیک شام) کمال الدین: ۵۲۶/۲ ب ۴۷ ح ۱؛ إلزام النّاصب: ۱۳۲/۲؛ منتخب الأثر: ص ۵۳۲ ف ۶ ب ۳ ح ۷؛ معجم أحادیث الإمام المهدی: ۱۳۲/۳ ح ۶۷۰٫
    • ۱۱- لُدّ قریه ای است از قرای فلسطین، سرزمین فلسطین و لُدّ هم از بلاد شام و با افیق نزدیک است و هر دو از بلاد شام به حساب می آیند. معجم أحادیث الإمام المهدی: ۵۵۶/۱ ح ۳۷۶؛ عقد الدّرر: ص ۲۶۰ ب ۱۲ ف ۲ ش (۱۳۵ ظ)- ص ۲۷۰ (۱۴۱ و).
    • ۱۲- معجم أحادیث الإمام المهدی: ۷۴/۴ ح ۱۱۴۵؛ بحارالأنوار: ۲۷۶/۵۲ ب ۲۵ ح ۱۷۱ و ص ۳۰۸ ب ۲۶ ح ۸۴٫
    • ۱۳- کمال الدّین: ۳۳۶/۲ ب ۳۳ ح ۷؛ منتخب الأثر: ص ۶۰۲ ف ۷ ب ۹ ح ۱؛ بحارالأنوار: ۱۴۴/۵۱ ب ۶ ح ۸٫
    • ۱۴- رواه أبو داوود فی سننه ج ۲ ص ۳۴۲ و لفظه: أن النبی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) قال: لیس بینی و بینه نبی-، یعنی عیسی (علیه السلام) و انّه نازل، فإذا رأیتموه فاعرفوه، رجل مربوع إلی الحمرة و البیاض بین ممصرتین، کأن رأسه یقطر، و ان لم یصبه بلل، فیقاتل النّاس علی الإسلام فیدق الصلیب و یقتل الخنزیر، و یضع الجزیة، و یهلک الله فی زمانه الملل کلها الا الإسلام و یهلک المسیح الدّجال، فیمکث فی الارض أربعین سنة، ثم یتوفی فیصلّی علیه المسلمون.
    • ۱۵- بحارالأنوار: ۳۸۴/۵۲ ب ۲۷ ح ۱۹۴٫
  • منبع مقاله :
  • امینی گلستانی، محمّد؛ (۱۳۸۹)، سیمای جهان در عصر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم: مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم

مشکل بدحجابی از کجا شروع شد؟


مشکل بدحجابی  از کجا شروع شد؟

اما مشکل بدحجابی از جایی برای جامعه نمود پیدا کرد که برخی از دولتمردان الگوی حجاب کت و دامن، رفاه طلبی، و زندگی لوکس را تبلیغ کردند و برخی فرزندان مسئولین هم دوچرخه سواری بانوان در ملاء عام و… را مطرح کردند؛ در حالی که دشمن با تمام قدرت تهاجم فرهنگی خود را علیه بنیان خانواده، حیا و حجاب آغاز کرده بود و البته بی تدبیری های داخلی ـ سریال های صداوسیما و فیلم های سینمایی داخلی و برخی مسئولین بی دغدغه فرهنگی ـ به نوعی دیگر به ترویج بدحجابی و بی حیایی پرداختند…

داستان «حیا و عفاف زُدایی» از جامعه ایرانی، تاریخی به قدمت شروع نفوذ و سپس سلطه استعمار انگلیس بر طبقه حاکم کشورمان دارد. داستان تلخی که شروعش از دوره قاجار، میانه اش «کشف حجاب رضاخانی» و نهایتش «کشف حجاب محمدرضا خانی » بود.

 05-07-2014 09-32-02 ق-ظ

گرچه بر خلاف باور عمومی که بخش کشف حجاب رضاخانی را نقطه اوج این داستان تلخ می دانند؛ ولی متاسفانه بخش کشف حجاب محمدرضاخانی اش بسیار کارآمدتر! و در نتیجه تلخ تر بود. کشف حجابی که به شکلی کاملا نرم و با چاپ رنگین نامه های مبتذل در دهه ۱۳۳۰٫ش آغاز شد و با شروع دهه ۴۰ شمسی با قدرت و شدت زیاد در قالب رسانه ها، مدارس و دانشگاه ها دنبال شد. جریانی که باعث شد دیگر در ذهن تعدادی زیادی از زنان کشور «حجاب» امری معروف نباشد و حجاب مخصوص «اُمُل»ها و «دهاتی»ها باشد!.

 1

البته از آنطرف با شروع نهضت اسلامی امام خمینی(ره)، یاران و طرفداران ایشان مبارزه ای نرم را با جریان «حیا، عفاف و حجاب زُدا» حکومت و روشنفکران غربزده آغاز کردند. جریانی که در آن یاران امام باید در قالب سخنرانی، تبلیغ چهره به چهره و حداکثر از طریق منابع مکتوب به جنگ برنامه های مبتذل تلویزیون، فیلم های مستهجن سینمایی و مطالب بی عفتانه مجلات می رفتند. جریانی که باید جلوی تبلیغات وسیع حجاب زدایی حکومت در مدارس و دانشگاه ها مقاومت می کرد و از حیا و حجاب به عنوان معروف دفاع می کرد.

و این کاری بود که بیشتر علما و طلاب حوزه در سخنرانی ها و برنامه های تبلیغی شان انجام می دادند. از طرف دیگر در آن سال ها شهید مطهری از شماره ۱۱۳ مجله زن روز، یعنی از تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۴۶٫ش سلسله ای از مقالات خود را با نام «نظام حقوقی زن در اسلام» به مسئله خانواده، عفاف و حجاب اختصاص داد. و یا دکتر شریعتی با سخنرانی هایش درباره «زن مسلمان» و یا مرحوم مصطفی زمانی در قالب کتاب هایی درباره زندگینامه زنان اسوه صدر اسلام به تبلیغ حجاب و نفی بی حیایی و بی حجابی اقدام می کردند. همچنین حضور موثر بانوان مبارز باحجاب و طرفدار نهضت امام هم سلاحی کارآمد برای مبارزه با بی حیایی و بی حجابی در آن شرایط بود.

مجموعه این تلاش ها و مجاهدت ها در نهایت به ایجاد تغییر باور در میان بخش وسیعی از بانوان کشور انجامید و «حجاب» تبدیل به امری «معروف» شد؛ به طوریکه با اوج گیری تظاهرات مردم مسلمان به رهبری امام(ره) و البته حضور وسیع بانوان محجبه و انقلابی در همه راهپیمائی ها، دیگر گرایش علنی اکثریت بانوان به داشتن حجاب برای همه مشخص شده بود. تاجایی که مطبوعات دوران پهلوی که سال ها در جهت اشاعه فساد و ابتذال قلم فرسایی کرده بودند؛ چاره ای جز عوض کردن رویه خود درباره زنان، پوشش و حجاب شان نداشتند. جوّ جامعه شدیدا علیه فساد و فحشاء، غربی زدگی و ترویج مسائل سکسی شده بود و مطبوعات و به ویژه مجلات نمی توانستند مطلبی درباره این «منکرات» چاپ کنند. به عنوان مثال مجله زن روز درشماره ۷۰۴، مورخ ۱۳ آبان ۵۷٫ش؛ با تیتر روی جلد «زن عروسکی نباشید، عصر بزک و رنگ و روغن به پایان رسیده است» عملا عملکرد و خط فکری خود را در ترویج زن عروسکی و غربی در یک دهه گذشته نفی کرد، ولی البته در همان شماره و در صفحه ۱۱ در مطلبی با موضوع تبریک تولد شاه و ولیعهد نشان داد که هنوز وابستگی شدیدی به حکومت پهلوی دارد.

2

دقیقا مشابه همین رویکرد را، مجله «اطلاعات بانوان» هم در پیش گرفت. این مجله که با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی «قدسی مسعودی» منتشر می شد، در شماره ۱۱۱۰، مورخ ۴ بهمن ۱۳۵۷٫ش با اختصاص تصویر جلد مجله به شرکت بانوان محجبه در تظاهرات، در صفحات ۴و ۵ خود و در مطلبی با عنوان «غروب زن عروسکی و طلوع زن انقلابی» از نفی لوکس گرایی و غربی منشی نوشت.

جریانی که همچنان برای «معروف» بودن حجاب می نوشت …

اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) در سخنرانی که برای گروه کثیری از بانوان در مدرسه فیضیه و در تاریخ ۱۳ اسفند ۵۷ آن هم با موضوع «زن از دیدگاه اسلام» داشتند؛ در بخشی از سخنرانی خود بعد از تجلیل فراوان از بانوان مسلمان انقلابی، فرمودند: «زن ها نباید گول بخورند، زن ها گمان نکنند که این مقام زن است که باید بزک کرده بیرون برود با سر باز و لخت! این مقام زن نیست…[۱]». دو روز بعد از آن هم یعنی در تاریخ سه شنبه ۱۵ اسفند ۵۷، امام در طی یک سخنرانی در فیضیه فرمودند: «در وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن های لخت بیایند. زن ها بروند اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند، کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ حجاب شرعی باشند.[۲]»

 re89

و اینچنین فردای آنروز روزنامه ها به انعکاس وسیع سخنان امام(ره) درباره حجاب پرداختند. مثلا روزنامه اطلاعات تیتر یک صفحه اول خود را در روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۵۷٫ش، به «نظر امام درباره حجاب زنان» اختصاص داد. فردای آنروز هم روزنامه اطلاعات دوباره موضوع حجاب را تیتر یک صفحه اول خود کرد و نوشت «انعکاس وسیع نظر امام در مورد حجاب اسلامی[۳]» و در صفحه ۲ همین شماره هم به راهپیمایی جمعی از بانوان محجبه و دانش آموزان چند دبیرستان دخترانه در حمایت از حجاب اسلامی و نظر امام اشاره کرد و البته راهپیمایی عده ای از مخالفان حجاب در دانشگاه تهران را که در آن زنان مخالف حجاب شعار می دادند «حجاب پاکی نمی آورد» را هم منعکس کرد.

 picture-032

روزنامه کیهان هم در شماره ۱۰۶۵۶، مورخ ۱۷ اسفند ۵۷، در صفحات ۱ و ۲ خود به اعکاس وسیع تظاهرات موافقان و مخالفان حجاب اسلامی پرداخت. همچنین در صفحه ۲ ضمن مصاحبه با داماد امام ـ آیت الله اشراقی ـ از قول ایشان تیتر زد که «حجاب به معنای چادر نیست».

در واقع بعد از این جریان و معلوم شدن اینکه هنوز برای گروهی اقلیت داشتن حجاب «معروف» نشده است، متدینین و انقلابیون در رسانه های مکتوب شروع به کار ایجابی بیشتر درباره «حجاب» کردند.

 42736_206

مجاهدتی که از مسیر مطبوعات عملیاتی شد

اینچنین نویسندگان مطبوعات شروع به نوشتن مطالبی در تبیین مسئله حجاب کردند. مثلا گردانندگان روزنامه «جمهوری اسلامی» در سال های ابتدای انتشار خود با درج مطالب گوناگون به ویژه مطالب ادبی، به ترویج حجاب می پرداختند که می توان به عنوان نمونه به درج شعر «جوانه های انتظار» سروده مهدی شجاعی اشاره کرد. شعر سپیدی که در آن شاعر با مخاطب قرار دادن یک مادر شهید از چادر به عنوان سلاح سهمگین علیه ظلم نام می برد و می گوید: «ای مادرم! دیدی که خواهرانم، با چادران سیاه، سلاح سهمگین شان، ـ که دشمن به آن می خندید ـ ، چگونه به گریه اش انداختند؟…[۴]»

و یا شعر یوسفعلی میرشکاک با نام «خواهر! حجابت، سنگرت را زینبی کن» در شماره ۱۱۱، مورخ ۲۲ مهر ۱۳۵۸٫ش همین روزنامه.

البته به غیر از این موارد روش های جدیدی هم برای رعایت حجاب توسط بانوان در سطح مطبوعات تبلیغ می شد. به طور مثال مجله «زن روز» که در این زمان زیر شورای دبیران و به مدیرمسئولی شهلا انصاری منتشر می شد؛ در صفحه ۶۲ شماره ۷۶۰، مورخ ۳۰ فروردین ۱۳۵۹٫ش، به تبلیغ انواع مانتوهای اسلامی پرداخت.

همچنین درج سخنرانی و مقالات اساتید حوزه درباره خانواده اسلامی، حقوق زن در اسلام و حجاب از دیگر مواردی بود که به وفور در مجلات و روزنامه دیده می شد. مانند درج سخنرانی «منیره گرجی» ـ استاد حوزه  علمیه ـ درباره مسائل زن در اسلام در روزنامه اطلاعات در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۵۸٫ش، صفحه ۵ اشاره کرد.

البته گرچه برخورد مطبوعات با مسئله حجاب بیشتر از منظر ایجابی و تبلیغی و در بستر امر به معروف بود؛ اما گاهی مطالبی هم به شکل سلبی و نهی از منکری درباره حجاب در مطبوعات دیده می شد. مثلا روزنامه «صبح آزادگان» در شماره ۹۵۹ خود و در مطلبی با عنوان «ویدئو پدیده ای مخرب»، فیلم های ویدئویی را عاملی برای ترویج بدحجابی و بی حیایی معرفی کرده و نویسنده در بخشی از مطلب می نویسد: «راننده خانمی که از حجاب فقط روسری توری کوچکی روی سر داشت، در حالی که چند نوار ویدئویی را به دختر بچه ای می داد، از قشنگ بودن فیلم های خارجی تعریف می کرد…[۵]»

توجه به مسئله حجاب البته فقط در حدّ درج متن سخنرانی و مقالات تبلیغی برای حجاب نبود، بلکه استفاده از قالب گزارش، مصاحبه با مادران و همسران شهید و تاکید آنها بر لزوم رعایت حجاب هم به میزان زیادی برای تبلیغ حجاب در مطبوعات استفاده می شد.

مثلا روزنامه «رسالت» از همان ابتدای انتشار، به مسئله حجاب و پدیده بدحجابی توجه داشت و در قالب مصاحبه، مقاله و گزارش به این موضوع می پرداخت. این روزنامه در اولین شماره خود با درج مقاله ای با عنوان «سیاست استعمار در برخورد با حجاب» به قلم حمید کاتوزیان به ریشه یابی مسئله بدحجابی پرداخت[۶]. و یا در شماره ۱۰ خود در قالب مصاحبه با یک مادر شهید ـ خانم کنیکو یامامورا مادر شهید محمد بابائی ـ به مسئله حجاب پرداخت و از قول ایشان نوشت: «بی حجاب و بدحجاب بودن فقط مربوط به شخص نیست، جامعه مطرح است. هر جامعه ای قانون دارد، مقررات دارد. اگر ما در جامعه اسلامی زندگی می کنیم این مقررات را که جمهوری اسلامی معین کرده باید رعایت کنیم…[۷]»

و براساس تبلیغاتی وسیع در حیطه رسانه های مکتوب درباره «حجاب» در دهه شصت حجاب ـ به معنای پوشاندن کامل بدن و موها ـ برای اکثریت بسیار بالایی از بانوان، امری معروف و تایید شده بود. معروفی که در رسانه صداوسیما هم تایید می شد و در مقابلش «بی حجابی و بدحجابی» منکر تلقی می شد.

مشکل بدحجابی از کجا شروع شد؟

اما مشکل بدحجابی از جایی برای جامعه نمود پیدا کرد که برخی از دولتمردان الگوی حجاب کت و دامن، رفاه طلبی، و زندگی لوکس را تبلیغ کردند و برخی فرزندان مسئولین هم دوچرخه سواری بانوان در ملاء عام و… را مطرح کردند؛ در حالی که دشمن با تمام قدرت تهاجم فرهنگی خود را علیه بنیان خانواده، حیا و حجاب آغاز کرده بود و البته بی تدبیری های داخلی ـ سریال های صداوسیما و فیلم های سینمایی داخلی و برخی مسئولین بی دغدغه فرهنگی ـ به نوعی دیگر به ترویج بدحجابی و بی حیایی پرداختند…

و اینچنین ما به جایی رسیده ایم که برای بازگشت به دوره طلائی دهه اول انقلاب در موضوع حجاب باید دوباره راهی را طی کنیم که یاران امام از سال ۱۳۴۲ تا پایان دهه شصت با روحیه جهادی طی کردند. راه و مجاهده ای که نتیجه اش «معروف شدن حجاب» بود و «منکر شدن بی حیایی و بدحجابی»…

 کاری از گروه دین و فرهنگ باحجاب

منبع :


[۱] -صحیفه امام(ره)، جلد ۶، صفحه ۳۰۱

[۲] -صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۳۲۸ و ۳۲۹

[۳] -روزنامه اطلاعات، ۱۵۸۰۳، مورخ پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۵۷٫ش، ص ۱ و ۲

[۴] -روزنامه جمهوری اسلامی، شماره ۵۲، مورخ دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۵۸٫ش، ص ۶

[۵] -روزنامه صبح آزادگان، شمارخ ۹۵۹، مورخ چهارشنبه ۴ خرداد ۱۳۶۲٫ش، ص ۱۰

[۶] -روزنامه رسالت، شماره ۱، مورخ پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۶۴٫ش، ص ۴

[۷] -روزنامه رسالت، شماره ۱۰، مورخ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۶۴٫ش، ص۶

___________________________________________________________

پشت پرده شبکه “من و تو”


پشت پرده شبکه “من و تو”

  • اطلاعات کامل  و افشاگری درباره شبکه بهایی و کثیف “من و تو” (لطفا مطالعه کنید)

 

 

 

ابتدا همه فکر می‌کردند مدیریت شبکه من و تو را گوگوش (فائقه آتشین) خواننده دربار پهلوی برعهده دارد اما بعدها مشخص شد استفاده از نام وی فقط در حد تبلیغات بوده نه چیز دیگری و مدیریت این شبکه انگلیسی را کیوان و مرجان عباسی برعهده دارند.

وطن امروز در یادداشتی با عنوان “پشت صحنه کانال بهائیت” به قلم وحید اطلس نوشته است: شبکه انگلیسی من و تو ۱ و ۲ در تاریخ ۶ آبان ۱۳۸۹ تاسیس شد.

ابتدا همه فکر می‌کردند مدیریت این شبکه را گوگوش (فائقه آتشین) خواننده دربار پهلوی برعهده دارد اما بعدها مشخص شد استفاده از نام وی فقط در حد تبلیغات بوده نه چیز دیگری و مدیریت این شبکه انگلیسی را کیوان و مرجان عباسی برعهده دارند.

کیوان عباسی فرزند فریبرز عباسی است که مدتی در آمریکا ساکن بودند و از طرفداران سلطنت محمدرضا پهلوی هستند.

کیوان عباسی مدتی مدیریت شبکه سیاسی فارسی‌زبان آزادی را برعهده داشت که افرادی مانند رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل نیز در آن حضور داشتند.

فاضلی و صوراسرافیل بعدها به دلیل اختلافاتی که بین کیوان عباسی و آنها به وجود آمد، از این شبکه جدا شدند. شبکه آزادی بعد از مدتی به دلیل ضعف محتوا و پایین بودن کیفیت و عدم جذب مخاطب تعطیل شد.

بعد از مدتی کیوان کار خود را در فضای اینترنت شروع و شبکه «ببین‌تی‌وی» را راه‌اندازی کرد. این شبکه که فقط از طریق اینترنت قابل رویت بود با همکاری رها اعتمادی (بنی‌اعتماد)، تیام بصیر و تعدادی چند از دوستان آنها تا مدتی فعالیت داشت و توانست مخاطب خاص خود را جذب کند اما به دلایل مختلف این کار نیز به سرانجام نرسید و بعد از مدتی ببین‌تی‌وی نیز تعطیل شد.

کیوان عباسی که در ۲ تجربه قبلی شکست خورده بود بعد از مهاجرت به انگلیس این‌بار تلاش کرد با متقاعد کردن مسؤولان و دولتمردان انگلیس، شانس خود را در شبکه دیگری امتحان کند. او در جلسه‌ای که برخی صاحبان رسانه و مسؤولان انگلیسی برای بررسی عملکرد سالانه بی‌بی‌سی فارسی تدارک دیده بودند حاضر شده و نقدی را که بر شبکه بی‌بی‌سی فارسی نوشته بود، ارائه داد.

خلاصه نقد وی این بود: «شبکه بی‌بی‌سی فارسی شبکه دوران بحران است؛ شبکه‌ای که مخاطبان آن در زمان وضعیت سفید و حالت عادی به حداقل می‌رسد.

این مطلوب ما نیست، اگر حمایت‌هایی که از شبکه بی‌بی‌سی فارسی می‌شود، از من و دوستانم بشود شبکه‌ای راه‌اندازی خواهیم کرد که در زمان عادی با پخش برنامه‌های فرهنگی و جذاب، جوانان و مخاطبان خود را جذب کند تا در زمان بحران و آشوب و به قولی وضعیت قرمز بتواند اثرگذاری خود را داشته باشد؛ برنامه‌های ضدفرهنگی برای جذب در روزهای عادی و برنامه‌های سیاسی برای تخریب در زمان بحران و آشوب».

این نقد به مذاق حاضران در جلسه خوش آمد و کیوان عباسی توانست اجازه تاسیس شبکه من و تو ۱ و ۲ را در همان جلسه بگیرد.

من و تو ۱و ۲ تاسیس شد؛ شبکه‌ای که از حمایت کامل دولت انگلیس و گروه‌های سیاسی جداشده از توده مردم ایران برخوردار شد. استفاده از کارمندان و تیم فنی و حتی آرشیو بی‌بی‌سی و حمایت‌های مالی و امنیتی تمام و کمال دولت انگلیس این شبکه را یک شبکه خاص کرد.

بودجه‌ای که برای این شبکه در نظر گرفته شد، به اندازه‌ای بود که فقط در برنامه آکادمی ‌موسیقی میلیون‌ها دلار هزینه شد. از جمله:

۱- پرداخت ۵۰۰ هزار دلار در هر بار پخش به گوگوش، برای راه‌اندازی آکادمی‌ موسیقی

۲- پرداخت ۳۰۰ هزار دلار در هر بار به هومن خلعتبری همکار گوگوش و شوهر کنونی وی در آکادمی ‌موسیقی

۳- پرداخت ۲۵۰ هزار دلار در هر بار پخش به بابک سعیدی همکار گوگوش در آکادمی ‌موسیقی

۴- پرداخت یکصد هزار دلار در هر بار پخش به رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) برای برعهده گرفتن اجرای برنامه‌های آکادمی‌ موسیقی

۵- پرداخت ۱۰ هزار دلار برای برنامه پشت صحنه آکادمی‌که توسط سالومه سیدنیا اجرا شد.

و… .

هزینه‌های فنی و دکور و اسکان شرکت‌کنندگان در طول مدتی که برای شرکت در آکادمی ‌آنجا بودند و… را هم به این فهرست اضافه کنید. این فقط هزینه یک برنامه است که در طول سال یک‌بار تهیه و پخش می‌شود.

به هرحال، قرار بود من و توی انگلیسی که شعبه فرهنگی بی‌بی‌سی فارسی است با قوت کار خود را شروع کرده و خیلی سریع نیز گسترش پیدا کند. برای توسعه، شبکه‌های من وتو ۳، ۴ و ۵ نیز در نظر گرفته شده بود که قرار بود بعدها به من و تو ۱ و ۲ اضافه شود و همین‌طور تعداد من و توها بیشتر شود.

این کار موجب می‌شد به مرور زمان شبکه‌های فرهنگی لس‌آنجلسی از جدول شبکه‌ها حذف یا به حاشیه کشیده شده و مرجع شبکه‌ها از آمریکا (لس‌آنجلس) به انگلیس (لندن) منتقل شود.

در همین راستا به برخی مجریان لس‌آنجلسی نیز پیشنهاد کار شد؛ از صدای آمریکا (VOA)، بیژن فرهودی و مهدی فلاحتی؛ از شبکه پارس، مهرداد پارسا، حسین فرجی و مسعود صدر؛ از شبکه پن، نسرین احمدیان و همین‌طور از دیگر شبکه‌های فرهنگی و سیاسی فارسی‌زبان.

همه‌چیز به ظاهر درست و صحیح در نظر گرفته شد. حتی برای ابتدای کار و اینکه اشکالی به کار وارد نشود، برای اجرای برنامه‌ها، افرادی گزینش و انتخاب شدند که نزد مردم ایران شناخته شده نبودند و از افراد شناخته شده بیشتر برای دوبله، تربیت مجری و… استفاده شد.

با این کار جلوی موضع‌گیری‌های احتمالی علیه شبکه و کارکنانش گرفته می‌شد. هیچ‌یک از مجریان در فضای اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای دارای سابقه شفاف نبودند.

بعد از تاسیس شبکه، مشکلات یکی پس از دیگری به وجود آمد و ادامه پیدا کرد که به برخی از آنها به صورت خلاصه اشاره خواهیم کرد. مشکلات از قرار زیر بود:

۱- تاثیر شبکه من و تو ۲ بر من و تو ۱ و انزوای من و تو ۱:

اشتباه اول مدیران این شبکه‌ این بود که فکر می‌کردند مردم ایران تشنه فرهنگ برهنگی هستند و با دیدن چند صحنه مبتذل و جنسی آب از لب و لوچه‌شان آویزان شده و به این شبکه رو می‌آورند اما از آنجا که مردم ایران دارای فرهنگ و تمدن بیش از ۷ هزار ساله هستند، نشان دادند ظرفیت و گنجایش آنها بیش از اینهاست که با دیدن چند صحنه مبتذل، فرهنگ و تمدن خود را بفروشند.

مردم ایران بار دیگر به صاحبان انگلیسی این رسانه‌ها فهماندند پیشرفت را در اعتقادات، آداب و رسوم، فرهنگ و تمدن و علم و تکنولوژی می‌بینند، نه برهنگی و بی‌بند و باری.

این شد که از همان ابتدا شبکه مستند من و تو ۲ وضعیت بهتری نسبت به من و تو ۱ پیدا کرد و شبکه انگلیسی من و تو ۱ به انزوا کشیده شد.

۲- افشاگری‌های شبکه‌های ماهواره‌ای به اصطلاح لس‌آنجلسی علیه شبکه انگلیسی من و تو:

غیر از اینکه شبکه انگلیسی من و تو ۱ (با توجه به بودجه کلان و حمایت‌های مالی و… دولت انگلیس) رقیب بسیار جدی‌ای برای شبکه‌های لس‌آنجلسی محسوب می‌شد، از طرفی برنامه‌هایی که توسط آن تهیه و پخش شد نیز نوعی تهدید برای شبکه‌های لس‌آنجلسی محسوب می‌شد.

مدیران و مسؤولان شبکه‌های فرهنگی لس‌آنجلسی در همه ‌مدتی که برنامه اجرا می‌کردند، سعی داشتند خود را عضوی از مردم جلوه داده و حتی در مناسبت‌های مذهبی نیز برنامه‌های خود را با آداب و رسوم ملت و مردم ایران همرنگ می‌کردند تا این فضا ولو به ظاهر ایجاد شود که ما پایبند به اصل و هویت و ریشه اصلی خود یعنی اسلام و ایران هستیم.

استراتژی برخی شبکه‌های لس‌آنجلسی حرکت به صورت نرم بود اما شبکه انگلیسی من و تو همه این رشته‌ها را به یکباره پنبه کرد و خیلی ساده و صریح صحنه‌های مبتذلی از قبیل پخش برنامه زنده زنان زیبای دنیا، سواحل کشورهای اروپایی و آموزش رقص و… را که هیچ شبکه فارسی زبانی (حتی بی‌بی‌سی فارسی) تا آن روز پخش نکرده بود، به تصویر کشید. به همین دلیل مهران عبدشاه، مدیر شبکه
آی پی ان اعلام کرد: «سیاست‌ها و دیدگاه‌های مدیران شبکه انگلیسی من و تو و شبکه فارسی‌وان یکی و اهداف آنها نیز مشترک است».

آش آنقدر شور شدکه مدیران و مجریان این شبکه‌ها مانند نادر رفیعی مدیر شبکه امید ایران، فرزان دلجو مدیر شبکه لایو و حمید احمدی مدیر شبکه سی‌سی و… بارها و بارها اعلام کردند برنامه‌های شبکه انگلیسی من و تو ۱ با تمدن مردم ایران سازگاری نداشته و در بیشتر مسائل علیه فرهنگ و تمدن مردم ایران است!

همه اینها یک طرف اما مساله مهم و اساسی این بود که شبکه انگلیسی من و تو با بودجه‌ای که داشت هر کسی را می‌خواست می‌خرید تا جایی که به عنوان مثال حسین فرجی که یکی از کارشناسان مسائل سیاسی در شبکه صدای آمریکا (VOA) بود، توسط مدیران شبکه انگلیسی من و تو۲ برای کار دوبله در این شبکه، خریداری شد و همین طور افراد دیگری مانند آرمین قبادی‌پاشا که کارشناس شبکه صدای آمریکا بود ولی در شبکه من و تو به عنوان خبرخوان در برنامه اتاق خبر مورد استفاده قرار گرفت، امیر برادران، کارشناس صدای آمریکا که کارشناس برنامه آفساید شد و جاوید جعفری، کارشناس شبکه صدای آمریکا که به عنوان مجری در شبکه من و تو به کار گرفته شد.

اما شبکه‌های سیاسی که سال‌ها علیه جمهوری ‌اسلامی‌ کار کرده بودند و سعی داشتند حداقل مردم را به سمتی ببرند که دست از منابع خبری داخلی برداشته و به آنها بی‌اعتماد شده و اطلاعات خود را از منابع خارجی بگیرند با روی کار آمدن شبکه انگلیسی من و تو ۱ به یک‌باره دیدند در برنامه اتاق خبر این شبکه اکثرا و گاهی همه ‌خبرها از منابع داخلی است.

عملکرد سیاسی این شبکه از قبیل تخریب ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا و نقل قول از منابع داخلی به گونه‌ای بود که شبکه‌های سیاسی، این شبکه انگلیسی را شبکه جمهوری ‌اسلامی ‌بنامند و با آن به مخالفت بپردازند.

این شد که شبکه‌های فارسی‌زبان فرهنگی و سیاسی لس‌آنجلسی با یکدیگر همصدا شده و علیه این شبکه انگلیسی موضع گرفتند و در پاره‌ای از مواقع دست به افشاگری علیه مدیران و مسؤولان این شبکه انگلیسی زدند.

* آکادمی ‌موسیقی گوگوش

آکادمی ‌مبتذل موسیقی با صرف هزینه‌های زیاد توانست در ابتدای راه مخاطبانی را به خود جذب کند اما هنوز کار به اتمام نرسیده بود که شبهه تقلب در انتخاب نفرات اول آکادمی ‌به جاهای باریک کشید.

تعدادی از مخاطبان و هواداران خواننده‌ها در فضای فیس‌بوک و اینترنت به صورت خودجوش یا حتی برنامه‌ریزی شده شروع به تبلیغ و حمایت از کاندیداهای خود کردند اما نتیجه آن‌طور که باید جلو نرفت.

اما وسط‌های کار آکادمی ‌مشخص شد همه این مسائل کاملا صوری بوده و خواننده‌ها و نفرات اول و… از همان اول مشخص و انتخاب شده بودند و طرفداران در طول این مدت بازیچه‌ای بیش نبوده‌اند!!

شبکه من و تو فقط در ایران قابل رؤیت است و ایرانیانی که در دیگر کشورها بودند، نمی‌توانستند برنامه‌های این شبکه را ببینند پس چگونه می‌توانستند به خواننده مورد نظر خود آن هم در آن زمان مشخص و محدود رای بدهند؟! پس اعلام شماره برای ایرانیان خارج‌نشین کاملا صوری بود.

جالب است که مدیران و مجریان این شبکه در برنامه‌های مختلف، انتخابات ایران که در آن ناظران کاندیداها از صفر تا صد آن یعنی از پیش از رای‌گیری تا شمارش آرا حضور داشتند را قبول نداشته و زیر سوال می‌برند و قائل به تقلب هستند، در حالی که خود آنها هیچ‌گونه شفاف‌سازی درباره نحوه رای‌گیری و شمارش آرای یک برنامه مبتذل نداشتند.

از طرفی ساخت و پاخت برخی خواننده‌ها با هیات داوران و مجریان و دست‌اندرکاران آکادمی، شک طرفداران و مخاطبان را درباره تقلب به یقین تبدیل کرد و ازدواج نفر اول دور اول آکادمی ‌(سروش تهرانی) با یکی از مجریان شبکه من و تو (سالومه سیدنیا) از این ساخت و پاخت‌ها پرده برداشت.

* جدایی‌ها
برخی عوامل و دست‌اندرکاران شبکه به دلایل مختلف از شبکه جدا شدند، دلایلی مانند:

ـ منفور شدن شبکه.

آنها می‌خواستند با حضور در شبکه‌ای که فکر می‌کردند مخاطب زیادی خواهد داشت و مبدائی برای آغاز دور جدید شبکه‌های ماهواره‌ای خواهد شد، برای خود وجهه‌ای کسب کنند. عملکرد بد این شبکه انگلیسی موجب منفور شدن آن نزد مخاطبان شد و این امر موجب تنفر از مجریان و عوامل هم شد. به همین دلیل تعداد زیادی از عوامل و دست‌اندرکاران این شبکه انگلیسی، عطای این شبکه را به لقایش بخشیدند و از این شبکه جدا شدند. افرادی مانند مهرداد پارسا، حسین فرجی، مسعود صدر، کامران محیط، رضا همایون، فیروزه باغبان، فرشته دانشفر، سمیرا قاسمی‌ و… .

ـ اختلاف بین مدیریت شبکه و مجریان.

در هر مدیریت و مجموعه‌ای اختلاف سلیقه و نظر امری طبیعی است اما اگر نگاهی اجمالی به سابقه مدیریت مدیر شبکه انگلیسی من و تو داشته باشید درمی‌یابید این اختلافات طبیعی به نظر نمی‌رسد.

اختلاف مجریان و دست‌اندرکاران شبکه آزادی با مدیر آن یعنی کیوان عباسی منجر به تعطیلی این شبکه شد. در شبکه انگلیسی من و تو نیز بعد از مدتی، نحوه عملکرد و مدیریت کیوان عباسی باعث جدا شدن برخی مجریان و دست‌اندرکاران از این شبکه شد. افرادی مانند آزاده حسینی، مریم تهرانی، سارا باغستانی، آوا صفا، سحر زند، جاوید جعفری، نسرین احمدی و… به همین دلایل از شبکه جدا شدند.

برخی از این افراد پس از جدا شدن از من‌و‌تو، اسرار و مسائل پشت‌پرده این شبکه انگلیسی را فاش کردند. افشاگری‌های این افراد همانا و ریزش برخی مخاطبان نیز همان.

ناگفته نماند در حال حاضر نیز این اختلافات بین دیگر مجریان و دست‌اندرکاران شبکه با کادر نظارت و امنیت شبکه ادامه دارد. کادر نظارت و امنیت شبکه به دستور کیوان عباسی، مدیر شبکه انگلیسی من و تو همه رفت و آمدها و حرکات و سکنات مجریان و دست‌اندرکاران شبکه را زیر نظر دارند.

در همه ‌قسمت‌های داخلی و خارجی شبکه افراد باید در دید دوربین باشند. صفحات مانیتور آنها موقع کار باید به اندازه‌ای باشد که دوربین به وضوح تصاویر و حتی نوشته‌های آن را ببیند و بخواند.

رجوع به سایت‌های داخلی ایران غیر از بچه‌های اتاق خبر برای دیگر افراد ممنوع است. هیچ شخصی موقع کار نباید تنها باشد به این معنی که اگر کسی پشت سیستمی ‌می‌نشیند و مشغول به کار می‌شود باید حتما در کنارش شخص دیگری باشد (تنها کار کردن در محیط کار ممنوع). آوردن هرگونه سیمکارت و گوشی شخصی در محل کار ممنوع است و کارمندان موظفند سیمکارت و گوشی خود را در ابتدای ورود به ساختمان شبکه تحویل داده و سیمکارت و گوشی‌ای که مدیریت شبکه در اختیار آنها قرار می‌دهد را تحویل بگیرند.

آوردن سیمکارت و گوشی شخصی در محیط کار تخلف بوده و جریمه نقدی و رای کمیته انضباطی را در‌پی خواهد داشت.

همه خطوط تلفن شخصی و حتی خانوادگی کارکنان شبکه شنود می‌شود و… .

همه اینها فضایی را ایجاد کرده که کار در این شبکه برای کارکنان بسیار سخت و طاقت‌فرسا شود اما چاره‌ای جز ماندن و کار در این شبکه وجود ندارد بویژه برای کسانی که از شبکه‌های دیگر به این شبکه آمده‌اند، زیرا شبکه‌های دیگر حاضر به پذیرش دوباره آنها نیستند. از طرفی کسانی که با این شبکه همکاری کرده باشند، نزد ایرانیان مقیم اروپا و آمریکا وجهه خوبی نداشته و از آنها استقبال نمی‌شود.

* حذف من‌و‌تو ۲

جز افرادی که به نوعی وابستگی با مدیریت شبکه دارند بقیه کارمندان قراردادی و ساعتی هستند و هر وقت مدیریت شبکه صلاح بداند آنها را اخراج خواهد کرد.

جدا شدن برخی دست‌اندرکاران و اختلاف موجود بین کادر فعلی شبکه ضربه سهمگین دیگری را بر بدنه شبکه وارد کرد تا اندازه‌ای که شبکه را به حالت کما برده و منجر به تعطیلی شبکه من و تو ۲ شد.

کاهش یکباره کارمندان و دست‌اندرکاران و اختلاف موجود بین کادر فعلی با مدیریت شبکه موجب شد امکان ساپورت هر ۲ شبکه وجود نداشته باشد و به همین دلیل مدیران شبکه انگلیسی من و تو تصمیم گرفتند من و تو ۲ را حذف کنند.

شبکه من و تو ۲ اگر چه از آرشیو بی‌بی‌سی تامین می‌شد اما کار دوبله، تدوین و… آن نیاز به کادر متخصص و مجرب داشت که انصراف و جدا شدن یکباره برخی دست‌اندرکاران، موجب تعطیلی این شبکه شد و این بزرگ‌ترین ضربه‌ای بود که می‌توانست بر بدنه شبکه و مدیریت آن وارد شود. به قول مهران عبدشاه بادکنکی که تا نهایت خودش باد شده بود به یکباره بادش خالی شد.

برای توجیه این اتفاق و ظاهرسازی در مجامع عمومی ‌اعلام شد این ۲ شبکه قرار است با هم ادغام شوند. زیرا جمهوری‌ اسلامی روی این شبکه‌ها پارازیت می‌اندازد و برای اینکه مخاطبان بتوانند هر دو شبکه را یکجا و بهتر ببینند شبکه روی ۲ فرکانس دیگر نیز پخش خواهد شد. برای ظاهرسازی نیز یک نظرسنجی صوری در صفحه اول سایت گذاشته شد تا طبق معمول تظاهر شود خواست مخاطب ادغام بوده است.

اما این بهانه بسیار مضحک بود. اول اینکه این پارازیت بعد از گذشت یک سال به وجود نیامد بلکه از همان ابتدای تاسیس شبکه وجود داشت. پس چرا از همان ابتدا شبکه من و تو را به یک و ۲ تقسیم کرده بودند؟ آیا غیر از این بود که پارازیت برای هر دو شبکه وجود داشت (هم من و تو ۱ و هم من و تو ۲) پس چرا من و تو ۲ حذف شد؟

اگر قرار است یکی شوند چرا نام شبکه من و تو نشد؟ چرا من و تو ۱؟ چرا من و تو ۲؟ مگر این ۲ شبکه ادغام نشدند؛ چرا باز من و تو ۱ باقی ماند؟ آیا به این دلیل نبود که وقتی مشکلات برطرف شد دوباره من و تو ۲ راه‌اندازی شود و…؟ اگر به دلیل مشکل پارازیت و به قول مدیریت شبکه برای بهتر دیده شدن شبکه، روی فرکانس دیگری رفتند چرا فرکانسی را انتخاب کردند که تقریبا همه شبکه‌های سیاسی در آن فرکانس بودند؟

* کمیته بحران و خودزنی

در کنار بیم جدا شدن دیگر مجریان و دست‌اندرکاران، مشکل دیگری نیز به وجود آمد و آن افشای هویت واقعی برخی مجریان و دست اندرکاران شبکه و اهداف شوم مدیریت این شبکه انگلیسی توسط وب‌سایت امواج سیاه بود که در مدت کمی توانست مخاطبان زیادی را به خود جذب کند.

افشای این اطلاعات فضای اعتراضی جدیدی را برای مخاطبان، علیه این شبکه باز کرد و البته موجب ریزش مخاطب این شبکه انگلیسی شد. به همین دلیل کمیته مدیریت بحران توسط مدیر شبکه انگلیسی من و تو و برخی دست‌اندرکاران آن تشکیل شد تا فکری به حال مشکلات به وجود آمده شود و آبروی رفته را بازگردانند.

حاضران در جلسات این کمیته، کیوان و مرجان عباسی، حسن اعتمادی (بنی‌اعتماد)، رها اعتمادی (بنی‌اعتماد)، پانته‌آ مدیری، سالومه سیدنیا، امیرعلی محمدیان و امید خلیلی تجریشی بودند. موضوع جلسات، عبور از بحران موجود و واکسینه کردن شبکه در برابر بحران‌هایی که در آینده ممکن است برای شبکه و عوامل و دست‌اندرکاران آن به وجود آید، بود.

واکسینه کردن مخاطب، حاصل ۵ جلسه مدیریت بحران شبکه انگلیسی من و تو بود. به این معنی که باید مخاطبان دربرابر هرگونه خبر و اطلاعات منفی درباره شبکه و عوامل آن واکسینه شوند. باید فضا به‌گونه‌ای طراحی شود که مخاطبان به شبکه اطمینان حاصل کرده و هرگونه خبر منفی علیه شبکه را با دیده شک و تردید نگاه کنند. با این کار، اطلاعاتی که توسط افراد جدا شده از شبکه منتشر می‌شود نیز کاری از پیش نخواهد برد.

اما اینکه این اعتمادسازی و واکسینه کردن مخاطبان باید چگونه ایجاد شود، نیاز به جلسات متعدد دیگری داشت که مدیریت آن به پانته‌آ مدیری و امید خلیلی تجریشی سپرده شد.

بعد از جلسات مختلف و متعدد بنا شد به‌نام یکی از مجریان مهم و شناخته‌شده شبکه در فضای اینترنت یکسری اطلاعات فاش شود. بعد از اینکه گستره مخاطب اطلاعات فاش‌شده زیاد و فضا رسانه‌ای شد، همه مطالب بازگو یا به اصطلاح فاش‌شده در چند برنامه مختلف زیر سوال رفته و شبکه به طور کلی منکر همه آن مسائل شود.

در مرحله اول نیز باید تازه‌ترین موجی که روی کار آمده خنثی شده، بعد بقیه مشکلات بررسی شود.

اهداف ابتدایی این خودزنی به شرح زیر است:

۱- یکسری اطلاعات سوخته فاش شود تا خواننده به آنها مشغول شود.

۲- ذهن مخاطب به مسائل فاش‌شده محدود شود تا از سایر مسائل و افشاگری‌هایی مانند گروه جوانان بدون مرز و همکاری مجریان و دست‌اندرکاران شبکه با گروه‌های منحرف و مخالف ایران و حذف من و تو ۲ که در برخی وبلاگ‌ها منتشر شده بود، غافل شود.

۳- شبکه در یک اقدام به‌اصطلاح منفعلانه اطلاعات سوخته‌ای که توسط خودشان فاش شده را زیر سوال می‌برد.

۴- وانمود ‌شود همه شبهه‌ها و مسائلی که ممکن است علیه شبکه مطرح شود همین بوده و شبکه نیز به همه آنها پرداخته و به همه پاسخ داده است. در نتیجه این نکته القا می‌شد که شبکه هیچ سوالی را برای مخاطب بدون پاسخ باقی نگذاشته است.

۵- کسانی که از شبکه جدا شده و قصد فاش کردن اطلاعات محرمانه شبکه را داشتند به نوعی از افشای اطلاعات ناامید شوند زیرا کافی بود بعد از افشاگری‌های آنها در یکی از برنامه‌های شبکه انگ دروغگو، اطلاعاتی، شایعه‌ساز، مزدور و… را به آنها بچسبانند.

۶- صدای هرگونه اعتراض مخاطبان و مخالفان و حتی دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای نیز بعد از این به جایی نخواهد رسید زیرا آن را توطئه و سناریوی دشمن علیه شبکه معرفی می‌کردند.

یکی از ابزار‌های پیشبرد سناریو، وبلاگ شخصی یکی از مهم‌ترین و مطرح‌ترین مجریان شبکه قرار داده شد. حال این مجری که قرار بود وبلاگ با نام او بارگذاری شود چه کسی بود؟ پاسخ واضح و مشخص بود. به دلیل افشای چهره واقعی رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) و خانواده و وابستگان او و همچنین گروه جوانان بدون مرز، نقاب زیبا و چهره مظلوم شبکه از بین رفته بود.

برای اینکه رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) بار دیگر احیا شده و از حاشیه خارج شود و از طرفی مدیران و مسؤولان شبکه نفسی بکشند، رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) انتخاب شد. با انتخاب رها به صورت غیرمستقیم می‌شد به اهداف زیر رسید:

۱- اثبات ضمنی و غیرمستقیم اسم رها اعتمادی به عنوان هویت اصلی یک شخص. این در حالی است که قبلا هویت اصلی رها اعتمادی (رها بنی‌اعتماد) و وابستگی او و خانواده‌اش به دربار پهلوی، فاش شده بود.

۲- انحراف مخاطبان از گروه جوانان بدون مرز به مسائل سوخته مانند شرایط استخدام و همجنس‌بازی و نحوه پوشش زنان و بهائی بودن اکثر دست‌اندرکاران شبکه که برای همه واضح و آشکار و البته عادی بود.

۳- در صورت بازتاب در رسانه‌های داخلی، انکار و در نهایت تخریب رسانه‌های داخلی

۴- تخریب مخالفان و افشاکنندگان واقعی به عنوان یک مشت شایعه‌ساز و دروغ‌پرداز و به قول خود رها اعتمادی: خیال‌پرداز

۵- ناامید کردن مخالفان شبکه (اعم از افشاکننده یا جست‌وجوگر) در مبارزه علیه این شبکه انگلیسی (هرچه بود همین بود و مطلب دیگری برای افشا وجود ندارد).

۶- ساختن سدی برای سردرگم کردن مخاطبان که واقعیت را از دروغ و سناریوسازی تشخیص ندهند (دقیقا جریان داستان چوپان دروغگو که وقتی مخاطب ببیند خبرهایی که قبلا به عنوان حقیقت شنیده، دروغ از آب درآمده پس خبرهای بعدی اگرچه واقعیت داشته باشد را نیز مانند سابق دروغ می‌پندارد و به آنها اعتنا نمی‌کند).

۷- نتیجه نهایی: انحراف اذهان مخاطب و واکسینه شدن‌شبکه

سناریو اینگونه آغاز شد: در ابتدا رها اعتمادی، وبلاگ شخصی – الزاما در بلاگفا که مخاطبان بسیاری در داخل ایران دارد – راه‌اندازی کرد و یکسری از اطلاعات و مسائل داخلی شبکه که البته به اصطلاح اخبار سوخته بود را فاش کرد. مراحل بعد، توسعه دادن وب، جذب مخاطب و در نهایت رسانه‌ای شدن وبلاگ بود.

مرحله نهایی این بود که بعد از مطرح شدن وب در رسانه‌های داخلی، وب مورد نظر توسط شبکه، انکار و سناریوی واکسینه کردن مخاطب و همچنین مظلوم‌نمایی شبکه اجرا شود. برای این کار لازم بود رها اعتمادی مدتی جلوی دوربین نیاید تا بحث اختلاف رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) با مدیریت شبکه قریب به ذهن باشد.

در همین راستا اجرای برنامه «جواب» به امید خلیلی‌تجریشی سپرده شد. رها نیز به بهانه تهیه برنامه از شبکه جدا شده و بعد از چند هفته اقدام به بارگذاری وبلاگ شخصی رها اعتمادی کرد.

در این وبلاگ یکسری اطلاعات سوخته شبکه اعم از ارتباط با فرح پهلوی، ازدواج سالومه و سروش تهرانی، بهایی بودن اکثر مجریان و دست‌اندرکاران این شبکه و معرفی اجمالی برخی دست‌اندرکاران و برنامه‌های آنها بارگذاری شد تا مخاطبان به آن اطمینان حاصل کرده و جذب آن شوند.

از بیننده‌ها خواسته شد مطالب، فیلم، عکس و هر مطلبی را که دوست دارند در برنامه‌های مختلف به نمایش گذاشته شود به ایمیل رها ارسال کنند و جهت اطمینان مخاطبان برخی مطالب ارسالی در برنامه سالی تاک و دکتر کپی به نمایش گذاشته شد.

بعد از بارگذاری وبلاگ به صورت نامفهوم و غیر‌مستقیم در چند برنامه جواب توسط امید خلیلی‌تجریشی و دیگر مجریان اعلام شد برخی اطلاعاتی که در وبلاگ‌ها و فضای اینترنت منتشر شده غلط است و ما آن را تایید نمی‌کنیم. البته هیچ‌گونه اشاره‌ای به وبلاگ رها اعتمادی یا وبلاگ‌های دیگر نشد.

فضا بسیار سربسته عنوان شد تا بعدها امکان مراجعه به آن باشد و بتوانند اعلام کنند ما قبلا مطالب مطرح شده را منکر شدیم.

بعد از گذشت یک سال و اندی و بعد از اینکه فضا کاملا مهیا شد و تعداد آمار بازدید وبلاگ به بیش از ۱۵۰۰ نفر در روز رسید، سناریوی اصلی بارگذاری شد و آن شرایط استخدام در شبکه من و تو و بحث بهایی بودن دست‌اندرکاران و گرایش به همجنسگرایی و… بود.

بعد از بارگذاری این مطالب در وبلاگ شخصی رها و منتشر شدن آن، رسانه‌های ایران این وبلاگ را که البته از قبل نیز با آن آشنا بودند و همه قرائن و شواهد حاکی از حقیقی بودن این وبلاگ بود رسانه‌ای کرده و به آن پرداختند.

بعد از رسانه‌ای شدن وب شخصی رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) سناریو وارد فاز جدید و البته نهایی شد.

رسانه‌ای شدن وب رها اعتمادی موجب شد مخاطبان به صورت سیل‌آسا به سایت شبکه رجوع کرده و در کامنت‌های مختلف موضوع را با عوامل شبکه مطرح کنند.

مدیران شبکه نیز همان‌طور که قبلا برنامه‌ریزی کرده بودند به اصطلاح برای روشنگری در برنامه‌های مختلف اقدام به پاسخگویی به مخاطبان درباره مساله به وجود آمده کردند و اعلام داشتند همه مطالبی که درباره دست‌اندرکاران و مجریان شبکه در وبلاگ‌ها منتشر شده غلط و دروغ محض است.

سناریوی انکار، از ندا جناب در برنامه جواب شروع شد. او البته خیلی مصنوعی و ساختگی، در آخر برنامه جواب به صورت اتفاقی و هماهنگ نشده آمده و اعلام کرد هرچه وبلاگ و فیس‌بوک به نام او وجود دارد اشتباه و ساختگی است.

بعد از آن مرجان و آمنه ۲ مجری زن این شبکه در برنامه من و تو پلاس، رسانه‌ای شدن شرایط استخدام را خنده‌دار توصیف کردند اما اشاره‌ای به وب شخصی رها اعتمادی نشد.

فردای آن روز همین بحث بار دیگر در برنامه من‌و‌تو پلاس ولی این‌بار به صورت کاملا جدی مطرح شد و در نهایت نیز رها اعتمادی در برنامه جواب جلوی دوربین آمده و درباره وبلاگ مورد نظر صحبت کرد و گفت: همه مطالب دروغ بوده و من هیچ‌‌کدام از مطالب این وب را قبول ندارم و از اساس من اصلا وبلاگی نداشته‌ام.

حتی کار به جایی رسید که مجری برنامه جواب (امید خلیلی‌تجریشی) برای تخریب رسانه‌های داخلی ایران اعلام کرد این وب توسط ماموران جمهوری‌ اسلامی‌ ساخته و بارگذاری شده و بعد از آن رسانه‌ای شده تا شبکه انگلیسی من و تو را زیر سوال ببرد.

مدیران و مجریان این سناریوی شوم فکر می‌کردند به راحتی سناریو از یک وبلاگ شروع و سپس به خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها کشیده و در انتها با حضور رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) در برنامه جواب، تومار این سناریو به هم پیچیده خواهد شد، غافل از اینکه حقیقت هیچگاه پشت ابر نخواهد ماند.

از آن جا که دشمنان مردم ایران همیشه احمق بوده‌اند سناریوی ساخته و پرداخته مدیران شبکه انگلیسی من و تو باز هم به نتیجه نرسید و تیرهای پرتاب شده به سنگ خورد، زیرا:

نخست: این سناریو جای اینکه در وب‌سایت رسمی‌ من‌وتو انگلیسی یا فیس‌بوک شخصی رها (بنی‌اعتماد) به اجرا درآید، بسیار ساده و به قولی تابلو در وبلاگ آن هم در بلاگفا که بیشترین کاربر را در ایران دارد اجرا شد.

یعنی دقیقا در جایی که بعدها بشود خیلی ساده آن را هک یا تعطیل کرده یا از بین برد و دیدید که بعد از اجرای سناریو، وبلاگ مورد نظر به طور کامل جمع شد و به زباله‌دان تاریخ رفت بدون اینکه کسی بگوید چه موقع آمد؟ چه موقع رفت؟ چه گفت؟ چه شد؟

دوم: مطالبی که در وبلاگ مورد نظر بارگذاری شده بود امری عادی در شبکه محسوب می‌شد و در نهایت یک شخص به اصطلاح آنها خراب می‌شد و آن رها اعتمادی بود. البته ناگفته نماند از نظر آنها در ابتدا خراب می‌شد و بعد از مدتی قوی‌تر از پیش احیا می‌شد!

خلاصه! همه مسائل مطرح شده در وبلاگ شخصی رها، مطالبی بود که در وب‌سایت شبکه مطرح شده و امری کاملا عادی بود. به عنوان نمونه پوشش زنان در شبکه از همان ابتدا در اختیار مدیریت بود و کسی نمی‌توانست با پوشش اسلامی ‌در این شبکه حاضر شود یا مثلا مخالفت با جمهوری ‌اسلامی‌که از بدیهیات بود، زیرا مگر می‌شود پول انگلیس را گرفت و به نفع جمهوری ‌اسلامی‌حرف زد؟ و همین‌طور همجنس‌بازی یا روابط آزاد و…

سوم: رسانه‌های ایران در کنار خبر شرایط استخدامی‌ که وب شخصی رها آن را مطرح کرده بود به سراغ زندگینامه این شخص در وبلاگ‌های‌ افشاگر آمده و هویت اصلی این شخص و در پی آن سابقه خانوادگی وی و وابستگی آنها به دربار پهلوی و همچنین عضویت رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) در گروه جوانان بدون مرز را افشا و رسانه‌ای کردند.

این اتفاق موجب نگرانی و عصبانیت شدید مدیران و دست‌اندرکاران این شبکه بویژه رها اعتمادی شد و به همین دلیل در برنامه‌ای که در رد وب شخصی خود تهیه کرده بود بسیار دستپاچه شده و حرکت‌های نامتعارف انجام می‌داد.

به هر حال بهترین و تنها‌ترین راهی که مدیران شبکه درباره این جریان انجام دادند این بود که این جریان را مسکوت بگذارند به همین دلیل رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) در برنامه جواب نیز هیچ‌گونه اشاره‌ای به هویت اصلی این گروه نکرد.

چهارم و آخر: مخاطبان به دلایل مختلف اعتماد خود را نسبت به مدیران و دست‌اندرکاران این شبکه انگلیسی از دست داده‌اند و این سناریو هم نه تنها کاری از پیش نبرد بلکه شبهه دیگری در ذهن مخاطب ایجاد کرد.

شبکه برخلاف آنچه تصور می‌کرد نتوانست سناریویی را که خود ساخته و پرداخته بود زیر سوال ببرد. از طرفی ترجیح داد درباره گروه جوانان بدون مرز سکوت اختیار کند. بحثی که سوال بسیاری از مخاطبان شبکه بود و رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) به طور کلی از آن فرار کرد.

نهایت ثمر این سناریوی آبکی جز خودزنی و به خفت افتادن شبکه انگلیسی من و تو و مدیران آن چیزی نبود. «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد».

اما در نهایت برخی سوال‌های مخاطبان که هنوز هم توسط مدیران این شبکه انگلیسی بدون جواب مانده را مطرح می‌کنیم:

۱- چرا یک سال طول کشید تا شبکه من و تو و شخص رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) علیه وب شخصی‌ای که ادعا می‌کنند ساختگی است موضع بگیرند؟

۲- چرا رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) بعد از یک سال به اصطلاح اسم و فامیل کامل خود را که رها اعتمادی آل‌آقاست، بازگو می‌کند؟

۳- چرا در آکادمی ‌گوگوش تقلب شد و دوستان عوامل شبکه رای آوردند؟

۴- چرا من و تو ۲ حذف شد و من و تو ۱ حذف نشد؟

۵- چرا وقتی برای حذف یکی از دو شبکه در سایت نظرسنجی گذاشتند و اکثر مخاطبان در کامنت‌ها به نتیجه نظرسنجی اعتراض کردند، کسی پاسخگو نبود و با این وجود من و تو ۲ حذف شد؟

۶- چرا همیشه و در هر نظرسنجی‌ای که در سایت انجام شده دقیقا بر خلاف نظرسنجی عمل شده است؟

۷- چرا کسانی که از شبکه انگلیسی من و تو جدا می‌شوند در صورت افشاگری منزوی می‌شوند افرادی مانند آزاده حسینی و…؟

۸- چرا مدیریت شبکه انگلیسی من و تو با مدیریت شبکه فارسی وان جلسات مشترک برگزار کرده و اهداف خود را یکسان‌سازی می‌کنند؟

۹- چرا دوبلورهای شبکه انگلیسی من و تو با دوبلورهای شبکه فارسی وان یکی هستند و با هم همکاری دارند؟

۱۰- چرا شبکه انگلیسی من و تو آگهی بازرگانی ندارد؟

۱۱- چرا به هیچ‌یک از ایمیل‌های ارسالی توسط مخالفان پاسخ داده نمی‌شود؟

۱۲- چرا مجریانی که در شبکه انگلیسی من و تو کار می‌کنند حق کار در شبکه دیگری را ندارند؟

۱۳- چرا از زمانی که گوگوش با شبکه انگلیسی من و تو همکاری می‌کند دیگر خواننده‌ها توسط این شبکه در برنامه سالی تالک مورد تمسخر و استهزاء قرار می‌گیرند؟

۱۴- چرا سایت شبکه انگلیسی من و تو بارها و بارها از جنگ آمریکا علیه ایران حمایت کرده است؟

۱۵- چرا شبکه انگلیسی من و تو اسرائیل را یک کشور(!) آزاد و فلسطینیان را ستیزه‌جو و جنگ‌طلب

معرفی می‌کند؟

۱۶- چرا مدیران و دست‌اندرکاران شبکه انگلیسی من و تو، هویت اصلی خود را که بهایی و یهودی است

پنهان می‌کنند؟

۱۷- چرا ناصر اعتمادی (بنی‌اعتماد) که از اعضای ثابت سازمان امنیت انگلیس است به عنوان مجری و گزارشگر در شبکه انگلیسی من و تو مشغول به کار است؟

۱۸- دلیل ارتباط تنگاتنگ سردبیر، تدوینگر و مسؤول برنامه دکتر کپی با مدیریت شبکه سیمای آزادی که متعلق به سازمان مجاهدین خلق[منافقین] است، چیست؟

۱۹- علت رفت و آمدهای جداشدگان از جمهوری ‌اسلامی‌ مانند عبدالکریم سروش، عطا مهاجرانی و اکبر گنجی به این شبکه انگلیسی چیست؟

۲۰- چرا شبکه انگلیسی من و تو بارها و بارها از جنبش سبز حمایت کرده است؟

۲۱- چرا مدیران و مسؤولان شبکه انگلیسی من و تو قالب برنامه بفرمایید شام را از شرکت تهیه‌کننده و اجراکننده‌اش که یک شرکت یهودی است خریداری می‌کنند اما قالب برنامه پارازیت صدای آمریکا و برنامه‌های دیگر شبکه‌ها را بدون اجازه برداشته و شبیه‌سازی می‌کنند بدون اینکه کوچک‌ترین هزینه‌ای به آنها بپردازند یا حتی با آنها هماهنگ کنند؟

۲۲- چرا با اینکه فرح پهلوی بارها و بارها از این شبکه انگلیسی حمایت کرده، تا به حال در برنامه‌های این شبکه از وی دعوت به عمل نیامده و مدیران شبکه این حمایت‌ها را پنهان می‌کنند؟

۲۳- چرا مدیران و مسؤولان شبکه پاسخگوی افشاگری‌های افراد جدا شده از شبکه مانند آزاده حسینی و سحر زند نبوده‌اند؟

۲۴- حضور مسعود بهنود هنگام ضبط برنامه‌های اتاق خبر شبکه انگلیسی من و تو چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

۲۵- چرا مانند شبکه‌های لس‌آنجلسی هیچ‌کس حق حضور در حتی چندصد قدمی ‌ساختمان شبکه انگلیسی من و تو را ندارد؟

۲۶- اگر این شبکه مدعی است مردمی‌ترین شبکه موجود است چرا کمترین ارتباط را با مخاطب دارد؟

۲۷- چرا شبکه فقط وبلاگ شخصی رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) را انکار کرد و دیگر وبلاگ‌های شخصی مجریان شبکه را مسکوت گذاشت؟

۲۸- منظور رها اعتمادی (بنی‌اعتماد) از ادامه پیدا کردن این سناریو در برنامه جواب چه بود؟

و ده‌ها سوال دیگر که هیچگاه پاسخی به آنها داده نشد.

  • منبع:فردا نیوز

برنامه های ماهواره و تهاجم فرهنگی


برنامه های ماهواره و تهاجم فرهنگی(۱)

مقدمه:
فرهنگ والای ایرانی اسلامی به عنوان برجسته ترین هویت مردمان مشرق زمین و فلات ایران ار روزگاران بسیار دور مورد هجمه های مختلفی از سوی دشمنان بوده است و در گاهی اوقات با مشکلات عدیده ای روبرو شده است که در زمان هایی که حکومت های ملی در ایران روبه انحطاط و ضعف می نمود ،این فرهنگ والای مردمان سرزمین ایران بود که پویایی و زنده شدن و رشد و تعالی دوباره این سرزمین را به دنبال داشت.

در این مقطع زمانی به دلیل نزدیک شدن فرهنگ ها و از بین رفتن مرز های جغرافیایی و فکری در جهان شاهد نابودی خرده فرهنگ ها وفرهنگ و آداب و رسوم کشور های ضعیفی هستیم که در برابر تهاجم فرهنگی و نفوذ بدون رقیب کشور های سلطه گر،در حال نابودی هستند.
کشور های غربی و سلطه گربه موجب مقابله با فرهنگ های ارزشی و اصیل مشرق زمین اقدام به طراحی وسایل و برنامه های مختلف فرهنگی نموده اند که در این میان ماهواره ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی کشور ها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه گران قرار گرفته است.لذا برهمگان لازم است تا با روشن بینی کافی در جهت مبارزه با تهاجمات فرهنگی ایستادگی نموده و در راستای تقویت هویت ملی و دینی ایران اسلامی تلاش نمایند.

شرح:
فرهنگ،میراث گران بها وحاصل هزاران سال تلاش فکری،هنری وصنعتی نسل های گذشته یک ملت است.هرنسلی،اندوخته های فرهنگی وتجارب زندگی خویش رابا شیوه های گوناگون به نسل بعدی منتقل می سازد.نسل بعد نیز اندوخته های خود را بران می افزاید وان را به نسل بعد از خویش انتقال می دهد.این جریان،همواره در طول تاریخ ادامه داشته است؛همان گونه که شخصیت یک فرد،حاصل تجربیات فردی او است وموجب امتیازش از دیگر افراد می شود،فرهنگ یک جامعه نیز حاصل هزاران سال تجربه تلخ و شیرین ان جامعه است واین فرهنگ جامعه است که هویت ان را شکل داده وان را از جوامع دیگر،متمایز می سازد.این فرهنگ وفضای فرهنگی،چونان فضای اطراف،ما را کاملا احاطه کرده ودرتمام صحنه های زندگی فردی و اجتماعی خود،ان را لمس کرده واز ان تاثیر می پذیریم.

هین فرهنگ، بسان هرکالای گران بهای دیگر،همواره در معرض خطر دستبرد راهزنان و شیادان قرار داشته است؛به ویژه در قرن های اخیر که کشور های
قدرتمند و استعمارگر جهان،به دو دلیل عمده،سعی در انهدام و نابودی فرهنگ جوامع و ملل دیگر داشته اند:

الف) دست یابی به اغراض سیاسی و اقتصادی
استعمار گران برای آن که سرنوشت یک ملت را به دست گرفته،از منابع عظیم مادی و معنوی آنان به نفع خویش بهره برداری کنند،در گام نخست،تلاش می کنند تا موانع فرهنگی را که جدی ترین مانع بر سر راه ان ها به حساب می اید،ازسر راه خویش بردارند؛بدین منظور،از ابزار و شیوه های گوناگون،به ویژه برنامه های به ظاهر جذاب ماهواره ای،فرهنگ بومی را تضعیف وفرهنگ خویش راترویج می کنند.بدین ترتیب،مردم کشورهای مورد تهاجم،از فرهنگ خویش فاصله گرفته،با ان بیگانه شده وبه فرهنگ بیگانه واستعماری روی می اورند.

ب) جهانی کردن فرهنگ غربی و امریکایی
در سال های اخیر،برای سردمداران کشورهای سلطه گر،خود جهانی کردن فرهنگ غربی،اهمیت بسیار پیدا کرده است.این نظر علاوه براستفاده از وسایل سیاسی،تبلیغاتی وصنعتی،با نظریه های شبه علمی نیز پشتیبانی می شود. مثلا،نظریه دهکده جهانی مک لو هان و امثال ان،با صراحت سعی بر ان دارد که زمینه رابرای پذیرش فرهنگ غربی مساعد کرده واز حساسیت هایی که ممکن است در مقابل ان ابراز شود،بکاهد.بنابراین،دراثر این حمله فرهنگی دشمن،مردم نخست دچار شک وتردید در مثبت بودن فرهنگ ملی ودینی خود شده و باورهایشان را نسبت به کارایی فرهنگ خویش از دست می دهند و سپس،به تدریج،آماده تمایل وجذب فرهنگ بیگانه دست کم جنبه هایی ازآن می شوند وهمه این ها حاصل برنامه های حساب شده ماهواره است.

دشمن آشکار و تهاجم خاموش:
عصری که در آن قرار داریم،عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق شده اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند.تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تأسیس هزاران شبکه تلویزیونی و رادیویی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف پخش می کنند.متأسفانه دستیابی به این برنامه ها در کشور ما بسار ساده و امکان پذیر است.باید توجه داشت دکه وقتی سخن از ماهواره به میان می آید،ابتدا مسایل ضد فرهنگی آن جلب توجه می کند،سپس مسایل سیاسی،علمی و ورزشی ایفای نقش می نمایند.بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای،در یک تقسیم بندی معمولی به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می شوندکه بر اساس تحقیقات به عمل آمدهتمامی این شبکه ها،با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون،در هجوم ئبه مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هرکدام با مأموریتی خاص به مقابله با اسلام برخواسته اند.این هجوم اگر چه آرام و خاموش آغاز شده،اصول و پایه های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در بر می گیرد.

فن آوری ماهواره و آمار تقریبی آن:
ابتدا چنین به نظر می رسد که پیشرفت رسانه های ماهواره ای به صورت مطلق و بی قید و شرط پدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی،ضرورت تام دارد حال آنکه در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شد که برخی از پی آمد های سوءاین پدیده از حیث فرهنگی به شدت آسیب زاست.

آلویت تافلر،نویسنده و منتقد اجتماعی،می نویسد:«تکنولوژی ملاهواره ای و دیگر رسانه۸ های جدید،فرهنگ های ملی را از هم می پاشند و این ارتباط متقاطع،به هر حال تهدیدی است برایهویت ملی که حکومت ها برای مقاصد شخصی خود،سعی در حفظ و انتشار آن دارند».
گفتنی است،فرایند ارتباطات از راه دور و استفاده از ماهواره و دیگر رسانه های گروهی برای پخش امواج در سطح گسترده،شمشیری دو لبه است که می تواند پی آمد های مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد.الگو گزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه پژوهشگران روانشناسی را به خود جلب کرده است.طبق آمار در سال ۱۳۷۷ از جمعیت ۶۷ میلیونی کشور،حدود ۳۵ درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشته و روزانه بین ۲ تا ۳ ساعت برنامه های این تلویزیون ها را تماشا می کنند.بالاترین میزان بهره مندی روزانه ۵/۴ ساعت و پایین ترین آن روزانه یک ساعت برآورد شده است.
طبق آمار های مندرج شده در مجلات و روزنامه های کشور،۷۳ درصد از جوانان مراکز استان ها به راحتی به ماهواره دسترسی دارند.

رویکرد نامناسب به ماهواره ها:
امروزه بیشتر افراد جامعه زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامه های ماهواره ای اختصاص می دهند و همین امر سستی نظام بیشتر خانواده های ایرانی را به دنبال دارد.برخی کارشناسان معتقدند امروزه افراد جامعه وسایل ارتباط جمعی ساده؛همانند تلویزیون و یا ویدیو را جوابگوی نیازهای خود نم دانند،به همین علت همیشه به دنبال راهی هستند که با وسایل مختلف با دنیای بیرون در ارتباط باشند.

یک آسیب شناس اجتماعی درباره پیامد های ماهواره بر روی جوانان می گوید:«با وجود اینکه برنامه های ماهوار ه ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارد،امروزه بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آن ها را در رسانه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر برنامه های مبتذل و مستهجن،از ماهواره استفاده می کنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه ها برای قشر جوان بسیار زیاد است».
چه زیبا فرموده است رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص):«کیف بکم اذا رأیتم المنکر معروفا؛چه می شود شما را آن گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می بینید».

اشاعه فحشا و بی بند و باری:
بدون شک ارایه تصویر های مستهجن و مبتذل از طریق ماهواره و نمایش آن ها یکی از عوامل گسترش بی بندوباری و به فساد کشاندن جوانان است.

دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند،برای کم رنگ کردن این اعتقادات،با ایجاد خلل دراعتقادات قشر جوان،در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن آنان می کوشد.
قرآن کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدارمی دهد ومی فرماید:
کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد،عذاب دردناکی برای آن ها در دنیا و آخرت است وخداوند می داند و شما نمی دانید.
در واقع از دیدگاه و منطق قرآن،باز گو کردن زشتی ها وارایه وترویج آنها،نهی شده است؛زیرا موجب آشکار سازی زشتی ها و بر ملا شدن آن ها می شود.امام رضا می فرماید:آن کس که گناه را نشر دهد،رانده است وآن کسی که گناه را پنهان می دارد،مشمول آمرزش الهی است.
شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها،مظاهر ضد اخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه،همچون دیگر ابزار پیشرفت می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر بیشترین خیانت ماهواره در ایجاد و رواج فساد و فحشا در میان جوانان است.

برنامه های ماهواره و تهاجم فرهنگی(۲)

شگرد های تبلیغی هنری برای نفوذ:
به شگردهای گوناگون تبلیغی در برنامه های ماهواره ای به اختصار اشاره می کنیم تا مشخص شود آیا این برنامه ها به رشد جوامع بشری کمک می کند یا انحطاط اخلاقی آن ها را تسریع می بخشد:

الف) خبر و گزارش
با دقت در اخبار و گزارش ها و هم چنین مصاحبه هایی که در واقع منابع اطلاعاتی بینندگان برنامه های ماهواره ای هستند در می یابیم که آن ها همواره در انتخاب اخبار سیاست سانسور حقایق را به شدت دنبال می کنن؛از آن جمله:

بزرگ نمایی واقعیت های کوچک برای پنهان کردن واقعیت های بزرگ تر؛ انکار یا حذف بخشی از حقایق یک موضوع برای تحریف همه آن حقیقت؛ بیان یک حقیقت،همراه با تجزیه و تحلیل ویژه آن برای تخریب اصل موضوعی دیگر؛اظهار یک حقیقت و ترکیب آن با دروغ های گوناگون برای محو آثار و پی آمد های آن حقیقت؛انتخاب واژه های منفی برای بیان یک حقیقت ارزشمند،با هدف ایجاد دافعه در شنوندگان نسبت به آن حقیقت؛القای اندیشه های خاص سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،تاریخی و علمی در قالب خبر و گزارش؛تخریب شخصیت های مفید و ترویج عناصر فاسد،به وسیله انتشار مطالبی درباره آن ها.
هر کس با این منابع به اصطلاح خبری مرتبط شود،گرچه فقط اندکی از دروغ پراکنی ها و تحریفات آن ها را به مرور زمان باور کند و اندیشه های خود را بر اساس آن بنا نهد،خواسته یا نا خواسته از اهداف آن ها پیروی خواهد کرد به ویژه با توجه به برخی اصول روانشناسی در شکل گیری برداشت ها که حتی اگر اطلاعات درست بعدی هم در اختیار مخاطبان قرار گیرد،اطلاعات نادرست اولیه اثر خاص خود را خواهد بخشید.

ب) برنامه های ورزشی یا نمایشی
برنامه های ورزشی بخش عمده ای از محتوای شبکه های ماهواره ای را تشکیل می دهند که توجه به نکات زیر در بررس آن ها ضروری است:

۱٫ غالب این برنامه ها بیش از آنکه ورزش را ارایه دهد بر جنبه های نمایشی تکیه می کند.
۲٫ هنگام پخش برنامه های ورزشی و در لابلای آن ترویج الگوهای لباس و دیگر وسایل ورزشی،رقص و آواز،پخش شعارهای منفی بسیار دیده می شود.
۳٫ از ورزش کارانی که از نظر افکار و اعمال،فاسد و ناشایسته اند،بت ساخته می شود که این امر،خطر عمده ای برای نسل جوان در پی دارد.
۴٫ برهنگی زنان درقالب ورزش،به نحوی که زن ورزشکار در ذهنیت بیننده تنها در پرتو برهنگی او پذیرفته می شود و به مرور زمان،برهنگی زنان برای بینندگان،مقبول و بدیهی می نماید.
۵٫ ورزش،هدف اصلی مطرح می شود و در نتیجه،پیروزی در آن،پیروزی در همه چیزو باخت در میدان ورزش از دست دادن همه چیز تلقی می شود.

ج) میزگردها و بمباران فرهنگی
مباحث اجتماعی و فرهنگی و حتی مسایل دینی و اخلاقی در قالب های مصاحبه،میزگرد،نظر سنجی،توضیح کارشناسان و مانند آن پی آمد های ویرانگری به همراه دارد و نمی توان آن را تبادل فرهنگی نامید؛زیرا گویندگان این برنامه ها متکلم وحده هستند و مخاطبان،فقط شنونده وبیننده.آن ها هرگز افکار و نظریات مخاطبان را منعکس نمی کنند؛بلکه چنان بیننده را با نظریات مشابه و رنگارنگ،بمباران فکری می کنند که فرصت تأمل و مقایسه حق و باطل را از او می گیرند.

د) فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی
فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی که بیش ترین بیننده را از طیف های گوناگون در سراسر جهان دارد،عمدتا ترکیبی از چند موضوع و عامل را در قالب های گو ناگون عرضه می کنند:

۱٫ خدشه دار کردن هر آن چه برای انسان ها تا کنون مقدس و خدشه نا پذیر بوده است.
۲٫ محور قرار دادن برهنگی زنان و شهوت گرایی مردان و خلاصه کردن رابطه زن و مرد به مسأله لذت جنسی.
۳٫ القای نا امیدی از آینده بشریت و ایجاد یأس از روند تاریخ و حرکت جوامع بشری.
۴٫ ایجاد ترس و وحشت در بیننده در اثر تماشای صحنه های هولناک با بهره گیری از تغییر نور و رنگ تصاویر و پخش آهنگ های هیجان آور به منظور تحریک اعصاب بینندگان تا در نهایت اراده و استحکام روانی را زا او سلب کنند.
۵٫ توجیه خشونت های وحشیانه به مثابه راه حل نهایی برای رفع اختلافات میان آدمیان،حتی در قالب فیلم های کارتونی و بازی های رایانه ای.
۶٫ عادی نشان دادن توطئه های رنگارنگ،فتنه گری ها،کلاه برداری ها و همه رذایل اخلاقی در قالب ارتباط میان شخصیت های فیلم ها که پدید آورنده بدبینی و سوء ظن در بیننده نسبت به دیگران می شود.
۷٫ ترویج فحشا و منکرات در زشت ترین نوع آن در قالب داستان های جذاب و به کمک توجیهات روانشناسانه،نظیر انواع تجاوزات جنسی،هم جنس بازی و …
۸٫ ایجاد نا امیدی نسبت به ارزش های انسانی و فضایل اخلاقی در جوامع بشری.
۹٫ القای برتری های نژادی یهود بر دیگران و تحریک ملت ها علیه یکدیگر.
۱۰٫ القای برتری غربی ها در برابر شرقی ها و یا القای برتری نظام های سیاسی غرب در برابر غیر آن و ترویج افکار انسان مداری به جای خدا محوری در برابر اندیشه های الهی که در بسیاری از فیلم ها جلوه گری می کند.

تقابل فرهنگ دینی و غربی در برنامه های ماهواره ای:

توجه به نمونه هایی از فرهنگ مهاجمان،ادعای ما را تأیید می کند:
- در فرهنگ ما پوشیدگی ارزش است؛در فرهنگ غربی برهنگی ارزش و عامل ارتقای شخصیت زن می باشد
- رازداری و پرده پوشی در مسایل شخصی برای ما یک فضیلت است؛در برنامه های تلویزیونی غرب افشاگری و پرده دری نشانه شجاعت و استحکام شخصیت افراد به شمار می رود
- ما عفاف و پرهیز از جلوه گری زنان را ارج می نهیم؛آن ها جلوه گری و خود آرایی زنان را بالا ترین امتیاز تلقی می کنند
- ما تفاهم،حفظ آرامش و صلح را در میان افراد،اعم از پیران،جوانان و کودکان در کنار پیروی از ارزش های دینی ضروری می شناسیم؛ام آنان همواره در پی طرح اختلاف و تضاد میان نسل های جامعه هستند و تشنج گرایی را با پیروی از اصل تکیه بر تضاد و تضارب میان نسل ها دنبال می کنند
- ایثارگری و حفظ منافع دیگران در مکتب و فرهنگ ما ارزش والایی دارد؛ولی در فرهنگ غرب فرد گرایی و امتیاز طلبی محور همه کار هاست
- ما کمال جویی،ارزش گرایی و معنویت طلبی را موجب سعادت می دانیم؛آن ها بیننده را به سوی سرگرمی های بی ارزش،لذت های زودگذرو مادی گری محض سوق می دهند
- برای ما عشق جلوه ای آسمانی دارد؛ام آن ها عشق را در حیوانی ترین مرحله ممکن،تعبیر و تفسیر می کنند
- خلاصه آن که،همت ما در شکوفایی استعداد های خدادادی انسان ها،تقویت قوه عقلانی و تهذیب نفسانی است؛در حالی که تلاش غربی ها برخواسته از فرهنگشان در تحریک قوای نفسانی و تخریب نیروهای فطری و الهی بشر می باشد.

راهکارهای پیشنهادی:

الف) رسالت اصلی مسئولان فرهنگی،ایمن سازی افراد به ویژه جوانان و نوجوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است.ایمن سازی تنها با برنامه ریزی هماهنگ و دارزمدت برای فرهنگ سازی دینی،گسترش شناخت معارف الهی و تنومند ساختن باورهای اصیل دینی در جامعه،میسر است که می توان با گذشت زمان افراد جامعه را به خود آگاهی و خود باوری برساند.به دیگر سخن از برخورد های فیزیکی و محدودیت آفرین در استفاده از ماهواره و اینترنت و…،نیز تنها باید به عنوان تکمیلی و یکی از راه های ایمن سازی بهره برد.
ب) اگر محدودیت آفرینی در استفاده از برنامه های ماهواره،بدون جایگزین کردن برنامه های سازنده و مورد علاقه جوانان باشد،به نتیجه نخواهد رسید و جوانان به انحرافات و مشکلات دیگری دچار خواهند شد.بنابراین با انتخاب برنامه های مناسب یا جایگزین کردن فعالیت های دیگر به جای تماشای برنامه های ویرانگر ماهواره ای،می توان از پیامد های منفی آن ها پیشگیری کرد.
ج)باید برای رشد فرهنگ اسلامی در جامعه تلاش کرد.در این راه از روش های زیر می توان بهره گرفت:
۱٫ عمل به ارزش های مکتبی و ملی از جانب مسئولان و مدیران
۲٫ برداشتن محدودیت های غیر ضروری در زمینه های گوناگون،تا آنجا که به رواج ضد ارزش ها منجر گردد
۳٫ تهیه فیلم هایی با موضوعات متناسب با تعلیم و تربیت اسلامی.
منابع: هجوم خاموش – سید محمد سقا زاده،حمزه کریم خانی – عطر یاس
ماهنامه دیدار آشنا – شماره ۶۵
آلوین تافلر – جابجایی در قدرت – ترجمه شهین دخت خوارزمی
سوره نورآیه ۱۹
تأملات فرهنگی و هنری – علیرضا باوندیان – انتشارات شاملو

http://www.zohor.in/?p=10361

اندروید اسلامی


اندروید اسلامی


برنامه اندروید ام ابیها

برنامه اندروید ام ابیها

ام ابیها برنامه ای درباره زندگانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شامل موارد زیر: ولادت حضرت ازدواج حضرت مساله فدک شهادت حضرت فضیلت تسبیح حضرت زیارت حضرت منابع هم در پایان امده است تا شک و شبهه ای وجود نداشته باشد همچنین امکان به اشتراک گذاری ازطریق ایمیل و پیام رسانها وجود دارد التماس دعا منبع: کافه بازار نام نرم ...

متن کامل »

برنامه اندروید شهید شیرودی

برنامه اندروید شهید شیرودی

نرم افزار شهید شیرودی براین نرم افزار در مورد زندگی نامه ، خاطرات و عکس هایی از شهید شیرودی می باشد. فونت متون، فونت زیبای نستعلیق می باشد که امکان دارد در بعضی گوشی ها به درستی نمایش داده نشود. در این صورت از منوی برنامه گزینه ی تغییر فونت را انتخاب کنید تا با فونت معمولی نمایش داده شود. ...

متن کامل »

برنامه اندروید منتهی الامال

برنامه اندروید منتهی الامال

منتهی الامال این برنامه درون پرداخت میباشد، داشتن این برنامه به هر مسلمانی توصیه میشود، لطفا از دست ندهید. برترین برنامه اندرویدی از لحاظ زیبایی و محتوا و امکانات ، درایران. لطفا بالمس کردن اسم بنده دربالا از دیگربرنامه های ماهم دیدن فرمایید. پس از موفقیت دربرنامه های حِلْیَةِ الْمُتَّقینَ،حیوه القلوب، بانک سرگرمی داروخانه مذهبی و….اینباربا برنامه منتهی الامال درخدمت ...

متن کامل »

برنامه اندروید سفر به مکه مکرمه ۳ بعدی

برنامه اندروید سفر به مکه مکرمه ۳ بعدی

 برنامه سفر به مکه مکرمه ۳ بعدی Mecca 3D – A Journey To Islam یک برنامه بی نظیر می باشد که با استفاده از آن می توانید به مکه مکرمه سفر کنید و در محیطی بسیار زیبا و کاملا ۳ بعدی با گرافیک بالا به جستجو بپردازید. در این نسخه از برنامه می توانید به صورت کاملا آزادانه در جهانی ...

متن کامل »

برنامه اندروید بهشت زهرا (س)

برنامه اندروید بهشت زهرا (س)

نرم افزار بهشت زهرا (س) به صورت آفلاین با قابلیت جستجوی متوفی نرم افزار بهشت زهرا یک نرم افزار جالب است که توسط شرکت (ایده پرداز ژوبین) تهیه شده است که از مهم ترین ویژگی های فنی این نرم افزار می توان به جستجوی سریع متوفی و نمایش محل دفن آن بر روی نقشه، امکان انتخاب مبدا و مقصد ونمایش مسیر ...

متن کامل »

برنامه اندروید آخرزمان از گفتار ائمه (ع)

برنامه اندروید آخرزمان از گفتار ائمه (ع)

آخرزمان از گفتار ائمه (ع) ( اللهم عجل لولیک الفرج ) کی مهدی موعود ظهور خواهد کرد. در آخر زمان چه خواهد شد. در آخر زمان دنیا چگونه است. در آخر زمان زنان و مردان چگونه هستند. در آخر زمان چه روی خواهد داد. در آخر زمان چه کسانی سرباز مهدی موعود هستند. آیا آخر زمان نزدیک است؟ آیا در ...

متن کامل »

برنامه اندروید خواص آیت الکرسی(رایگان)

برنامه اندروید خواص آیت الکرسی(رایگان)

خواص آیت الکرسی به نام خدا “لطفا برای حمایت ما برای ساخت برنامه های رایگان دیگر نظر خود را درباره برنامه ثبت نمایید” این برنامه مجموعه ای ارزشمند از خواص آیت الکرسی را در محیطی زیبا در عین حال کم حجم برای استفاده همگان فراهم ساخته است . “این برنامه به طور رایگان برای شما فراهم شده است و هزینه ...

متن کامل »

برنامه اندروید خواص خوراکی ها از گفتار ائمه (ع)

برنامه اندروید خواص خوراکی ها از گفتار ائمه (ع)

خواص خوراکی ها از گفتار ائمه (ع) خواص غذاها خواص میوه ها خواص خوراکی ها تماما از گفتار ائمه (ع) منابع: مکارم الأخلاق فروع کافی علل الشرایع بحار الانوار اصول کافی گنجهای معنویی نام نرم افزار حجم دانلود با لینک مستقیم خواص خوراکی ها از گفتار ائمه (ع) ۶۰۷KB

متن کامل »

برنامه اندروید حیوة القلوب ( تاریخ پیامبران )

برنامه اندروید حیوة القلوب ( تاریخ پیامبران )

حیوة القلوب ( تاریخ پیامبران ) این برنامه درون پرداخت میباشد، داشتن این برنامه به هر مسلمانی توصیه میکنیم، لطفا از دست ندهید. برترین برنامه اندرویدی از لحاظ زیبایی و محتوا و امکانات ، درایران. پس از موفقیت دربرنامه های حِلْیَةِ الْمُتَّقینَ، بانک سرگرمی شادی ومذهبی، ازدواج و….اینباربا برنامه حیاه القلوب درخدمت شما هستیم لطفا بالمس کردن اسم بنده دربالا ...

متن کامل »

برنامه اندروید دعا عهد

برنامه اندروید دعا عهد

دعا عهد بنام خدا تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت چه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی متن دعا عهد به همراه ترجمه و فایل صوتی به صورتی زیبا و کاملا روان ،قابل اجرا در دستگاههای اندرویدی با ...

متن کامل »