اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

اندکی صبرسحرنزدیک است

کتاب مقاله سخنرانی کتاب درسی نمونه سئوال

آشنایی با مزایا و معایب آشنایی در فضای مجازی


آشنایی با مزایا و معایب آشنایی در فضای مجازی


چت کردن نقطه شروع آشنایی اینترنتی است. ابزاری که از نظر خیلی ها وسیله مناسبی برای برقراری ارتباط با افراد مختلف به شمار می رود و حتی برای انتخاب شریک زندگی خود هم به آن متوسل می شوند. البته قرار نیست پیش داوری کنیم و پرونده شناخت چتی را از همین اول ببندیم چرا که خیلی ها معتقدند با تغییر جوامع و

رایج شدن روش های ارتباطی جدید، چت کردن هم می تواند جایگاه خود را به عنوان یک روش ارتباطی پیدا کند. به هر حال حتی اگر این فرضیه هم درست باشد، باید دید که در زمان فعلی و جامعه امروزی ما، چت کردن چقدر برای برقراری رابطه مناسب است و مهم تر از آن چقدر می تواند برای هدفی مثل ازدواج به کار گرفته شود.

آشنایی های اینترنتی؛ خوب یا بد؟

مشکل اساسی این شیوه ی آشنایی این است که چون افراد در آن با هم ارتباط رو در رو و حضوری ندارند، شناخت، منحصر به گفته های افراد می شود. از آنجایی هم که اغلب نوجوانان و جوانان احساسی و عاطفی هستند به سخنان غیر واقعی فرد مقابل و تناقض های گفتاریش توجه نداشته و پس از گذشت مدتی به فرد مقابل علاقه مند می شوند.

در اغلب موارد ارتباط از چت روم به ارتباط تلفنی مبدل می شود. این ارتباط همچنان ادامه مییابد و طرفین هر روز بیشتر شیفته ی گفتار و بیان یکدیگر می شوند بدون آنکه حتی بدانند ظاهر همدیگر را می پسندند؟ شیوه رفتاری طرف مقابل از نظرشان مورد قبول است یا حتی جایگاه اجتماعی آنها و خانواده شان تناسبی با هم دارد یا نه.

 

شاید بگویید که روابط می تواند از این هم پیشرفته تر شده و وارد مرحله ارتباط رو در رو شود. به هر حال موارد زیادی اتفاق افتاده که دو طرف پس از ملاقات، با دیدن یکدیگر شوکه شده و متوجه می شوند که هیچ سنخیتی با هم ندارند. اما چون پیش تر دلبسته و عاشق هم شده اند یا در بهترین حالت به هم عادت کرده اند، پذیرش واقعیت برایشان سخت می شود. این افراد حتی گاهی به سبب ترحم و یا ترس از نفرین وتهدید فرد مقابل و … به ازدواج با او تن می دهند. لذا آشنایی از طریق چت راه مطمئن و معقولی نیست.


اینترنت محیطی مجازی است و خیلی ها به چشم سرگرمی به آن نگاه می کنند و زندگی ایده آل یا حتی فانتزی شان را در آن به تصویر می کشند. از معرفی خود با یک جنسیت دیگر گرفته تا ادعای تحصیلات و موقعیت خاص


بنابراین آسیب های این روش آشنایی را می توان در چند گزینه خلاصه کرد

ـ معمولاً کسانی چت را انتخاب می کنند که به دلایلی نمی خواهند دیده و کاملاً شناخته شوند. بنابراین ارائه اطلاعات غلط توسط یکی از طرفین به دیگری، درصد بالایی را به خود اختصاص می-دهد.

ـ افراد در این نحوه آشنایی چون فقط از فرد مقابل خوبی میشنوند او را کاملاً آرمانی و خوب تصور میکنند چون روابط در این نوع از آشنایی براساس احساسات است.

ـ چت اعتیادآور است و معلوم نیست شخص با چند نفر در ارتباط بوده و هست. پس فرد را در آینده دچار سوءظن و سلب اعتماد می کند.

ـ این مورد را هزار بار شنیده اید. ما هم برای بار هزار و یکم تاکید می کنیم که اینترنت محیطی مجازی است و خیلی ها به چشم سرگرمی به آن نگاه می کنند و زندگی ایده آل یا حتی فانتزی شان را در آن به تصویر می کشند. از معرفی خود با یک جنسیت دیگر گرفته تا ادعای تحصیلات و موقعیت خاص.


ـ در این گونه ارتباطات، شناخت جدی امکان پذیر نیست. چون دو طرف مراقب خود هستند و طبیعی است که فهرستی از معایب خود را در اختیار دیگری قرار نمی دهند.

ـ این ارتباط که ماه ها بدون هیچ آشنایی واقعی به طول می انجامد، می تواند فرد را درگیر توهمات و واقعیات ساختگی کند.

ـ در این روش آشنایی فقط یک یا دو تا از حواس افراد درگیر می شود. به همین دلیل اطلاعات غیر کلامی از فرد رو به رو ندارند.

ـ معمولاً خانوادهها از این گونه آشناییها و ازدواجها حمایت نم یکنند.


 مزایای آشنایی اینترنتی

ـ بعد از آنکه گفتگوهای رسمی در چند جلسه با اطلاع خانواده ها انجام شد، چت می تواند راه مناسبی باشد برای تکمیل بحث یا مواردی که قبلاً از یاد برده اید. باید در نظر داشت که چت کردن بدون تشریفات انجام می شود و زحمت بیرون رفتن را به شما نمی دهد.

ـ با اخلاقیات و فرهنگ عموم مردم آشنا می شوند.

ـ چون در فرهنگ ایرانی موانع زیادی برای ارتباط طولانی قبل از ازدواج بین خانواده های جوانان وجود دارد و جوانان نمی توانند با خصوصیات یکدیگر آشنا شوند استفاده از این ابراز برای آشنایی پیش از ازدواج مطلوب و مفید خواهد بود. البته در صورتی که همه در بیان اطلاعات و خصوصیات خود صادق باشند.

– ازدواج اینترنتی در یک صورت می تواند موفق باشد که صرفاً نقش واسطه (معرف) را ایفا کند و دو طرف به شدت مراقب دلبستگی ها و شیدایی ها باشند و کر و کور نشوند که البته همین نوع ازدواج هم دو تا مشکل دارد که باید به آنها توجه کرد:



1. در ایران به طور معمول، والدین جوانان زیر بار چنین ازدواجی نمی روند.

2. حضور در چت روم و ارتباط با جنس مخالف ممکن است پس از ازدواج، عامل سلب اعتماد طرفین از هم شود.



استفاده از اینترنت برای همسریابی ظاهراً آسان ترین راه تشکیل زندگی مشترک به نظر می رسد اما واقعیت این است که فضای نامطمئن مجازی نمی تواند ملاک دقیق و قابل اعتنایی برای یافتن یک شریک دائمی به حساب آید.

10 دلیل برای حضور در شبکه های اجتماعی

10 دلیل برای حضور در شبکه های اجتماعی

ارتباط نزدیک و روزانه با اعضای خانواده، دوستان و اطرافیان مهمترین دلیلی است که باعث می شود مردم جهان در شبکه های اجتماعی حضور یابند.

به گزارش سرویس فضای مجازی باشگاه خبرنگاران، سال 2014 میلادی دوره ای بود که طی آن بخش اعظیم زندگی ها دیجیتالی شد و به گفته محققان بزرگترین تحول مجازی تاریخ صورت گرفت. در این سال مهمترین گام برای ورود شبکه های اجتماعی به زندگی روزمره برداشته شد تا این عرصه علاوه بر ابزاری برای برقراری ارتباطات روزانه، دیگر نیازهای زندگی روزمره را هم پاسخ دهد.

مرکز Wear Social برای مشخص شدن میزان گستردگی شبکه های اجتاعی در سراسر جهان، ژانویه 2015 مطالعه جامعی انجام داد و در پایان مشخص شد تا آن زمان 7.2 میلیارد نفر روی کره خاکی ساکن بودند. 3.0 میلیارد نفر از آنها به صورت دایم از مزایای اینترنت بهره می بردند، 2.07 میلیارد حساب کاربری فعال در شبکه های اجتماعی مختلف مورد استفاده قرار می گرفته است، 3.6 میلیون کاربر جهانی از دستگاه موبایلی استفاده می کرده اندو از میان تمام مشترکان شبکه های اجتماعی 1.6 میلیارد نفر با دستگاه های موبایلی از مزایای آنها بهره می بردند.

بودن یا نبودن در شبکه های اجتماعی

این مرکز تحقیقاتی توضیح داد یک سوم جمعیت جهان معادل 29 درصد به صورت دائم خدمات شبکه های اجتماعی را مورد استفاده قرار می دهند اما چه دلیلی وجود دارد که این تعداد جمعیت را وارد این فضا کرده است؟

ارتباط نزدیک و روزانه با اعضای خانواده، دوستان و اطرافیان مهمترین دلیلی است که باعث می شود مردم جهان در شبکه های اجتماعی حضور یابند. این دلیلی است که مرکز Global WebIndex براساس آخرین مطالعه جهانی خود توضیح داده و می گوید از میان دو میلیارد مشترکی که به صورت مستمر وارد شبکه های اجتماعی می شوند، 55 درصد دلیل اصلی خود را برقراری ارتباط با دوستان و اطرافیان اعلام کرده اند و بر این باورند که شبکه های اجتماعی نسبت به دیگر روش های ارتباطی مطمئن تر و سریع تر هستند و از این طریق می توانند تمام نیازهای ارتباط خود برای حضور مجازی در کنار اعضای خانواده یا نزدیکان را پاسخ گویند.

اما به هر حال باید توجه داشت که این فضا طی چند سال گذشته تخصصی تر شده است و به جز برقراری ارتباط نزدیک میان افراد، کاربردهای دیگری را هم در اختیار گرفته است. به همین خاطر در بررسی اخیر 44 درصد کاربران جهان اعلام کردند به روز بودن، دریافت آخرین اخبار، قرار گرفتن در جریان اتفاقات روز و داشتن سرگرمی در اوقات فراغت مهمترین دلیلی است که آنها را به شبکه های اجتماعی می کشاند.



مرکز تحقیقاتی GWI می گوید که این دلایل برای حضور مستمر در شبکه های اجتماعی یک اصل کلی را نمایان می کند. با تحلیل این دلایل به عنوان مهمترین اولویت کاربران جهانی برای حضور در شبکه های اجتماعی می توان دریافت که این افراد فرم های ایستا در شبکه های اجتماعی را به قابلیت های پویایی آن ترجیح می دهند و وابستگی بیشتری به این بخش از خدمات اجتماعی در فضای مجازی دارند.

این مطالعه با بررسی موردی روی کاربران ایستا در فیس بوک دریافت که بسیاری از مشترکان شبکه های اجتماعی به این فضا به عنوان منبع اصلی برای دریافت محتوا نگاه می کنند و آن را یک پلتفرم جامع و فعال نمی دانند.

همین مسئله موجب شده تا 27 درصد از کاربران اینترنتی جهان اعلام کنند که از شبکه های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن جزییات زندگی خود استفاده می کنند و این فضا را بستر مناسبی می دانند تا به کمک آن اتفاقات روزمره خود را به گوش اطرافیان برسانند.

 

این افراد معتقدند حتی در دنیای واقعی هم نمی توان با این کیفیت جزییات زندگی عادی را با بقیه در میان گذاشت و همراه با تصویر، توضیح کامل یا ویدیو به اطرافیان و دوستان اعلام کرد که در طول روز چه اتفاقاتی افتاده است.

البته باید گفت این دلیل در مقابل کاربرانی که شبکه اجتماعی را فضایی برای ابراز ایده ها و نظریات خود مناسب می دانند اهمیت کمتری دارد و در گروه مقابل افراد سعی می کنند با انتشار عکس و ویدیو، تصورات ذهنی، ایده و تخیلات خود را به اطلاع دیگران برسانند.

بدیهی است این اتفاقات موجب می شود کاربران با شبکه اجتماعی احساس راحتی بیشتری داشته باشند و هر آنچه در ذهن خود دارند را روی این پلتفرم ارائه دهند و به جز اتفاقات شخصی و روزانه، مطالب مهمتری هم از جانب آنها مطرح شود.

به هر حال 10 دلیلی که موجب شده کاربران اینترنتی جهان در شبکه های اجتماعی حضور یابند و به صورت مستمر انواع مختلف آن را مورد استفاده قرار دهند، به ترتیب زیر اعلام شده است:

1- ارتباط نزدیک با خانواده و اطرافیان - 55 درصد

2- به روز بودن، دریافت آخرین اخبار و در جریان قرار گرفتن اتفاقات روز دنیا - 44 درصد

3- پر کردن اوقات فراغت - 41 درصد

4- پیدا کردن محتوای سرگرم کننده از جمله نوشته ها وتصاویر ویدیویی - 39 درصد

5- پیدا کردن محتوای سرگرم کننده از جمله نوشته ها و تصاویر ویدیویی - 39 درصد

6- به اشتراک گذاشتن عکس ها و ویدیوها با دیگران - 38 درصد

7- اشتراک در شبکه های اجتماعی به دلیل حضور بسیاری از دوستان و اطرافیان - 36 درصد

8- در اختیار داشتن شبکه گسترده و جامع با دیگران - 33 درصد

9- ملاقات با افراد جدید - 32 درصد

10- به اشتراک گذاشتن جزییاتی که در طول روز و زندگی عادی اتفاق می افتد - 27 درصد

به هر حال، افرادی که فکر می کنند حضور در شبکه های اجتماعی نوعی وقت تلف کردن است و فضاهایی منند فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و ... طی چند سال آینده از عرصه رقابتی بیرون می روند و فناوری های جدیدتر جایگزین آنها می شود، باید توجه داشته باشند که به دلایل مذکور یک سوم مردم جهان در این فضای اجتماعی آنلاین حضور دارند و به صورت مستمر خدمات و مزایای آن را مورد استفاده قرار می دهند.

پیش بینی شده که ابتدای سال 2018 میلادی تعداد مشترکان شبکه های اجتماعی جهان از 2.44 میلیارد نفر هم فراتر رود تا حضور در این فضا به نوعی التزام برای انسان های مدرن بدل شود.


ده دلیل برای حاضر نبودن در شبکه اجتماعی

بازاریابی در شبکه های اجتماعی اتفاق جدیدی است که طی چند سال اخیر به اوج خود رسیده و به دلیل اصلی حضور مراکز تبلیغاتی در این فضاها تبدیل شده است. مرکز Main Sights می گوید نگاه 93 درصد مراکز بازاریابی جهانی برای حضور در شبکه های اجتماعی مثبت است و سرمایه گذاری روی آن را کاملا موفق می دانند اما به جز مراکز مذکور، کاربران عمومی هم به صورت گسترده در شبکه های اجتماعی حضور می یابند و از کودکان گرفته تا کهنسالان خدمات آن را مورد استفاده قرار می دهند.

بررسی ها نشان داده است کودکان با میانگین سنی 10 سال در فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و پینترست حضور می یابند و البته تمام دوستان آنها را افراد هم سن و سال تشکیل نمی دهند. با همه این توضیحات تاکنون فکر کرده اید که شبکه های مجازی با محاسن فراوان و گسترده خود می توانند مشکلاتی را هم به همراه داشته باشند و دردسرهایی برای ما ایجاد کنند؟ تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که حاضر نبودن در این قبیل فضاها چه مزایایی را می تواند برای شما به همراه بیاورد؟

شما به عنوان کاربر عادی اطلاعات شخصی و عمومی را که در اختیار دارید روی پلتفرمی به اشتراک می گذارید که هیچ دخل و تصرفی در فرآیند مدیریت آن ندارید و این پلتفرم به هر سمت که بخواهد، می تواند تفکر و رفتار شما را سوق دهد.

باید به این مسئله توجه کرد هر آنچه که در شبکه های اجتماعی انجام می دهیم برای ما نیست و به عبارت دیگر، رد پای مجازی که از خود در این فضا به جا می ذاریم، در تصاحب شرکت های بزرگی است که مدیریت این فضا را در اختیار دارند. البته این یک تهدید سایبری یا مشکل امنیتی نیست که ما را نگران کند اما واقعیتی است که باید آن را پذیرفت.



بودن یا نبودن در شبکه های اجتماعی



این واقعیت که حضور در شبکه های اجتماعی می تواند معایبی را به همراه داشته باشد و کنترل داده های شخصی ما را در اختیار مدیران شبکه های مجازی بگذارد، از چشم شرکت های تجاری و برخی مراکز بازاریابی هم پوشیده نبوده است.

اپل که این روزها یک برند جهانی با ارزش چند صد میلیارددلاری محسوب می شود، هیچ صفحه رسمی روی توییتر ندارد و صفحه اختصاصی آن در فیس بوک که 12 میلیون هوادار را در خود جا داده است، به ندرت و با احتیاط فراوان مطالبی را منتشر می کند. اینکه چرا اپل و برخی دیگر از شرکت های بزرگ روی شبکه های اجتماعی فعال نیستند، دلیل قانع کننده ای دارد تا ما را نیز برای حضور در چنین فضاهایی آگاه کند.


به هر حال، 10 دلیلی که به واسطه آنها می توان شبکه های اجتماعی را کنار گذاشت و تفکر بیشتری برای حضور نداشتن در این فضاهای رسانه ای مجازی انجام داد، به قرار زیر اعلام شده است:

1- تمایل ندارید به راحتی و با یک جستجوی اینترنتی ساده پیدا شوید.

2- ترجیح می دهید ارتباطات خود را به صورت حضوری مدیریت کنید.

3- برای حریم شخصی خود ارزش زیادی قائل هستید.

4- از این مسئله واهمه دارید که اطرافیان نظرات مخالف خود را به صورت عمومی در مورد شما اعلام کنند.

5- حضور در این فضا وقت و هزینه شما را هدر می دهد.

6- این فضا مانند دیگر فناوری های جدید مدتی بعد از کار می افتد و چیزهای جدیدتر جای آن را می گیرد.

7- ترجیح می دهید فضاهای ساده تر را برای معرفی خود استفاده کنید و از پیچیدگی های فیس بوک، توییتر و ... دوری می کنید.

8- شما یک انسان واقعی هستید و حضور در یک فضای مجازی نمی تواند همه جوانب شما را معرفی کند.

9- شبکه های اجتماعی از افرادی پر شده است که از زمان خود به درستی استفاده نمی کنند و هدف اصلی آنهاس رگرمی است.

10- اگر در شبکه های اجتماعی عضو شوید، خود را در معرض حملات هرزنامه ها و ناامنی های سایبری قرار می دهید.

هدف از اعلام دلایل مذکور این نیست که شما از حضور در شبکه های اجتماعی منصرف شوید اما همانطور که کارشناسان تاکید می کنند، بهتر است پیش از حضور فعال در این فضای تخصصی، اطلاعات و آگاهی کامل پیرامون آن داشته باشید و به عبارت دیگر با چشمان باز از ابزار مختلف اجتماعی مجازی بهره ببرید. برنامه ریزی و هدف گذاری برای حضور در شبکه های اجتماعی، مهمترین اتفاقی است که باید در نظر گرفت. اینکه قرار است چه اطلاعاتی را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت، هویت و شخصیت هر کاربر را نمایان می کند.

ایده خوبی به نظر نمی رسد که هر آنچه در طول شبانه روز انجام می دهید، در شبکه های اجتماعی بازتاب داشته باشد که البته این مسئله حتی می تواند امنیت شما را هم به خطر بیندازد؛ زیرا برای مثال این اتفاق به خوبی نشان می دهد که چه ساعت هایی از روز را منزل نیستید، چه اجناس گرانقیمتی دارید یا نقطه ضعف شما چه چیزی است.

همچنین اگر قرار است برای شرکت یا کسب و کار خود صفحه اختصاصی در شبکه های اجتماعی درست کنید، این مسئله مهم به نظر می رسد که اطلاعات سازمانی به هیچ وجه روی این فضاهای عمومی قرار نگیرد و حریم اختصاصی شما حفظ شود. در مجموع اگر با آگاهی کامل این فضا مورد استفاده قرار گیرد، مزایای بیشتری از آن نمایان خواهد شد.

منبع: برترین ها
با فواید فضای مجازی آشنا شوید+تصاویر

چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟

چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟
گفت و گو با مقصود فراستخواه درباره نسل ها، زندگی در دنیای مجازی رونق حیات در اینستاگرام و از کار افتادگی دستگاه معناساز.

 دهه شصتی ها، دهه هفتادی ها، نسل سوخته، نسل بی خیال خوشگذران و... سوژه جدل ها و بحث های سرگرم کننده است. نسل دهه شصت و هفتاد ایران، در دنیا به نسل Y معروفند که ظاهرا اولین نسلی هستند که به پدرها و مادرهایشان آموزش می دهند. به گزارش هفته نامه کرگدن، گفت و گو با مقصود فراستخواه درباره نسل ها، زندگی در دنیای مجازی رونق حیات در اینستاگرام و از کار افتادگی دستگاه معناساز. دهه شصتی ها، دهه هفتادی ها، نسل سوخته، نسل بی خیال خوشگذران و... سوژه جدل ها و بحث های سرگرم کننده است. نسل دهه شصت و هفتاد ایران، در دنیا به نسل Y معروفند که ظاهرا اولین نسلی هستند که به پدرها و مادرهایشان آموزش می دهند. این نسل، در دنیای کامپیوترها، اینترنت، رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات بزرگ شده اند و هرکدام نسبتی با این فضاها دارند. این نسل به فضای مجازی پناه برده اند که این مسئله از مشاهده های روزمره و دنبال کردن فعالیت هایشان در فضاهای مجازی پیداست. چه می شود که نسل ها خلقیات متفاوتی دارند و چرا جوان ترها این چنین در شبکه های مجازی غرق هستند؟ چرا آلبوم های عکس شخصی، امروز جایشان را به اینستاگرام داده اند؟ جواب این سوال آخر البته چندان سخت نیست. لابد از اینستاگرام هزار کار بر می آید که آلبوم ها بر نمی آمد. مقصود فراستخواه، جامعه شناس و استاد دانشگاه، در رابطه با نسل ها در ایران مطالعه و پژوهش کرده است. او معتقد است، ناکارآمدی دستگاه معناساز در شکل گیری روحیات نسل جوان تاثیر زیادی داشته است. چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ قدیم ترها، یعنی زمان پدرها و مادرهای ما و البته پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، یک مدل زندگی وجود داشت. درواقع شاید بتوان گفت یک زندگی تعریف شده وجود داشت. در دنیای امروز، جوانانی که به آن ها نسل دهه شصت و هفتاد می گوییم و حتی جوان ترین ها که نسل دهه هشتاد هستند، زندگی جداگانه ای هم تجربه می کنند و آن هم زندگی در فضای مجازی است. چرا این قدر فضای مجازی مهم است؟ یا چه شده است که نمی توان زندگی در فضای مجازی را از زندگی روزمره جدا کرد؟ هر کدام از نسل هایی که با اینترنت مواجه شدند، یک نسبت منحصر به فرد با این موضوع داشتند. اینترنت برای نسل دهه شصت یک پدیده بود، برای دهه هفتاد و هشتاد بخشی از زندگی روزمره. برای کسی که متولد دهه شصت است، کامپیوتر و اینترنت در زمانه خودش یک کشف بود، یک دریافت تازه از جهان، یک «یافتم، یافتم!» بود. برای نسل دهه هفتاد، نه. نسل دهه هفتاد از وقتی اطرافشان را شناختند، کامپیوتر و اینترنت وجود داشت. همان طور که کاسه و استکان و وسایل معمولی خانه هست. در حال حاضر برای این نسل و نسل دهه هشتاد، اینستاگرام، فیس بوک، توییتر و همه این شبکه ها تکراری است. وقتی دنیا تازگی اش را از دست می دهد، شما باید معنای تازه ای ایجاد کنید. وقتی در جامعه ای معناسازی مختل می شود، حاصلش نسلی است که دنیا را مزخرف و ابزورد می بیند. برای ساخت معنای تازه باید فیلم تازه و تئاتر تازه ساخته شود، حوزه عمومی آزاد باشد، فضاهای فرهنگی و مطبوعات پررونق باشد. در نتیجه فضاهای فکری، فلسفی، فرهنگی، هنری، اجتماعی و سیاسی دموکراتیک و آزاد معنا ساخته می شود و معنا می تواند بخشی از نیازهای یک نسل را تامین کند. وقتی معنای تازه ای پیدا کنید، مدتی با آن زندگی می کنید و جهان برایتان تازگی پیدا می کند. همین باعث می شود بخشی از احساس پوچی رفع و رجوع شود. محدودیت ها باعث شده که دستگاه معناساز اجتماعی راکد شود. در این مسئله، مشکلات اقتصادی هم دخیل است؛ نبودن چشم انداز روشن برای جوان و درگیری های پیش پا افتاده معیشتی چه برای پدر و مادرها و چه برای جوان ها. چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ خیلی از جوان هایی که اسم دهه هفتادی یا دهه هشتادی رویشان گذاشته ایم انگار شبانه روزی در شبکه های مجازی زندگی می کنند. دنیا را به شکل لایک و فالوئر می بینند و این دنیا اتفاقا فضای ارزشی آن هاست و خیلی جدی در آن زندگی می کنند. دلیل این همه جدی گرفتن این فضاها چیست؟ دنیای واقعی برایشان جالب نیست. یک دنیای خیالی برای خودشان می سازند. اتفاقا به دنیای مجازی مراجعه می کنند به عنوان دنیای که اصرار دارند واقعی تر است از چیزی که ما به آن دنیای واقعی می گوییم و آن ها اصلا نمی توانند با آن ارتباط برقرار کنند. وقتی شما در یک مهمانی هستید، می بینید که یک نوجوان یا جوان نسل دهه هفتادی نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. بحث ها برای نامربوط است. الگوهای رفتاری برایش بی معنی است. تنها چیزی که دارد اینستاگرامش است. آن دنیای مجازی به تعبیر دریدایی، شبحی است موهوم که واقعی تر است از دنیایی که احساس می کنی در آن بیگانه ای. این مهمانی یک مثال کوچک است. حالا این را گسترده کنید و تعمیم دهید به سطح جامعه. نظام آموزشی ما چیز جالبی برای عرضه ندارد و اصلا جذاب نیست، چرا که با زیست و مسائل عینی کودکان و نوجوانان ارتباطی ندارد. یا واحدهای دانشگاهی کمتر با نیازهای واقعی و شغلی و مسائل زندگی روزمره مرتبط است. کلی گویی هایی است کلیشه ای که بچه ها حفظ کنند و مدرک بگیرند. این یعنی سیستم آموزشی مختل است و جوان عزت نفسش را از دست می دهد، چرا که خودش را به یک دریافت کننده مدرک تقلیل یافته می بیند. البته بخشی از این مشکلات جهانی است، اما مشکلات ما مبتذل ترین حالت آن است. ما در برنامه ریزی مشکل داریم و دلیلش هم ضعف مدیریت است. این ضعف مدیریت از کجا ناشی می شود؟ مدیریت در دست نسلی است که نمی تواند نیازها را احساس کند. بخشی از مشکلات نسلی ما از فاصله نسلی مدیریت با جوانان است. این که نسلی که مدیریت را در دست دارند با نسل جوان و نوجوان ارتباط برقرار نمی کنند. وقتی تمام سیستم ها و برنامه ها در فاصله نسلی تولید می شود، نتیجه اش ازدیاد فاصله هاست. فاصله نسلی در هر حال وجود دارد و این فاصله تنوع ایجاد می کند. درواقع این گوناگونی خلاق جهان ماست. فاصله نسلی یعنی ارزش های متفاوت، گرامر متفاوت، نگرش ها، تجربه ها و خاطرات متفاوت. اگر این فاصله بیش از حد متعارفش باشد، شکاف نسلی به وجود می آید. در این صورت دو نسل نمی توانند با هم ارتباط برقرار کنند، مبادله خلاق داشته باشند و به فضای بین نسلی شان غنا بدهند. ما فضاهای میان نسلی نداریم که نسل ها با هم گفت و گو کنند. وقتی نتوانیم شکاف نسلی را رفع و رجوع کنیم، تعارض نسلی ایجاد می شود که خطرناک ترین وضعیت است. در این حالت نسل ها نه تنها بیگانه اند که از هم تنفر دارند. بینشان اختلاف و تنش وجود دارد. ما اصرار داریم ارزش های خودمان را حفظ کنیم. بخشی از چیزی که به آن ناهنجاری نسل جوان می گوییم، ناشی از ناکارآمدی هنجارهای ماست. سرشت زیستن در عالم امروزی عوض شده است. وقتی هنجارهای ما در دنیای امروز جواب نمی دهد و این نسل این ها را رعایت نمی کند، ما می گوییم ناهنجار است. وقتی بچه ها این تصویرها و برداشت های ما را نمی پذیرند می گوییم اهل دین نیستند. از عقربه زمان آویخته ایم و نمی خواهیم حرکت کنیم. عقربه که حرکت می کند می گوییم اشکال از عقربه است. بیشتر سراسیمگی و حال به حال شدن این نسل ناشی از این است که ارزش های کارآمد و سرشار و گرم که بتوانند با آن زندگی کنند به آن ها ارائه نمی دهیم. نه نهادهای مسئول و نه نهادهای مدنی. وقتی مغول حمله کرد و همه چیز را سوخت، مردم به عرفان و تصوف و خانقاه ها پناه بردند. وقتی مردم در دنیای واقعی چیزی نمی بینند، پناه می برند به دنیای درونی و روحی و دنیایی از معانی. چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ این پناه دادن چه اشکالی دارد؟ مشکلات از همین جا شروع می شود. نوع بدخیم پناه بردن می شود اعتیاد. اعتیاد گاهی به مواد مخدر است، گاهی به شبکه های مجازی و گاهی گروه های دوستی پرمخاطره. مهمانی بد نیست ولی وقتی ما دنیا را برایشان تنگ می کنیم، آن ها سراسیمه می روند به سمت دنیای خودشان. در تمام امورشان ریسک وجود دارد و این اوضاع را خطرناک می کند. تصور کنید اگر انرژی زندگی در جوان ها را به سمت ساختن و هنر و فرهنگ و علم و فعالیت های اجتماعی سرازیر می کردیم، چه می شد. ترس ها و دلهره ها در این نسل چه به خاطر مشکلات اجتماعی و چه مشکلات جهانی، در رفتار و سبک زندگی شان و در درکشان نسبت به آینده خودشان تاثیر می گذارد. در این بین یک مسئله ای می ماند. این که اغلب جوری از این نسل و مشکلاتش حرف زده می شود که به نظر مسائل برای بار اول است که پیش آمده اند. البته هر دوره ای از زمان اقتضائاتی دارد، اما وقتی ما از نسل حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟ نسل درواقع به معنای گروه بندی زمانی اجتماعی است. چیزی است عام تر از قشرها و طبقات اجتماعی. تعریف نسل منحصرا با ملاک های بیولوژیک نیست. فقط زیستن در یک دوره ده سال نیست که نسل به وجود می آورد، بلکه تغییرات اجتماعی و وقایع، نسل ایجاد می کند. درست است که در بحث نسل ها برهه های زمانی مطرح می شوند اما زمانی می توان از نسل حرف زد که رویدادها و خاطرات و تجربه های مشترک را در نظر بگیریم. مثلا تغییر رژیم سیاسی، جا به جایی قدرت ها، انقلاب ها، جنگ ها، تحولات مهم اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی تکنولوژیک می تواند نسل به وجود بیاورد. هر نسلی هم برای خودش یک شاکله ذهنی دارد و فضای اجتماعی خاصی ایجاد می کند. در آن فضا زندگی می کند، گرامر خاصی دارد و حتی سبک زندگی و قواعد کم و بیش رایجی دارد. تقسیم بندی های مختلفی از نسل ها شده است. مدت ها پیش روی انواع طبقه بندی نسلی در دنیا کار کردم. یک مدل نسل بندی وجود دارد که کانون توجهش امریکاست، اما دیگرانی هم از آن استفاده کرده اند. من این مدل نسل بندی را با جامعه خودمان تطبیق دادم. نسل اول در این مدل، مسن ترین افراد جامعه هستند؛ نسل خاموش یا کهنه سربازان که در ایران می شود نسل مشروطه. متولدین 1925 میلادی به بعد، یعنی کسانی که بحران اقتصادی امریکا را که من و شما در کتاب ها می خوانیم، زیسته اند. در ایران، این نسل قبل از سال 1320 به دنیا آمده اند. آن ها در دوره پهلوی اول به عرصه آمده اند، ناامنی جنگ جهانی را دیده اند، قحطی، سوغات دنیای مدرن مثل رادیو، مدرسه جدید، روزنامه مدرن و دانشگاه را دیده اند. برای این نسل سلسله مراتب، نظم، وقت شناسی، وفاداری، خانواده و نظام های ارزشی و ثابت خیلی مهم است. دقت کنید برای کسی که در بحران اقتصادی زندگی کرده، تغییر خوشایند نیست. رویدادها باعث می شود آدم ها خلقیات خاصی داشته باشند؟ همان روز حمله داعش به مجلس و حرم حضرت امام را در نظر بگیرد. صبح مردم با یک روحیه در جامعه ظاهر شدند، اما بعد از آن دو حمله تروریستی ظهر، روحیه شان عوض شد. مثلا وقتی مردم این خبر را بشنوند، ممکن است امنیت برایشان کمی مهم تر بشود. این یک رویداد بود. وقتی این رویدادها انباشته می شوند، می توانند برای خودشان نظام ارزشی تازه بسازند و نگرش ها، حساسیت ها، استرس ها، علایق و ترجیحات جامعه را عوض کنند. این درمورد نسل بعدی که بیبی بومرها یا نسل انفجار جمعیت هستند هم صادق است. ببینید که رویدادها چطور روحیات این نسل را ساخت. آن ها متولد 1946 به بعد هستند. بعد از جنگ و در دوره رونق و رفاه به دنیا آمده اند. من اسم این نسل در ایران را گذاشته ام نسل ناسیونالیسم ایرانی. این نسل متولدین دهه 20 تا 40 شمسی هستند. کودکی آن ها در آزادی های بعد از شهریور سال 1320 گذشته است. در این دوره کودتای 28 مرداد رخ می دهد. شهرها توسعه پیدا می کنند و روستاها عقب می مانند و تفکر چپ از دل این نابرابری ها شکل می گیرد. این نسل کله اش بوی قورمه سبزی می دهد، مخاطره جو است، به حیطه امکانات خودش نگرش مثبتی دارد و خودانگاره اش قوی است. آرمانخواه است و از هر جهت برای خودش اهمیت قائل است. چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ بعد از آن ها نسل ایکس هستند که من در ایران اسمش را گذاشته ام نسل دوره نوسازی و رشد نابرابر. نسل ایکس (X) جهانی متولدان 1965 تا حدود 1980 هستند. در دوره این نسل نوجوانی و جوانی، در دنیا رونق و رفاه هست و در عین حال تحولات فراگیر. مثلا انقلاب پرتغال، انقلاب ایران، قبل از انقلاب و بعد از سال 41 به دنیا آمده اند. این نسل اصلاحات ارضی، مهاجرت از روستا به شهر، حاشیه نشینی، حلبی آبادها، رشد اقتصاد نفتی، آموزش های عرفی جدید، دولت مدرن در عین حال خودکامه و فاسد قبل از انقلاب و ساواک را دیدند. این نسل میل به تغییر دارند، تحرک در آن ها وجود دارد، آرمانخواه هستند، یوتوپیا دارند، ایدئولوژی دارند و هوش عاطفی شان بالاست. حالا با این مقدمه ها می رسیم به نسل Y یا نسل هزاره که در دنیا متولدین 1081 تا 2000 هستند؛ بچه های عصر کامپیوترهای PC، اینترنت، تلویزیون های ماهواره ای، مطرح شدن دهکده جهانی، وبلاگ ها و ویکی ها و دایره المعارف هایی هستند که به دست مردم نوشته می شوند. کودکان به پدر و مادرها کامپیوتر یاد می دهند و شکل خانواده عوض شده است. برای درک بهتر، من این جا دو نسل Y شصت و Y هفتاد را مطرح می کنم. متولدین 60 تا 69، نسلی هستند که تقریبا جنگ، هزینه ها، حماسه ها و سختی هایش را دیدند. بعد از آن اقتصاد کوپنی و اقتصاد پساکوپنی را دیدند. ایدئولوژی و پراگماتیزم را دیدند. اوقات فراغت برایشان اهمیت پیدا کرد، جنبش سبک زندگی راه انداختند برای ابراز وجود، عشق برایشان موضوع مهمی بود و عاشق شدند و شکست خوردند. نسل دهه شصت تجربه نسبتا زیاد سیاسی و خاطره های زیاد دارد. دغدغه امید دارد. برای آن ها سود یک امر اجتماعی است و ارزش های روشنفکری و مکتبی دارد. مذهب، چپ، صادق هدایت، غلامحسین ساعدی، کامو، روسو، راسل و... دیالوگ این نسل است. هر قدر که نسل ما، سوز و گداز سیاسی داشتیم، نسل دهه شصت ارزش های ولرم سیاسی دارد و دهه هفتاد ارزش های سرد سیاسی. خشونت برای نسل دهه شصت جنبه تراژیک دارد، در حالی که برای دهه هفتاد یک امر مزخرف و ابزورد است. می گویند بفرما این هم دنیای شما. شاید حتی یک میل به خشونت هم در این نسل وجود داشته باشد. این تفاوت از کجا ناشی می شود؟ تجربه های دهه شصت و هفتاد با هم متفاوت است. از نظر سیاسی، می بینیم که دهه شصت جنگ را تقریبا تجربه کرده است، اصلاحات، سرخوردگی از اصلاحات، پوپولیسم و اعتدال را تجربه کرده است. در حالی که برای نسل دهه شصت اصلاحات، پوپولیسم و اعتدال پدیده هستند. شروع فعالیت سیاسی دهه هفتاد در قالب تشکل دانشجویی، سال 88 بود؛ در هر دسته ای که قرار گرفته باشند. این تجربیات در تفاوت نگاه ها و خلق و خو اثرگذار است. کامپیوتر و اینترنت برای نسل دهه هفتاد عادی است و شبکه های اجتماعی هم تجربه ای معمولی در ادامه تجربه های قبلی است. بیشتر چیزهایی که برای نسل دهه شصت پدیده و خاطره بود، برای نسل دهه هفتاد امر عادی و روایت است. سیاست برای این نسل بیشتر روایت است. فان و لذت برایشان مهم است. ممکن است یکی نوحه بخواند و لذت ببرد و یکی تئاتر ببیند و یکی برود پارتی. این نسل، نسل Move on است. نسل از حالی به حال دیگر رفتن است. در مقابل عشق در دهه شصتی ها، این جا رابطه جنسی مطرح می شود. نسل ده هفتاد خیلی در معرض پوچی هستند. چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ از چه نوع پوچی حرف می زنیم؟ نوعی پوچی این نسل را آزار می دهد که جدا از آن معنای عمیق فلسفی است. این نسل تجربه کم سیاسی و تجربه زیاد ارتباطی دارد. دنیا را از طریق اینترنت تجربه می کند. قبل از ما دنیا را می بیند و زودتر از همه چیز باخبر می شود. حالتی دارد که انگار به خاطر احساس خلأیی می خواهد مرتب از این جا به آن جا بپرد. یک روز با دوستی کاری را شروع می کند و بعد شاید دیگر آن را دنبال نکند. یک روز مثلا می رود یوگا، چند ماه بعد می رود سراغ چیز دیگر. یکی از ویژگی هایش این است که کمتر جدی است. سخت نمی گیرند. نه این که در سطح بالا، مثل عرفا. حافظ هم می گوید: «گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع/ سخت می گیرد جهان بر مردمان سختکوش» این نسل سخت نگرفتنشان از جدی نگرفتن است. این را از سادگی لباس هایشان و از شلختگی شان هم می شود فهمید. چیزهایی که درباره نسل ها گفتید، ممکن است در مورد بسیاری صدق نکند. یا این که برخی خصوصیت هایی که برای دهه هفتاد شمردید، در دهه شصتی ها هم باشد. نسل همیشه چیزی است که درباره اش گفت و گو می شود و این مشکل بزرگی است. ما معمولا نسل ها را از ابژه خودمان می کنیم و برایش حکایت می گوییم. این خطرناک است و باید مراقب باشیم. باید ببینیم نسل خودش درباره خودش چه می گوید. شما اگر بخواهید مثل نسل دهه هفتاد را بشناسید باید با دهه هفتادی ها بنشینید، گفت و گو، مشاهده و مشارکت کنید یا دهه هفتادی باشید تا این نسل را زندگی کنید. حال خودتان را خودتان بهتر می دانید. من به لحاظ علمی وقتی درباره نسل ها حرف می زنم، توجه دارم که نباید با قاطعیت حرف بزنم. دهه هشتادی ها را از قلم نیندازیم. آن ها شاید بیشتر از همه با اینترنت و شبکه های مجازی پیوند داشته باشند. این نسل کودک ترین و کم سن و سال ترین مردم جهان هستند. نسل Z که نسل پساانقلاب است و متولد قرن 21. این نسل، ورژن جدیدی از نسل Y هستند که بهشان نسل نت هم گفته می شود. آن ها در دنیای پر از خشونت به دنیا آمده اند و بزرگ می شوند. شما چندی پیش تجربه کوچکی داشتید از حمله تروریستی. بیبنید دنیا چه می کشد. مردم عراق، سوریه، افغانستان و حتی انگلستان چه می کشند. این نسل، داعش را دیده اند و از آن طرف میکروبلاگ ها را. فیس بوک، توییتر و اینستاگرام برای این نسل کهنه است. نسل آن ها نسل بچه های دیجیتالی است که خیلی هم پلورال و بی قاعده هستند. بهترین رویکرد جامعه در مقابل این تغییرات چه می تواند باشد؟ به نظر من ایجاد مکان های سوم می تواند تاثیر مثبتی داشته باشد. نوجوان ها و جوان ها یا در خانه اند یا می روند مدرسه و دانشگاه. در خانه با انواع مشکلات مواجه هستند و در مدرسه و دانشگاه هم زیر پایشان خالی است. چشم انداز روشنی ندارند. در چنین شرایطی چیزی که نیاز دارند یک جای سوم است. جایی برای دوستی، تجربه های مدنی، تجربه های محلی و... چرا نسل جدید به فضای مجازی پناه برده اند؟ کافه ها نمی توانند جای سوم باشند؟ آن هم با روز به روز زیاد شدنشان؟ کافی نیستند. در مدرسه، محله و شهر امکان مشارکت و ارائه خلاقیت و خودبیانگری وجود ندارد. این امکانات در جامعه ما بسیار محدود است. نگاه ها به این امور بسته، سیاسی و گاهی امنیتی است. متاسفانه ممکن است روز به روز هم بیشتر شود. رسانه های جمعی ما کارایی لازم را ندارند، چون خودشان را با زمانه هماهنگ نکرده اند. سیستم آموزشی با نیازهای واقعی بیگانه است. الگوهای پادگانی و تربیتی ایدئولوژیک در آموزش و درس هایی که از زندگی واقعی بیگانه است و بچه هایی که عزت نفس شان برای تقلیل همه چیز به کسب نمره از درس های خسته کننده و تکراری سرکوب می شود. این جاست که جای سوم اهمیت دارد. جایی برای خلق معانی تازه.

فضای مجازی، تاثیرات آن و مساله هویت افراد

فضای مجازی، تاثیرات آن و مساله هویت افراد


شبکه های اجتماعی مجازی زمینه ساز نگرشی نوین در تعامل و ارتباطات انسانی شده اند. این شبکه ها، با از بین بردن فاصله های زمانی و مکانی، ارتباط افراد با یکدیگر را در تمام نقاط دنیا برقرار می سازند. ارتباطات در فضای مجازی با افراد مجازی و با هویت های مجازی و ساختگی علاوه بر ایجاد بحران هویت در فرد باعث غفلت فرد در ارتباط چهره به چهره با افراد واقعی می گردد.

"فضای مجازی و تاثیرات آن و مسئله هویت افراد" عنوان پژوهشی است به قلم دکتر محسن گرامی عضو هیات علمی و مدیر گروه فناوری و کامپیوتر دانشکده پست و مخابرات و حمیدرضا گاموری معاون پشتیبانی دانشکده که در شماره 5 و 6 ماهنامه علمی تخصصی "پژوهش های نوین علوم مهندسی" خرداد و تیرماه سال جاری به چاپ رسیده و بر آثار شبکههای اجتماعی مجازی در جامعه ما و مساله بحران هویت در این فضا تاکید کرده است.

1- مقدمه

با بوحود آمدن اینترنت و افزایش تولید تلفن همراه هوشمند سبب شد گروه های کثیری از افراد جامعه با سنین مختلف به دنیای مجازی راه پیدا کنند.

اگر در عصر اول رسانه ها شیوه تولید به گونه ای بود که هویت ها را به صورت عاقل سودمند و خودبسنده در می آورد، عصر دوم رسانه ها با شیوه جدید اطلاع رسانی حاکی از آن روش های ارتباطی است که ذهنیات را نا پایدار ، چندلایه و پراکنده می سازند. مارک پاستر بر این باور است که داده مبناها در اینترنت و رسانه های الکترونیکی جدید، هویت افراد کاربر را می سازند. از نظر پاستر این هویت سازی حتی بدون آگاهی افراد از این امر شکل می گیرد [1].

رشد شتابان فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی علاوه بر فراهم آوردن امکانات ارتباطی ودسترسی بشر به اطلاعات در حجمی که قابل مقایسه با هیچ عصری از زندگی بشر نیست، الگوهای ارتباطا ت فردی، گروهی و جوامع را نیز دچار دگرگونی، تحول و تکامل نموده اند.شکل گیری فضای مجازی در کنار جهان فیزیکی و حضور انبوهی از انسانها در هر دو فضا، انقلابی در فرآیند ارتباطات و فرهنگ بوجود آورده است . شناخت و توصیف این فرآیند و فرهنگ نوین ارتباطی و ائرات آن بر ساختارهای مختلف نیازمند مطالعات وسیع و گسترده می باشد. لزوم بررسی اثرات فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بر روابط انسانی برای درک شرایط کنونی برکسی پوشیده نیست . مطالعه شبکه های اجتماعی مجازی از جمله فیسبوک و ما ی اسپیس، یکی ا ززمینه های بررسی های از این دست میباشد. فضای تعاملی این شبکه ها، سهولت برقراری ارتبا ط فارغ از محدویت های زمانی و مکانی، گسترش ارتباطات انسانی به لحاظ کمی و کیفی، تغییر الگوهای ارتباطی به گونه ای که هر کاربر همزمان تولیدکننده و انتشاردهنده اطلاعات و محتوا می باشد و بسیاری ویژگی های دیگر فناوریهای نوین در عرصه رسا نه های اجتماعی و دیجیتال، فرآیند ارتباطات و تعاملات را دچار تحو ل نموده ا ست . [2]

همانطورکه گوردون گراهام و بسیاری دیگر اشاره کرده اند برروی اینترنت بسیار آسان است که افراد را با اختراع کردن شخصیت هایی کاملاً تخیلی فریب داد،امری که در دنیای غیرمجازی امکان آن بسیار مشکلتر است.بنابراین به این دلیل و دلایل مشابه عقیده بر ایناست که روابط از اینترنتی در مقایسه با روابط «واقعی» و همراه با حضورجسمی، روابطی ضعیف هستند.

امر قابل توجه درارتباط از طریق اینترنت این است که خصوصیاتی که معیار قضاوت ما درباره افراد در دنیای غیرمجازی است، در دنیای مجازی اینترنت عمدتاً مشاهده ناپذیر هستند. طنز قضیه دراین است که مشخصه ارتباطات از طریق اینترنت یعنی فقدان رابطه چهره به چهره، نبود حضورجسمی-که فریبکاری و جعل هویت آشکار را ممکن می کند-درعین حال مانع گرایش به کلیشه پردازی و هویت سازی می شود.البته نباید در مورد این نتیجه گیری مبالغه کرد.

حتی در روابطی که کاملاً به واسطه کلمات نوشته شده است، مثلاً درگپ های اینترنتی،ما هنوز درباره افراد به داوری هایی دست می زنیم که فراتر از شواهد موجود است. اما به هرحال این احتمال وجود دارد که در این نوع ارتباط های اینترنتی عمدتاً براساس محتوای واقعی ارتباط با یک شخص داوری کنیم، که با احتمال بیشتری بیانگر جنبه هایی از شخصیت افراد است که خودشان آنها را مهم می شمرند.

پیامد این نکته این است که ما در ارتباط های اینترنتی نسبت به ارتباط های معمول روزمره کنترل بیشتری بر آن جنبه هایی از شخصیت مان که به دیگران عرضه می کنیم اعمال می ذاریم.از این رو در مورد فریبکاری در رابطه اینترنتی نگرانی وجود دارد .اگر با کنترل کردن جنبه هایی ازشخصیت امان در ارتباط های آن لاین(بر روی شبکه) بتوانیم از اثرات بدتر گرایشمان به داوری کردن براساس کلیشه های توجیه ناپذیر و بی دلیل اجتناب کنیم، آنگاه امکان دارد ارتباط هایی ازطریق اینترنت، دست کم در برخی جنبه ها، نسبت به اغلب ارتباط های روزمره همراه با حضور جسمی، کمتر تحریف شده و بیشتر «واقعی» باشد.[3]

2- شبکه‌های اجتماعی مجازی

امروزه با اختراع اینترنت و تکامل سرویسهای آن گونه های جدیدی از ارتباطا ت مجازی شکل گرفته اند. در آغاز قرن 21 و هزاره سوم ارتباطات اینترنتی (ارتباطات مجاز ی ) گسترش بی حد و مرزی دارد. شبکه های اجتماعی مجازی یکی از اشکال تکامل یافته ارتباطات بدون مرز و فاصله در اینترنت می باشند. شبکه های اجتماعی مجازی از انوع رسانه های اجتماعی محسوب می شوند و با تجمیع قابلیتهای سایر سرویسهای اینترنت تلاش دارند حداکثر نیاز کاربران را فراهم نمایند، امکان تشکیل شبکه های مجازی از دوستان، آشنایان، همفکران، همکاران و ... برای تعامل و تبادل اطلاعات از طرق مختلف از جمله ایجاد پروفایل شخصی، گذاشتن یادداشت و یاداشتک، چت، ارسال فیلم و ویدئو و به اشتراک گذاشتن اطلاعات و اخبار از مهمترین این نیازها است. این شبکه ها میلیونها کاربر اینترنتی در سرتاسر جهان را به خود جذب کرده اند تا آنجا که به یکی از ارکان مهم اطلا ع رسانی و ارتباطی تبدیل شده اند. با وجود این شبکه ها انسان می تواند برای پاسخگویی به نیازها ی اطلاعاتی، خبری، هنری و... خود، فعالانه به دنبال یافتن مجموعه متنوعی از افراد و گروهها باشد و در کمترین زمان ممکن به این هدف برسد. ]2[

اصطلاح شبکه‌های اجتماعی را برای نخستین بار چیای‌بارنز در سال 1954 طرح کرد و از آن پس به‌سرعت به شیوه‌ای کلیدی در تحقیقات و مطالعات بدل گشت. در تئوری شبکه اجتماعی سنتی، یک شبکه اجتماعی به این صورت تعریف می­شود که یک مجموعهای از نهادهای اجتماعی که شامل مردم و سازمان ها که به‌وسیله مجموعه ای از روابط معنی دار اجتماعی به‌هم متصل اند و با هم در به اشتراک‌گذاشتن ارزش ها تعامل دارند. شکل سنتی خدمت شبکه اجتماعی بر انواع روابط هم‌چون دوستی ها و روابط چهره به چهره متمرکز است اما خدمات شبکه اجتماعی امروزه بیشتر بر جامعه مجازی آنلاین و ارتباطات کامپیوتر واسط متمرکز است.

شبکه های اجتماعی، محل گردهمایی صدها میلیون کاربر اینترنت است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات می‏پردازند. در واقع شبکه های اجتماعی برای افزایش و تقویت تعاملات اجتماعی در فضای مجازی طراحی شده اند. به طور کلی از طریق اطلاعاتی که بر روی پروفایل افراد قرار می گیرد مانند عکس کاربر، اطلاعات شخصی و علایق (که همه این ها اطلاعاتی را در خصوص هویت فرد فراهم می آورد) برقراری ارتباط تسهیل می‌گردد. کاربران می‌توانند پروفایل های دیگران را ببینند و از طریق برنامه های کاربردی مختلف مانند ایمیل و چت با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.[4]

3- فضای مجازی و هویت

با پیدایش شبکه داده های جهانی یا اینترنت، زمان و مکان و هویت، تعریفی تازه یافته اند. اینترنت در واقع، مکان بی مکان است؛ جایی که انسانها می توانند به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند، قرارداد ببندند، گروه های خود را بسازند، پیام بفرستند یا چیزی را معرفی کنند. در این مکان، مرزهای جغرافیایی هیچ معنا و مفهومی ندارد و به همین سبب، دشواری ها و مشکلات منطقی زمان و مکان از میان برداشته شده است. همه چیز در تحرک است و همواره این تحرک شتابی بیشتر می یابد. هویت سیال و متکثری که در چنین فضایی شکل می گیرد، فرد را از چارچوب معین و انعطاف ناپذیری که در جهان خارج دارد، جدا می کند و به او اجازه بروز بیشتر خود را می دهد. چنین فضایی که فرد را از قید و بندها رها می کند و به او در فضایی بسیار بی مرزتر از جهان واقعی مجال فعالیت می دهد، می تواند هویت دینی و ملی را تحت الشعاع خود قرار دهد. [5]

ابتدایی‌ترین تأثیر شبکه‌های اجتماعی اینترنتی بر کاربران این است که هویت فعلی او را به چالش می‌کشند؛ ابتدا کاربر را از خود واقعی تهی می‌کنند و سپس به او فرصت می‌دهند خود ایده‌آلش را بروز دهد، در حالی که به‌طور ناخودآگاه، این خود جدید در فضای گفتمانی شبکه‌های اجتماعی برساخته شده است. شبکه‌های اجتماعی صحنه‌ای فراهم می‌آورند که کاربران می‌توانند از هر جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، نژاد و قومیتی که باشند، در آن ظاهر شوند و نقش دلخواه خود را بازی کنند. در این سطح، شبکه‌های اجتماعی مجازی، کاربر را به هویتی فردمدارشده ‌با مشخصات منحصر به فرد سوق می‌دهند. در واقع با شبکه‌های اجتماعی مجازی این قابلیت به فرد داده می‌شود تا خود را هر گونه که می‌خواهد، فراتر از هویت واقعی خود در جهان فیزیکی بازتعریف و روایت کند. بنابراین، با قبول این فرض که شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در درون جامعه مصرفی خلق شده‌اند، خود منشأ بازتولید مکرر چنین جامعه‌ای می‌شوند.

ریچارد بارتل این‌گونه استدلال می‌کند که دنیاهای مجازی برای مردم آیینه‌ای را فراهم می‌آورند که هر چه فرد تصویر خود را در آن مأنوس‌تر با خود واقعی یا ایده‌آلش بیابد، بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کند. در واقع، راز موفقیت و جذب کاربر برای وب‌سایت‌های عمده این است که کاربر خود را در آیینه جهان مجازی پیش رویش ببیند. بدین ترتیب، در باب هویت در دنیای مجازی، مسئله این است که کاربر چه میزان انعکاس تصویر خود را در این آیینه می‌پسندد.

زمانی این تلقی وجود داشت که هویت افراد در فضای مجازی، هویتی ناشناخته و چندگانه است، اما اکنون کاربران ادامه هویت تعریف‌شده خود در فضای مجازی را به‌صورت آفلاین پی می‌گیرند و یا در فعالیت‌های آفلاین در بسیاری از مواقع برای خود نام و نشان تعریف می‌کنند و با آن همزادپنداری زیادی دارند. بنابراین، معادلات پیشین هویت دچار تحول شده است. بدین ترتیب، بازتعریف هویت فردی و اجتماعی در فضای مجازی در ابعاد گوناگون قابل بررسی است. در این فضا، همگرایی جامعه مصرفی و تخصص حرفه‌ای تولیدکنندگان و تجار به بازآفرینی مفاهیم انسانی چون بلوغ، سن و مراحل مختلف زندگی انجامیده است. شاید این تعجب‌برانگیز باشد که مفاهیم انسانی با ابعاد زیست‌شناختی مانند بلوغ نیز در دنیای مجازی تعابیر جدید بیابند، اما ریشه استحاله این مفاهیم ناشی از تأثیرگذاری قوی فضای مجازی بر نوع تفکر کاربران است.

همان‌گونه که بارتل خاطرنشان می‌کند: «هویت، حاصل تفکر است که در قالب‌های گوناکون (در عمل یا در قالب لغات) ظهور می‌کند» و با توسعه عرصه مجازی زندگی بشر، این حقیقت غیرقابل انکار است که این فضای مجازی با کاربر ارتباطی دوسویه قرار دارد؛ نحوه تفکر او را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در مقابل گستره وسیعی را فراهم می‌آورد که کاربر هویت خود را در آن براساس ترجیحات خود ابراز می‌کند و به منصه ظهور می‌رساند. به‌عبارت دیگر، فضای مجازی امروز تنها آیینه منعکس‌کننده کاربر مقابل خود نیست، بلکه تا حد زیادی چگونگی کیفیت کاربر خود را نیز تعریف می‌کند.

زمانی، تلقی منتقدین فرهنگی این بود که چون فضای مجازی عرصه‌ای است که مهندسان فنی و نه مهندسان فرهنگی آن‌را ساخته‌اند، بنابراین نقطه ضعف آن عدم وجود روایت است .اما امروز دنیای مجازی آن‌چنان با زندگی و فرایند هویت‌سازی بشر درآمیخته است که نه تنها روایت‌های بی‌شمار در آن قابل درک است، بلکه این روایت‌ها بر روایت دنیای واقعی پیشی گرفته‌اند؛ چنان‌که بودریار از «فراواقعیت» مجازی سخن می‌گوید و به‌قول آنجل آدریان، همان‌قدر که تجارت الکترونیک از تجارت جدا نیست، هویت‌های الکترونیکی در فضای مجازی نیز از هویت‌های واقعی قابل بازشناسایی نیستند. [4]

دو رویکرد کلی نسبت به فضای مجازی و مضامین متأثر از روشن نگری در آن یافت می شود. رویکرد نخست، رویکرد رمانتیسم است که در آن، هویت همان هویت های تغییریافته در فضای شبکه تعبیر می شود. نزدیکی، همان مفهومی است که در اثر کوچک ترشدن جهان همگام با توسعه ارتباطات الکترونیک به وجود می آید. مفهوم اجتماع با جوامع مجازی و عجین شدن ذهن با فضای داده ای معنا می شود . تجسدزدایی مفهومی است درماورای محدودیت های جسمی و به وسیله ظواهر داده ای و آلات الکترونیک بوجود می آید. الگوها، همان مجموعه نمادهای دیجیتال و اطلاعات هستند. مفهوم بازنمایی، حاصل تناظرهای بین داده ها و چیزها است. آرمانشهر مفهومی است که در آن جهانی بهتر، از رهگذر اطلاعت جست وجو می شود.

اما در رویکرد دیگر، هایدگر تلقی دیگری از این مفاهیم ارائه می کند که با رویکرد رمانیستی متفاوت است. او با ارائه چارچوب پدیدارشناسی مفاهیمی اصیل تر از هویت، نزدیکی، اجتماع، تجسدزدایی، الگو، بازنمایی و آرمانشهر ارایه می کند . فهم مبتنی بر پدیدار شناسی هایدگر بر زندگی هر روز های تأکید دارد که حاصل فعل بشر و مبتنی بر پراگماتیسم است. خلاصه این تفاوت ها در جدول زیر ارائه می شوند. [6]

هویت در فضای مجازی مانند هویت در فضای واقعی مختصات و ویژگی‌های خاص خود را دارد که به دلیل اقتضائات متفاوت فضای مجازی، باید انتظار نوع متفاوتی از هویت را داشته باشیم.

نخستین ویژگی‌ای که در خصوص هویت مجازی می‌توان به آن اشاره داشت، "آزادی انتخاب" است. آزادی انتخاب به معنی این است که فرد توانایی این را دارد که از میان تمامی ویژگی‌های شخصیتی خود، آنچه را که دوست دارد به نمایش بگذارد. در فضای مجازی انتخاب اسم، تصویر پروفایل، حلقه‌ی دوستان و مهم‌تر از همه بازنمایی از خود، بدون هیچ‌گونه نظارت اجتماعی و به صورت آزادانه انجام می‌شود و از این رو می‌توان گفت این آزادی انتخاب را به صورت تمام و کمال می‌توان دید. به نظر می‌رسد این شکل از آزادی انتخاب نتیجه‌ی نوعی از هم‌گسستگی روابط در فضای مجازی است. به این معنی که در فضای واقعی نسبت اطرافیان با فرد کاملا مشخص و تعریف شده است ولی این ویژگی در فضای مجازی وجود ندارد و از این رو فرد به راحتی می‌تواند «خودِ آرمانی و مطلوب» را به نمایش بگذارد.

از هم‌گسستگی روابط و عدم وجود نظارت اجتماعی بر رفتارهای افراد در فضای مجازی، خود باعث ویژگی دوم هویت در فضای مجازی می‌شود و آن این است که افراد "احساس آزادی بیان" بیش‌تری نسبت به فضای واقعی را تجربه کنند. به این معنی که زمانی که فرد از هویت واقعی خود جدا شده و در فضایی جدید، روابط و هویت جدیدی را می‌آزماید، بسیاری از محدودیت‌های اجتماعی مانع از اظهار نظرهای وی نمی‌شود.[7]

ویژگی سوم هویت مجازی، این است که برای عملی کردن برخی عناصری که در ویژگی‌های هویت مجازی وجود دارد، نیازی به وقوع شرایط زمانی و مکانی خاصی نیست. این ویژگی به خصوص در شرایطی مانند شکل دادن به کمپین‌های اجتماعی خیلی تاثیرگذار است. در واقع، عدم وجود محدودیت‌های مکانی و زمانی، به ایجاد و گسترش تفکرهای مختلف کمک بسیاری می‌کند. در حالی که در دنیای واقعی، این موضوع به عنوان محدودیتی مهم در نظر آورده می‌شود. در واقع، به دلیل اینکه برای بیان عقیده‌ای شرایط زمانی و مکانی خاصی باید فراهم شود و برای هر فردی این شرایط متفاوت است، افراد در مارپیچ سکوتی[8] قرار می‌گیرند که گمان می‌کنند تنها افرادی هستند که دارای آن عقیده هستند و بنابراین آن عقیده اساسا مطرح نمی‌شود.[7]

مارک پاستر در"عصر دوم رسانه ها" تاکید می کند دردوره جدید که اینترنت و ارتباطات الکترونیک در جامعه سیطره دارد، این داده ها و اطلاعات یا به عبارت دقیق کلمه، این اجتماعات مجازی هستند که هویت افراد را می سازند. وسایل نوین اطلاعاتی و ارتباطی در اثر تغییراتی که در برداشت های بشر امروزی به وجود می آورند، هویتها را در وضعیت کاملا تازه ای قرار م یدهند که متفاوت و حتی مغایر با گذشته است. [1]

ظهور فناوری های نوین ارتباطی، دگرگونی بنیادینی را در معاملات و ارتباطات انسانی ایجاد کرده است. در فضای مجازی، مرز واقعیت با غیر واقعیت، حقیقت جلوه داده می شوند و"نیست" ،"هست ها" با غیر حقیقت مخدوش می شود و برعکس؛ فضایی که می تواند به افکار عمومی شکل دهد و احساسات عمومی را به غلیان و هیجان درآورد، م یتواند انسانها را در فضای حاد- واقعیتی قرار دهد که در آن به ستیزش و بحران بیندیشند یا برعکس. شاید به جرات بتوان فضای مجازی را از هم گسیخته ترین و متکثرترین فضای ممکن نامید. این فضا، کاملاً مرکز گریز، بدون مرز و فاقد نقطه ثقل است. مفهوم مرز در این فضا دگرگون می شود و دیگر نمی توان از چارچوب مشخص و قاطعی به نام مرز صحبت کرد. فضایی بدون مرکز که سبب ایجاد تکثر معنایی می شود و از هر گونه طبقه بندی و دسته بندی شدن می گریزد؛ زیرا هر یک از مراکز به نوبه خود، منشأ معنابخشی های متفاوت به پدیدارهای اجتماعی می شوند. هویت حاصل از چنین فضایی، هویتی سیال، ناپایدار و نامحدود خواهد بود. در چنین حالتی، رابطه ساده و مشخص بین فرد با اجتماع و معنای ثابت هویت در دنیای سنتی از بین می رود و رابطه ای پیچیده، غیرمتمرکز و منتج از مفهوم فضا در ارتباط با هویت ها شکل می گیرد که فاقد شکل ساخت یافته و مشخص است و از هر گونه تعریف و صورت بندی مشخص می گریزد. [5]

4- اثرات نامطلوب صفحات مجازی

استفاده ازصفحات مجازی علاوه بر آسیب های روحی و روانی مانند منزوی شدن، آسیب های فیزیکی نیز با خود به همراه دارد

تحقیقات تجربی رابرت کراوت در سالهای اخیر مورد پارادوکس اینترنت: تکنولوژی استفاده اکثر پژوهشگران این حوزه بوده است. نتایج این تحقیق در مقاله ای تحت عنوان اجتماعی که موجب کاهش عضویت افراد درگروههای اجتماعی و خوشبختی آنان می گردد. کراوت طی آن مدعی شد که استفاده از اینترنت موجب کاهش ارتباط فرد با خانوادهاش و کوچک شدن حلقه اجتماعی پیرامون فرد و افزایش احساس تنهایی و افسردگی می گردد، بنا بر نتایج این تحقیق استفاده از اینترنت به میزان دو ساعت درهفته به مدت دو سال موجب کاهش اندازه شبکه اجتماعی و اعتیاد به آن می شود.[9]

افراد باید مواظب باشند که خود را در خدمت این ابزار قرار ندهند؛ چراکه در اندک زمان، دنیای واقعی وی را به یک دنیای کوچک شده مجازی و مجزا تبدیل می کند و عواطف و ارزش های او را می بلعد. پس لازم است جوانان ما استفاده صحیح از این فناوری را درک کرده و زمان و مکان مشخص استفاده از آن را یاد بگیرند. زمانی این امر محقق خواهد شد که این فناوری ها در خدمت رسالت و ارزش های انسانی باشد و نه ارزش ها و عواطف انسانی در خدمت آن قرار گیرد تا آن را به میل خود شکل دهد. نکته آخر این که، کاهش فاصله زمانی و مکانی، اگرچه لذت آنی و ساختگی فراهم می سازد، اما افراد را از ارزش ها و لذات پایدار و واقعی دور می سازد و چنانچه هوشیار نباشیم، قرار گرفتن در یک عمل انجام شده، چیزی جز افسوس و پشیمانی بی فایده برای ما باقی نگذارد و نوش دارو بعد از مرگ سهراب نیز چاره ساز نیست. [10]

از اثرات دیگر فضای سایبر در عرصه زندگی افراد کمرنگ شدن ارتباط های اجتماعی حقیقی بین افراد است. این امر خود باعث منزوی شدن فرد و جامعه و فردیت گرایی می شود [11] . به طوری که، فریاد من، من و برای من، برای من، در اینترنت از هر سو بلند است. سایتهای بیشماری با نام شهر من، روستای من،بهداشت من، خودروی من و سگ من در دسترس هستند. بسیاری از عنوانها با حرف هم به معنای من و هم نخستین حرف و نماد واژه اینترنت آغاز می شوند همه چیز می خواهد از ارتباطات و کنش و واکنش من و اینترنت بگوید [12]. که این امر خود باعث منزوی شدن فرد و افزایش روحیه فردگرایی در افراد جامعه می شود به صورت های مختلف باعث آسیب پذیر شدن فرد و ایجاد بیماری های مختلف روانی در او و شکل گیری بی نظمی و نا امنی اجتماعی در جامعه می شود. [13]

همزمان با دسترسی روزافزون افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی اعتیاد اینترنتی هستیم که موضوع روبه رشد عصر اطلاعات است.اعتیاداینترنتی، انسانها را به افرادی رهاشده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر می گذارد. در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، بهره وری کاربران اینترنت، پایین می آید. آنها با تأخیر به محل کار می روند و دچار کم کاری می شوند. عدم تحرک جسمی ، علائمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مساله اند.این اعتیاد مانند تمام اعتیادهای دیگر با علائمی از قبیل فردگرایی مفرط، عزلت طلبی و اجتماع گریزی، بی میلی به مشارکت، کاهش تعاملات و ارتباطات، انزوا طلبی، اضطراب، احساس تنهایی، افسردگی، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آن همراه است.این کاربران حتی در صورت کناره گیری از اینترنت، دچار علائم اختلال می شوند.[14] از طرفی،در عین حال که روابط افراد (بویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش می یابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته می شود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز می رود. [15]

به طور کلی اینترنت می تواند محفلی برای کسانی که از مشکلات روانی رنج می برند و دچار تشویش و افسردگی و بی اعتمادی به نفس هستند باشد. ارتباط مجازی ازطریق اینترنت محملی برای گریز از واقعیت و وسیله ای برای ارضای نیازهای هیجانی وروانی به وجود می آورد. [16]

اما، براساس نتایج این تحقیق، آن دسته از افرادی که استفاده اعتیادی از اینترنت می کنند، بیشتر دچار انزوا و تنهایی اجتماعی می گردند، دچار ناکامی تحصیلی و کاری بیشتری می شوند، و روز به روز از دایره ی تعاملات میان فردی و ارتباطات آن ها کاسته می شود. [17]

جرم شناسان میگویند یکی از دلایل کثرت وقوع جرم در حاشیه شهرها، مهاجرنشین بودن آنها و ناشناخته بودن افراد یک محله برای همدیگر است. به تجربه ثابت شده که اگر افراد یک محل همدیگر را بشناسند کمتر مرتکب جرم و آسیب رسانی به یکدیگر می شوند. در این بین از آنجا که فضای سایبر فضایی است که اهالی آن در عین ارتباط همدیگر را نمی شناسند، هر روز می شود با یک هویت خاص وارد این فضا شد بنابر این فضا خود به خود به یک فضای جرمزا و آسیب آفرین تبدیل می شود و افراد با این دید که ناشناخته هستند جرأت و جسارت پیدا کرده و سعی در آسیب رسانی به دیگران و جرم و جنایت می کنند. حتی اگر پلیس هم پس از زحمات زیاد بتواند آدرس مجرم را پیدا کند چون در فضای واقعی با مرزهای جغرافیایی و محدودیت های آن روبروست اگر مجرم در کشور دیگر باشد به سختی می شود او را دستگیر و مجازات کرد.

فضای سایبر با ارائه محیط بدون کنترل و گسترده و با اهداف مختلف به کاربران امکان برقراری روابط مختلفی را میدهد و زمینه شکل گیری روابط گسترده را بین آنها فراهم می آورد. این روابط که با دیدی فارغ از محدودیتها و نا شناخته بودن در بین افراد در فضای سایبر شکل می گیرد سبب شکل گیری و القای دیدگاه های خاص در افراد می شود. این روند شکل دادن بدون واهمه و مرز به روابط با سایر افراد و به ویژه جنس مخالف زمینه های ایجاد روابطی تعریف نشده گسترده و در خیلی از موارد چالش بر انگیزی را در بین افراد چه در فضای سایبر و چه به صورت بازخورد آن در فضای واقعی بوجود می آورد و آسیبهای متعدد جسمی و روانی به فرد و در سطح بالاتر به جامعه و امنیت اجتماعی وارد می کند. [18]

5- نتیجه گیری

فضای مجاری ارتباط انسانی را به گونه ای جدید تعریف می کند. هر روز شاهد آن هستیم که افراد بیشتری به استفاده از این فضا روی می آورند. با وجود مزایای بسیاری که این فضا دارد، مشکلات خاص خود را نیزبه همراه دارد. با استفاده از فضای مجازی مفهوم هویت دچار تحول شده است. استفاده و سوء استفاده از این فضا هر دو با هم با سرعت زیاد پی در پی افزایش می یابد. مراقبت و کنترل بسیار خوب است و تاکنون نتایج درخشانی نیز داشته ولی شرط کافی نیست. آنجه کمبود آن به شدت حس می شود آموزش های همگانی برای استفاده صحیح از فضای مجازی است.

 

 

مراجع

 

1-         پاستر، مارک. عصر دوم رسانه ها. ترجمه صالحیار ، غلامحسین. تهران: موئسسه ایران ، 1377

 

2-         تابان امیدوار ، پایان‌نامه . بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی بر سرمایه اجتماعی، . دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی . 1391 . کارشناسی ارشد استاد راهنما: غلامرضا آذری

 

3-         جرمی استگروم - ترجمه علی ملائکه، Philosophers Magazine، 1384 ، مأخذ:http//itna.ir

 

4-         ثریا معمار ؛ صمد عدلی پور؛ فائزه خاکسار، شبکه‏ های اجتماعی مجازی و بحران هویت (با تأکید بر بحران هویتی ایران)، مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ایران، مقاله 7، دوره 1، شماره 4، زمستان 1391، صفحه 155-176، دانشگاه اصفهان

 

5-         علی باقری دولت آبادی، فر جالله زارعیان جهرمی، تأثیر فضای مجازی بر هویت و همبستگی ملی، فصلنامه مطالعات راهبردی بسیج، سال شانزدهم، شماره 60 ، پاییز 1392

 

6-         سیدمهدی الوانی ، حسین خنیفر، حامد حاجی ملامیرزایی، سیدمهدی میری، ارائه چارچوبی برای نظام و محدوده خ ط مشی گذاری،تصمیم گیری و عمل در فضای مجازی، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی33- ص   61 تابستان 93 شماره یازدهم سال سوم

 

7-         گروه فرهنگ و جامعه گرداب، "هویت مجازی" چیست و چه معایب و مزایایی دارد، ۱۷خرداد ۱۳۹۵، http://gerdab.ir/fa/news/21208

 

8-         سورین ، تانکارد ، ورنر جی وجیمز دبلیو(1388)، نظریه های ارتباطات ، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران ، تعداد صفحات 575

 

9-         چلپی ،مسعود( 1375 ) جامعه شناسی نظم :تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی .چاپ اول .تهران .نشر نی

 

10-       محمد رحمان پور- ، شبکه های اجتماعی مجازی؛ کاهش فاصله زمانی یا افزایش فاصله های عاطفی، دوشنبه 1 تیر 1394، http://zariwarkhabar.com/news/1111/

 

11-       حبیبی، محمدرضا .( 1389 ). ارزیابی فناوری نوین آموزش هوشمند در مدارس ایران، مطالعه موردی یک دبیرستان هوشمند پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت فناوری اطلاعات

 

12-       کانتر، روزابت. ( 1383 ). تحول! پیروزی در فرهنگ دیجیتالی فرد.ا ترجمه عبدالرضا رضایی نژاد. چاپ دوم. تهران: انتشارات سازمان فرهنگی فرا.

 

13-       محسن جان پرور ،طهمورث حیدری موصلو، آسیب شناسی فضای سایبر بر امنیت اجتماعی، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی، شماره سوم، سال چهارم، پاییز 1390

 

14-       Seth, Arpna (2003), The Internet: Addiction or Hobby?, Active Karma Ventures Pvt. Ltd.

 

15-       Samson, Jeri and Keen, Beth (2005), Internet Addiction,این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید.">Webmaster@notmykid.org.

 

16-       صفوی، ب.( 1383 ). "ازاعتیاد اینترنتی پیشگیری کنیم. روزنامه جام جم، شماره 1320

 

17-       دکتر علیرضا محسنی تبریزی،لادن هویدا،فاطمه امیدی، استغراق در فضای مجازی و عوارض فردی و روانی آن:پیمایش کاربران جوان اینترنت در شهر تهران، پژوهش نامه علوم اجتماعی ، سال چهارم/شماره سوم/پاییز 89،

 

18-      محسن جان پرور ،طهمورث حیدری موصلو، آسیب شناسی فضای سایبر بر امنیت اجتماعی، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی، شماره سوم، سال چهارم، پاییز 1390

 

جدیدترین شوخی های خنده دار فضای مجازی

جدیدترین شوخی های خنده دار فضای مجازی

جدیدترین شوخی های خنده دار فضای مجازی

 

نوشته های  طنزِ باحال و بامزه شبکه‌های اجتماعی مثل وایبر، لاین، واتس آپ، تلگرام و وایبر ….که هموطنانمون با طنازی و شوخ طبعی بامزه خودشان ساختند را در این مطلب برای شما جمع آوری کرده ایم.امیدواریم همراه با پارس ناز از لحظاتتون لذت ببرید

 

سعی داریم در این سری مطالب گزیده ای از این نوشته های باحال و خنده دار  را در اختیار شما قرار دهیم که امیدواریم مورد استقبال شما عزیزان قرار گیرد.

******

1. ‏یه استاد هست فامیلش آغاسیه، بعد میگه برید تو سایت من هرچی واسه دانلود گذاشتم بگیرید. بهش میگم من فول آلبوم شما رو دارم، ناراحت شد انداختم بیرون.

 

2. تو هر کدوم از پیجای دابسمش میری نوشته اولین “پیج دابسمش ایرانی”. همین توهم هم در بین بانکهای خصوصی ایران وجود داره.

 

3. اگه زن قد بلند باشه و دستش به کابینتای بالایی برسه که دیگه شوهر نمیخاد.

 

4. همیشه هم تو اخبار میگن تیم ملى در عین شایستگى حذف شد، از قطر دو هیچ باختن و تو ده دقیقه سه تا از ژاپن خوردن اسمش به فنا رفتن نیست، شایستگیه!

 

5. مربی ژاپن تو وقت اضافه به بازیکناش گفت برد مهم نیست برید ازشون برق تولید کنید!

 

6. ای کاش علی دایی رضایت نمیداد که مایلی کهن از زندان بیاد بیرون.

 

7. بلند شیم آشغالای ورزشگاهو جمع کنیم حداقل اخلاقو ما ببریم.

 

8. تنها راه برد تیم ملی ایران این بود که خاکپور کیمیا رو بفرسته تو زمین.

 

9. تا حالا فقط یه بار تو قرعه‌کشی برنده شدم که اونم بعد شام قرعه‌کشی کردن سر این که کی ظرفارو بشوره اسم من دراومد.

 

10. من هر وقت اومدم عزمم رو جزم کنم اشتباهی دستم خورد کضممو غیظ کردم همه چی خراب شد.

 

11. فامیلیه کوآلا، لامپوره؟

 

12. خوبیه خودکشی اینه که می تونی قبل از مرگت هارد کامپیوترتو رو پاک کنی.

 

13. دنیا به کام کیه ؟ لطفا دست به دست بچرخونه همه یه کام بگیرن.

 

14. ‏برادرم عادت داشت با موزیک بخوابه، یه شب پیشم بود شماعی زاده گذاشت گفت بخوابیم من صبح بیدار شده بودم تو یخچال دنبال رطب میگشتم.

 

15. قدیم ملت افسردگی میگرفتن، یا خودکشی میکردن یا انقدر آب و غذا نمیخوردن به سر حد مرگ میرسیدن. الان خیلی ریلکس میرن عکسای اینستاشونُ حذف میکنن خوب میشن.

 

16. ینى دوستام قشنگ مسابقه‌‌ى “کى بیشتر رو پل طبیعت عکس داره؟” تو اینستا برگزار کردن.

 

17. قشنگ معلومه مدیر شبکه AAA موقع انتخاب کردن اسم شبکه جلو پنکه بوده.

 

18. قرمزى لباى تو، تو اکثر مداد رنگیا هست متاسفانه.

 

19. تو خارج زناى بازیگر که میخوان یه کار متفاوت انجام بدن میشن فشن دیزاینر، تو ایران میشن فعال حقوق اجتماعى.

 

20. موثرترین راه برای از بین بردن بوی مگناقرمز از روی دست، بریدن دست میباشد.

 

21. ‏ولی این وحشی بافقی هم زندگی سختی داشته. تو خونه میگفتن وحشی بیا شام بخور، وحشی چرا نمیای، وحشی کجا موندی.

 

22. بربری فروشی دیگه دوربین مداربسته میخواد چیکار؟ دزدا میرن میگن هرچی بربری داری بریز تو کیسه سنگک ها رم بریز؟

 

23. این چسب زخم ایرانیا بیشتر از خود زخم اصلی جراحت ایجاد میکنن.

 

24. زبان آلمانی یجوریه که قشنگ مشخصه آلمانیان باستان از طریق کشیدن ناخن به دیوار و اره به درخت با هم صحبت میکردن.

 

25. تابوت سازنده USB رو یه بار از این‌ور یه بار هم از اون‌ور می‌کنن تو قبر تا بالاخره دفعه سوم میره تو.

 

26. گر به تو افتدم نظر چهره به چهره ρ به

 

شرح دهم غم تو را نکته به نکته μ به μ

 

27. ۲ساله که پسرا ریش بلند میذارن و تو عالم خودشون فک میکنن خوشتیپ شدن، درحالی که شبیه افغانیای مقیم مشهد و حومه میشن.

 

28. ‏من نمیدونم چرا هر وقت حالم خرابه خدا یه نمکدون به شکل آدم سر راهم قرار میده!

 

29. شما یبار طناب بنداز گردنت خودتو از چارپایه بنداز پایین اگه بد بود هر چی دلت خواست به من بگو.

 

30. ایام امتحانات یه حس کینه و دشمنی خاصی نسبت به همه استادا دارم حتی استاد شجریان.

 

31. ‏دختره تو پارک دانشجو ازم پرسید جناب نمیدونید برف نیمه مرداد کی شروع میشه؟ گفتم مگه اونموقع برف میاد؟! گفت آقا اسم نمایشه!

 

32. ‏اخبار گفت سربازای نخبه کسری خدمت میگیرن. بابام نگام کرد گفت تا خدمت رو بر اساس ضریب هوشی نکردن خدمتتو برو وگرنه تا آخر عمر باید بری خدمت.

 

33. حتی اگه آخرین آدم روی کره ی زمین باشم و هندزفری تو گوشم باشه باز احساس میکنم یکی داره صدام میزنه.

 

34. ‏حالا فردا بچه دار شدید خواهشاً اسمشو نذارید برجام، امیر برجام، برجام زهرا، نازنین ِ برجام. ممنون.

 

35. یه دور که اخبار روزمره و پیج های اینستاگرام رو مرور میکنی میبینی که انسان بیشتر از حد تعیین شده رو زمین بوده دیگه داره مسخره بازی میکنه.

 

36. دوربین دنده عقب چیه؟ آقا ما خودمون “بیا بیا بیا خب مذگان” داریم.

 

طنز نوشته های باحال فضای مجازی را در این مطلب ایران ناز برای شادی شما کاربران گرامی گردآوری کرده ایم.

 

1. اگه مجله ای به عنوان درس عبرت زندگی چاپ میشد بدون شک تو خیلی از شماره هاش میتونستم عکس روی جلد باشم.

 

2. حتی اگه از دیوار مهربانی هم لباس برداری بپوشی، همیشه چند نفری اطرافت داری که بگه گرون خریدی.

 

3. این مانتو بنجلا هستن تو مغازه ها مال 30 سال پیشن هیشکی نمیخرشون، اینارو آخرش مفتی میدن به صدا و سیما تا بده به این گوینده های خبرِ زن بپوشن.

 

4. هر وقت آدمای مجازی داشتن برات مهم میشدن همونجا برو مودمُ خاموش کن.

 

5. بعضی ها عکس کارت ملی شونم تو ماشین گرفتن. باشه بابا فهمیدیم بچه مایه اید.

 

6. ‏من فقط موسیقی بیکلام گوش میدم. مخصوصا اون اهنگ معروفه که میگه.

 

7. یه پیرزنه اومد تو اتوبوس بهش گفتم بشین نمیشست میگفت ایستگاه بعد پیاده میشم. خیلی مقاومت کرد ولی با دوتا چک افسری قانعش کردم بشینه.

 

8. یه بار اومدن خواستگاریم گفتم به تعداد سال تولد خودم و شوهرم مهریه میخوام. تا سر کوچه دنبالشون دویدم گفتم شوخی بود برنگشتن.

 

9. ‏آدم کنار میاد، کنار میاد، کنار میاد بعد دیگه نمیتونه کنار بیاد از همون کنار میره.

 

10. به بقاله میگم زرده تخم مرغا چرا کمرنگه؟ میگه توش نبودم، گفتم تو تخمای دو زرده بودی که خبر داری؟!

 

11. من خودم یک شب بازداشتگاه خوابیدم خیلی انسانهای مهربانی اونجا بودن. حتی یک آقای تنومندی بغلم کرده بود بوسم می‌کرد و می‌گفت قناریِ خودمه.

 

12. ‏فیفا اعلام کرده از سال آینده اگر بازیکنی در جریان مسابقه بازیکن حریف رو شارژ کنه، تا صد برابر مکالمهٔ رایگان درون شبکه بهش تعلق خواهد گرفت.

 

13. آقا این چه جو بدیه علیه سوسیس کالباس راه انداختین؟ گربه هم برکت خداس.

 

14. داعشیا سرود ملیشون یه قسمتش میگه: بریزید وسط مسط، ببینید جسد مسد مرد، زنارو…

 

15. کاش یک سه واحدی درس نمک شناسی تو دانشگاه پاس میکردین.

 

16. مهمونی بودیم یه گوشت بزرگ تو خورشت بود روم نشد وردارم، یهو برقا رفت سریع گذاشتمش دهنم. بعد فهمیدم لیمو امانی بوده، من دیگه هیچوقت اون آدم قبل نشدم.

 

17. هر زیتونی که میوه ی بهشتی نیست، فقط درختای زیتون پرورده تو بهشتن.

 

18. این رسمش نیست، یه بار دیگه باید به دنیا بیاییم براى زندگى کردن، الان فقط داریم تجربه میکنیم.

 

19. ایران خودرو حین مذاکره با شرکتهاى فرانسوى میگه:” بیاین شراکت کنیم. هرچى شما زدى، وانتش با من!

 

20. اگه یجاهایی بخودتون میگین “فوضولیش به من نیومده” بدونین تو مسیر درستی هستین.

 

21. یه شماره ناشناس اس‌ام‌اس زده: سلام، واریز کن به شماره کارت … بنام فلانی… / می‌خوام اس‌ام‌اس بزنم بهش: من هنوز جنازه رو تحویل نگرفتم.

 

22. مشکلات پولدارا اینه که چپ برن راست بیان ممکنه از ارث محروم شن، ما که بابامون هیچی نداره تهدیدمون هم نمی‌کنه، خیالمون راحته.

 

23. بیست و‌سی میخواد شروع شه مجریه میگه به بیست و سی خودتون خوش اومدید. خودمون؟ من به شخصه به ارواح جدم بخندم.

 

24. رضا صادقی وقتایی که تو خونه تنهاست سریع میره اون تیشرت سفیدشو از ته کمد در میاره و میپوشه و جلو آینه باش میرقصه.

 

25. جمله های «شرمنده مهمون داشتیم» ،«خسته بودم خوابم برد» ترجمه اش یه چیزه؛ حوصله ات رو نداشتم..!

 

26. تحصیلات تکمیلی تو ایران مدیون نظام وظیفس.

 

27. تو اینستاگرام زیر عکس هر میمونی یه میمون دیگه پیدا شده که بگه “عاشقتم زیباترین”.

 

28. به همه ی نونوایی های محل گفتم کارگر نمیخوایید؟ همه شون گفتن نه. خیلی کار خوبیه خوب انصافن، یه سندی میذاری تو گوشِت میلرزونی تا شب.

 

29. من از شرایط رپر شدن زیرزمین شو دارم فقط.

 

30. تو آیتم ویژه جشنواره فیلم فجر تو اخبار صدا و سیما، رخشان بنی‌اعتماد سخنرانی می‌کنه و فقط صداش رو می‌شنویم، در عوض دوربین شوهرش جهانگیر کوثری رو نشون می‌ده.

 

31. به جوری موقعیتهای زندگیم رو از دست میدم که موقعیتها هر وقت منو میبینه میگه ای بابا باز این پایان رافت اومد.

 

32. در حال حاضر فکر نکنم تو ایران کسی به اندازه ی حامد پهلان از زندگی راضی باشه.

 

33. ۴ ساعت نشستم فیلم بازگشته دانلود کردم که یه دیالوگ توپ از دی‌کاپریو پست کنم همون دقیقه پنجم فیلم خرس زد حنجره شو پاره کرد تا آخرش لال بود.

 

34. شامپو عصاره کوروش کبیر پرژک مخصوص موهای آسوده خوابیده.

 

35. الان حتی اگه من برم سوریه با داعش جنگ کنم یکی از آشناهامون رو میبینم که داره از روبرو میاد و خودش رو میزنه به اون راه که مثلا منو ندیده.

 

 



انشا در مورد فضای مجازی

فــضــای مــجــازی شــامــل بــرنــامــه هایی اســت کــه بــه ایــنــتــرنــت یــا وای فــای وصــل مــیــشــود و بــا آن مــیــتــوان خــیــلی کــارها کـرد و الــبــتــه آنــطــور کــه مــعــلــوم اســت بــیــشــتــر مــردم جــهان شــایــد بــیــشــتــریــن ســاعــات روز را در آن ســپــری مــیــکــنــنــد .


فــضــای مــجــازی تــشــکــیــل مــیــشــود از بــرنــامــه های مــجــازی مــانــنــد :ایــمــو ؛ واتــس آپ ؛ تــویــتــر ؛ فــیــســبــوک ؛ ایــنــســتــاگــرام ؛ تــلــگــرام و …

ایــن اپــلیکــیــشــیــن ها بــر روی گــوشــی ؛ کــامــپــیــوتــر ؛ لــپ تــاب و …نــصــب مــیــشــونــد و مــردم فــقــط بــرای تــفــریــح وقــت خــود را بــه بــطــالــت مــی گــذرانــنــد ؛نــمــیــگــویــم که فــضــای مــجــازی بــد اســت امــا ایــن هم مــانــنــد چــیــز های دیــگــر یــک مــضــرات و یــک مــزایــایی دارد .

ازفــوایــد آن ایــن اســت کــه مــیــتــوانــیــم تــســت هاکک از درس هاک خــود را در آن انــجــام دهیــم یــا از چــیــزی که ســر در نــمــیــاوریــم بــه آن مــراجــعــه کــنــیــم یــا بــرای تــحــقــیــق و مــطــالــعــه و …از آن کمک بــگــیــریــم یــا ســوالــات و پــیــج های بــهتــریــن اســتــاد های ڪــشــور را دنــبــال کــنــیــم .

ازمــضــرات فــضــای مــجــازی ایــن اســت که وقــتــمــان الکی هدر مــیــرود و شــایــد بــیــمــاری های بــیــخــوابـی و افــرســدگــی و کــلــیــوی و خــود درگــیــری بــگــیــریــد شــایــد بــه نــظــرتــان خــنــده دار بــاشــد امــا حــقــیــقــت اســت .

نــمــیــدانم ــچــرا ولــی ایــنــاســتــاگرام که یکی از بــرنــامــه های فــضــای مــجــازی اســت شــده شــبــیــه حــمــام است زیرا همــه عکس های لــخــتــشــان را در آن مــیــگــذارنــد و جــالــب ایــنــاســت که فــالــوورهایــشــان هم بــالــای (۱۱k (11000 اســت

فــضــای مــجــازی هم خــوب اســت هم بــد ولــی مــا مــیــتــوانــیــم بــا انــدکی درنــگ و انــدیــشــه راه خــوب را انــتــخــاب کــنــیــم و شــایــد بــهتــر اســت بــیــشــتــر مــوقــع ها ایــنــتــرنــت را قــطــع کــنــیــم ونفسی تــازه کــنــیــم ! و ایــن را بــدانــیــم که فضای مجازی فــقــط مــجــازی اســت.

منبع: تحقیقستان