حمله تکفیریها به سامرا و موصل نقشه پیشنهادی افسران برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بود که بهطور احمقانهای از طرحهای جبهه مقاومت در سوریه تقلید شده و قرار بود با اجرای آن مناطق سنینشین عراق بهطور کامل جدا شود.
بر
اساس این گزارش، افسران نظامی و کارشناسان امنیتی برخی کشورهای حوزه خلیج
فارس، به این نتیجه رسیده بودند که موفقیتهای متوالی جبهه مقاومت در سوریه
از زمانی سرعت گرفت که ارتش سوریه ابتدا طرح جداسازی مناطق تحت سلطه
تکفیریها را اجرا کرد و از آن پس، قرارگاهها و مراکز تجمع تروریستها،
یکی پس از دیگری فرو ریخت و اکنون وضعیت بهگونهای تغییر یافته که
گروههای مسلح، بدون درگیری تسلیم میشوند.
شهر
حمص نمونه بارز موفقیت آمیز بودن این طرح نظامی بود و در آن، تروریستهایی
که مسیرهای پشتیبانیشان قطع شده بود، داوطلبانه سلاحهای خود را تسلیم
کردند و بدون درگیری، سوار بر اتوبوسهای دولت سوریه از شهر خارج شده
پایتخت انقلاب را به دولت تسلیم کردند.
با
اجرای این طرح، اکنون کافی است که ارتش سوریه منتظر بنشیند تا بهمرور
زمان، تکفیریهای مناطق باقیمانده نیز، تسلیم شوند و سلاحهای خود را
تحویل دهند.
بر اساس این تجربیات، فرماندهان نظامی برخی ارتشهای عربی، تصمیم گرفتند همین طرح را تقلید و از آن علیه جبهه مقاومت استفاده کنند.
عملیات
داعش در سامرا و موصل، با مدیریت مستقیم افسران سعودی و نظارت مقامهای
ارشد عربستان سعودی و قطر انجام شد تا استانهای سنینشین جدا شده خیلی زود
تمام مناطق شمالی عراق به تسلط دولت اسلامی عراق و شام در آید.
حمله به سامرا برای تقسیم عراق
گزارشهای
سرویسهای اطلاعاتی عراق و نیز اعترافات رهبران اسیرشده این سازمان
تروریستی حاکی از آن است که طراحان این عملیات اطمینان داشتهاند که حتی با
۵۰ درصد موفقیت نیز، وضعیت میدانی منطقه و هرج و مرج بهشکلی تغییر خواهد
کرد که تقسیم عراق به دست ساکنان منطقه رقم میخورد.
برنامه
ریزی برای این عملیات از حدود ۶ ماه پیش در اتاقهای جنگ ارتش سعودی آغاز
شده و دولت قطر نقش هماهنگ کننده و پشتیبانی را در این طرح داشت که نزدیک
به ۳ میلیارد دلار برای آن هزینه شد.
افسران
طراح این عملیات به پادشاه عربستان اطمینان داده بودند که با جداسازی
مناطق شمالی و افزایش بمبگذاریها و کشتارهای وسیع و پرتعداد، توجه غرب
جلب شده و این پیام به آنها منتقل خواهد شد که استانهای سنینشین خواهان
استقلال و استقرار حکومت دلخواه هستند و افکار عمومی جهان این بخش از عراق
را بهعنوان منطقهای جداگانه و متمایز با جنوب تصور خواهد کرد. به این
ترتیب مقدمه برای پس گرفتن نیمی از عراق فراهم خواهد شد.
نشستهای
توجیهی متعددی در تعدادی از پایتختهای عربی، از جمله اردن، قطر و برخی از
پایتختهای اروپایی بین نمایندگان جامعه اطلاعاتی عربستان سعودی و قطر و
تعدادی از فرماندهان داعش، بهویژه افسران حزب بعث صدام و تعدادی از
سیاستمداران عراقی، برگزار شد.
به
آنها توضیح داده شد که این طرح نیاز به کار در دو جبهه دارد و نخستین بار
است که یک پروژه در چنین سطحی در دو عرصه سیاسی و نظامی اجرا میشود.
وقتی
طرح به پادشاه عربستان و تعدادی از اعضای ارشد آلسعود عرضه و توضیح داده
میشود که با جدا شدن استانهای سنینشین، حکومت تکفیریها تثبیت و پلتفرم
برای اجرای عملیاتهای بیشتر در عراق و مشابه سازی در کشورهای دیگر ایجاد
میشود، آنها بهقدری هیجان زده و ذوق زده میشوند که بیمعطلی دستور تأمین
اعتبار نامحدود مالی برای پشتیبانی و اجرای طرح را صادر میکنند.
تعدادی
از فرماندهان داعش نیز به ملاقات پادشاه سعودی عبداللهبن عبدالعزیز، برده
میشوند و همانجا دستور قرارگرفتن امکانات ارتش سعودی در خدمت افسران
سابق حزب بعث و فرماندهان داعش صادر شده و بهزودی گروههایی از اعضای داعش
برای آموزش به عربستان منتقل میشوند.
نقش
قطر نیز، در این فرآیند مهم بود و شبکههایی برای استخدام جنگجویان جدید
از کشورهای عربی بهویژه مغرب و تأمین و انتقال تسلیحات و تجهیزات از مسیر
ترکیه و کردستان عراق را راهاندازی میکند.
با
سقوط شهرهای رنکوس و یبرود در سوریه و تسلیم شدن تکفیریهای حمص،
شاهزادگان سعودی خواستار اجرای سریع عملیات میشوند و مقامات سعودی دربرابر
مقاومت فرماندهان داعش، مجبور به برپایی چندین نشست با آنها میشوند.
سعودیها
میدانند که افسران سابق گارد ریاست جمهوری صدام نظامیانی باتجربه هستند،
اما اهداف آنها چندان با سیاستهای عربستان در جبهه بین المللی تکفیریها
منطبق نیست و در صورت تقویت بیشتر، بهطور قطع شاخه داعش در سوریه نیز قدرت
بیشتری خواهد گرفت و باقیمانده عناصر جبهه النصره و تکفیریهای تحت امر
سعودیها را نابود خواهند کرد.
آنها
تلاش کردند فرماندهان داعش را قانع کنند که با تخریب اماکن مقدس شیعیان در
سامرا و قتلعام مردم، فرایند جنگ فرقهای را دامن بزنند و از همین رو،
حملات تروریستی بهقصد ناآرام کردن استان دیاله شدت گرفت.
اطلاعات
ارتش عراق، حاکی از حمله به شهرهایی در استان دیاله بود، اما تغییر
ناگهانی طرح از سوی مقامات سعودی، که بدون اطلاع سایر طرفهای حاضر در
نشستهای توجیهی، تنها به فرماندهان داعش منتقل شده بود، باعث غافلگیری
موقتی ارتش عراق شد.
توجیه تکفیریها برای حمله صلاحالدین
توجیه تروریستها قبل از حمله به سامرا، توضیح داده میشود که استان صلاحالدین پایتخت عباسیون بوده است.
حمله تکفیریها به سامرا
اطلاعات
به دست آمده از اعضای ارشد تروریستهای مهاجم به سامرا نشان میدهد که خود
آنها نیز، حتی صبح روز حمله، خبر از هدف بودن شهر سامرا نداشتهاند. در
همان روز، همزمان با حرکت تروریستها بهسمت سامرا، به برخی از شخصیتهای
خائن شهر اطلاع داده میشود که آماده همکاری با نیروهای مهاجم باشند.
در
سپیدهدم پنجشنبه، تهاجم به سامرا آغاز میشود و با غافلگیری مردم و
مأموران محلی و ایجاد فضای رعب و وحشت، تروریستها در شهر پراکنده و در
نقاط مختلف مستقر میشوند.
با
کمک خائنین و وابستگان به وهابیها، تروریستهای داعش به منازل چهرههای
شناخته شده، از جمله وزیر علوم عراق حمله کرده ساکنین آنها را که اغلب از
اهلسنت هستند به قتل میرسانند.
پلیس
و مأموران محلی در نقاط مختلف شهر مقاومت میکنند، اما همه آنها، حتی
سربازان اهلسنت، رفته رفته احساس میکنند که باید بهسمت حرم بروند.
نقطه عطف
با
تجمع گروههای پراکنده سربازان و مردم در اطراف حرم، فرایند به هم ریختن
نقشه مهاجمان آغاز میشود. مقاومت محافظان حرم تروریستها را غافلگیر
میکند و رسیدن به آنجا غیرممکن میشود. تروریستها با شلیک خمپاره، تلاش
میکنند حرم را تخریب کنند و درست در ساعاتی که اغلب حرامیان مهاجم در
خیابانهای اطراف حرم تجمع کردهاند، صدای غرش بالگردهای ارتش شنیده
میشود.
یگان
طلایی ارتش عراق، که داعش مدعی است سپاه پاسداران ایران آن را تأسیس کرده و
آموزش داده است، از زمین و هوا به مهاجمان حمله میکند و آنها را از ۸۰۰
متری حرم تا بیابانهای اطراف شهر بیرون میراند.
داعش
علت شکست خود در تسخیر سامرا را مقاومت مردم میداند و در بیانیه خود مدعی
میشود که در سامرا با نیروهای "قاسم سلیمانی" جنگیده است.
حمله به موصل
داعش
برای جبران این شکست و ارتقای روحیه تکفیریها و نیز، امیدوار نگه داشتن
حامیانش، صبح روز بعد به شهر موصل در شمال غربی عراق حمله کرد.
موصل
شهر سنینشین و مرکز استان نینوا است و داعش از زمان استقرار در الانبار و
مناطق شمالی عراق، مراوداتی با برخی شهرهای این استان داشت.
پس
از حمله داعش از سمت جنوب و غرب به موصل، گروههای دیگری نیز، از مرزهای
ترکیه و سوریه وارد دهوک عراق شدند و از شمال به موصل حمله کردند.
تعلل
مقامات کردستان عراق در اعزام نیروهای کمکی برای محافظان شهر، باعث پیشروی
تروریستها شد و فرودگاه، زندان مرکزی، دانشگاه و مناطق دیگری از شهر به
تصرف داعش در آمد.
حمله تکفیریها به موصل
ائمه
و خطبای استان نینوا بار دیگر از کسانی که قادر به استفاده از سلاح هستند
خواستند برای جنگ با عناصر مسلح داعش در موصل سلاح به دست بگیرند، اما
کوتاهی برخی مقامات و هراس مردمی که ترجیح دادند از شهر بگریزند و یا در
خانه بمانند، باعث محاصره شدن محافظان شهر شد و ارتش، در ساعات پایانی
دیشب، به آنها دستور عقبنشینی داد.
نچیروان
بارزانی، رئیس حکومت اقلیم کردستان عراق امروز مدعی شد که آماده اعزام
پیشمرگان کرد برای دفاع از موصل بوده، اما بهعلت اختلال ارتباطی در دو
روز اخیر، پاسخی از دولت دریافت نکرده است.
نفوذ داعش به موصل بهطور جدی شهرهای کردنشین را نیز تهدید خواهد کرد
شاهدان
عینی میگویند، نیروهای نظامی طی دو روز مقاومت مانع از نفوذ تکفیریها به
شهر شدند، اما با افزایش شلیکهای خمپارهای تکفیریها بهسوی شهر، دیشب
دستور عقبنشینی دریافت کردند. با خروج نظامیان از شهر، صبح امروز
تروریستهای داعش وارد شهر شدند و پرچم سیاه خود را بر منارههای مساجد نصب
کردند.
منبع: شبکه خبر
نخستین تجربه ملت سوریه در یک انتخابات فرا حزبی مشارکت در انتخابات
پارلمانی در سال 2012 بود که برای نخستین بار نمایندگان طیف های غیر هسمو
با حزب بعث به پارلمان راه یافتند.
واژه دموکراسی برای مردم سوریه مانند یک آهنگ گوشنواز است که هر روز آن را
تکرار می کنند، زیرا به نظر می رسد ملت سوریه از تسلط 50 ساله حزب بعث بر
اهرم های قدرت به شدت خسته شده اند.
اقبال عمومی مردم سوریه نسبت به بشار اسد برآیند این است که وی بازمانده نسل قدیمی حزب بعث نیست، بلکه او جوانی است با تحصیلات عالی و تسلط به چند زبان زنده وتجربه ای 14 ساله در سیاست و امور اجرایی دارد.
موضوع دیگر این است که بشار اسد انصافا با وجود توطئه های داخلی و خارجی هرگز صحنه را ترک نکرد و مردم سوریه نیز به این نتیجه رسیده اند که بشار اسد تنها شخصیتی است که می تواند کشتی طوفان زده سوریه را به ساحل نجات هدایت کند.
حسان النوری یکی ازدو نامزد رقیب بشار اسد معتقد است که مردم سوریه هر یک از 3 نامزد را انتخاب کنند در نهایت برنده این انتخابات خواهند بود.
از مشکلات کهنه و مزمن سوریه نگاه متفاوت دولتمردان سوریه به تیم رسانه ای ایران است، زیرا این نگاه ناشی از پس زمینه تفکرات مذهبی این دولتمردان است هر چند آنان تلاش می کنند تا این نگاه کاملا آشکار نباشد.
به عنوان نمونه زمانی که تیم رسانه ای ایران از مرز لبنان وارد مرز سوریه
شد یکی از افسران گمرک مرزی که تفکرات کاملا سلفی داشت سعی کرد تا برای این
تیم مشکلاتی ایجاد کند.
این افسر به این بهانه که وزارت اطلاع رسانی در فاکس ارسالی به گمرک مرز
سوریه اشاره ای به وسائل و ابزار عکاسی و فیلمبرداری تیم رسانه ای ایران
نداشته است، بنابراین او اجازه نخواهد داد که تیم ایرانی با دوربین های
فیلمبرداری وارد دمشق شود.
معاون وی که یک افسر علوی بود تلاش کرد تا موانع را از سر راه ورود خبرنگاران با دوربین های فیلمبرداری بر دارد اما لجبازی افسر سنی سبب شد تا خبرنگاران با دلهره دوربین های فیلمبرداری خود را تحویل گمرک مرز سوریه بدهند.
در هر حال خبرنگاران با تاخیر وارد دمشق شدند و مستقیما به هتل دامارز در منطقه پیشرفته ابورمانه در نزدیکی کاخ ریاست جمهوری الروضه عزیمت کردند.
این کاخ در واقع منزل مسکونی روسای جمهوری سوریه است و مرحوم حافظ اسد رئیس جمهوری سابق و سپس فرزندش بشار اسد تا قبل از بحران سوریه در این کاخ زندگی می کرد.
با آغاز بحران سوریه بشار اسد ناچار شد بنا به توصیه مسئولان امنیتی تدابیر احتیاط آمیز امنیتی را به کار گیرد و به یک منطقه امنی منتقل شود.
منطقه ابو رمانه یک منطقه پیشرفته مسیحی نشین تلقی می شود که قبلا سفارتخانه های برخی کشورهای غربی و وزارت خارجه سوریه در این منطقه قرار داشتند.
در برابر اکثر وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی دیوارهای بتونی بزرگی ایجاد شده تا از عملیات انتحاری تروریستها جلوگیری شود.
اغلب ماموران امنیتی که عمدتا علوی هستند با مشاهده تیم خبرنگاران ایرانی سریعا تسهیلات لازم را برای عبور اتومبیل حامل تیم رسانه ای ایران فراهم می کردند.
هیئت اعزامی مجلس شورای اسلامی نیز که برای نظارت بر امر انتخابات همراه نمایندگان سایر پارلمان ها در هتل داما رز مستقر شده بودند با انجام مصاحبه های متعدد توجه رسانه ها را به امر انتخابات معطوف کردند.
اغلب شبکه های همسو با سوریه مانند المیادین، المنار ، العالم، پرس تی وی، سحر، الاتجاه، الغدیر، العهد ،الفرات ،آسیا والبلادی پوشش مناسبی به این انتخابات دادند.
البته در ایجاد تسهیلات برای خبرنگاران و شبکه های خبری، اتحادیه رادیوتلویزیونهای اسلامی انصافا از هیچ کوششی دریغ نکرد.از دردناکترین خاطرات خبرنگاران ایرانی گفتگو با خبرنگار زن شبکه الغدیر عراق بود که زن جوانی اهل سوریه است.
او در حالی که به شدت متاثر به نظر می رسید از نحوه تهاجم گروهک تروریستی داعش به منزل وی در منطقه حرستا در حومه دمشق سخن گفت که طی آن دو فرزند و شوهر وی را تنها به دلیل شیعه بودن در برابر چشمانش سر بریدند.
او می گفت به دلیل شیعه بودن و اینکه برخی از ساکنان منطقه مشخصات خانواده وی را در اختیار گروهک داعش قرار داده بودند مورد حمله داعش قرار گرفته اما او به طرز معجزه آسایی از چنگ گروهک داعش فرار کرده است.
نمایندگان برخی رسانه های ایرانی مصاحبه ای نیز با خانم وفا الاسعد مدیر کل مطبوعات خارجی وزارت اطلاع رسانی سوریه و مسئول پرس سنتر مستقر در هتل ،انجام دادند .
او یکی از مجریان و گویندگان معروف و با سابقه تلویزیون دولتی سوریه است ودر این مصاحبه به تشریح بحران سوریه و دلایل عقب گرد مردم این کشور از گروه های تروریستی پرداخت.
اعتقاد خانم الاسعد این است که سوریه تحت رهبری بشار اسد از بحران سه ساله خود خارج شده و به سمت ثبات و آرامش پیش خواهد رفت، زیرا ملت سوریه به ماهیت واقعی تروریستها و اهمیت رهبری بشار اسد پی برده اند.
خانم وفاء الاسعد که قبلا غیر محجبه بود به احترام هیئت رسانه ای ایران کاملا محجبه شده بود و بارها تمایل خود را برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) در مشهد مقدس و مرقد مطهر حضرت معصومه(س)در قم ابراز داشت.
در هر حال انتخابات سوریه در یک فضای رقابتی بر گزارشد و همه طیف های اجتماعی و سیاسی سوریه شرکت کردند و آزادانه رای خود را به صندوقها ریختند.
پرونده «عصر خمینی» تلاش دارد به پدیده قرن اخیر، انقلاب اسلامی خمینی کبیر(ر) بپردازد. پدیدهای که هنوز اثرات آن در نقطه نقطه دنیا در جریان و زنده است. در روزگاری که ظلم انقلاب صنعتی روح بشر را پژمرده و مرده کرده بود، انقلاب خمینی(ره) حرف از عدالت و حیات میزد. پیام امام روحالله در سکوت رسانهها همچنان خودجوش با دل ملتها پیوند خورده و انعکاس خود را از میان مردم دنبال میکند. کوچههای همه کشورهای جهان از ایجاد این پیام تا ماندگاریاش تا همین روزها خاطرات زیادی از امام و فرزندان انقلابی اش دارد. کوچههایی که شاید هیچوقت در قاب رسانهها قرار نگرفتند یا نگریند اما در دل خود خروش ملتها را دارند.
این خط شعار نیست بلکه حقیقتی است که بسیاری بر آن واقعی بودن آن صحه میگذارند. شعارها در قاب خمینی(ره) معنای واقعی خود را پیدا میکردند. خط مقدم خروشی نوین در جهان، خود امام خمینی(ره) بود. این خروش را از دل ملتها آغاز کرد.
امام خمینی(ره) در کوچههای نجف
1- اخبار تحولات ایران و تظاهرات مردمی را دنبال میکردند. از همان ابتدا مسائل مربوط به مرجعیت برای آنها مهم بود. از سال 42 که مواضع روحانیت با سخنرا نیهای امام جدی تر شده بود مدام مواضع و سخنان او را دنبال میکردند. از همان ابتدا اهالی کاظمین، نجف و کربلا ارتباط دیگری با امام و حاج آقا مصطفی داشتند. 13 مهرماه 1344 بود که امام از ترکیه به عراق تبعید شد. بعد از زیارت کاظمین، سامرا و کربلا، اهالی نجف اجازه ندادند که امام تنها بماند. امام مرجع تقلید جمع زیادی از مردم عراق بود. شیعیان عراق آمدند و گرد امام جمع میشدند. برای امام خانه گرفتند و آبانماه کلاسهای درس امام در مسجد شیخ انصاری(ره) شروع شد.
هر روز بر حجم طلبههای عراقی، ایرانی در پای درس امام اضافه میشد. کمیت و کیفیت کلاسها به حدی رسی که بعدها شیعیان زیادی از کشورهای افغانستان، لبنان، هند، کویت، عمان، سوریه و … به این کلاسها اضافه شدند. درس میخواندند و با دستور و موافقت امام شهریه میگرفتند. منبرهای امام همچنان سیاسی هم بود. از همان ابتدا و بعد از گفتگوی کوتاه با نمایندۀ اعزامی عبدالسلام عارف، رئیسجمهور عراق، و ردّ پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی ثابت کرده بود که او شخصیتی نیست که اصالت مبارزه خود را وجه المصالحه رژیمهای بغداد و تهران قرار دهد.
امام خمینی در مسجد شیخ انصاری نجف
در چند مرحله تا مرز رویارویی و قیام علیه حکام بغداد هم پیش رفت. ظلم، ظلم بود چه در عراق چه در ایران و خمینی مرد عدالت. 13 سال سلسله درسهای خارج فقه امام علیرغم همه مخالفتها و کارشکنیها نسل دیگری از شیعیان انقلابی و عدالتخواه را تربیت کرد. در همین سالها بود که علی رغم فشارهای رژیم بعث بعد از به قدرت رسیدن در عراق و اخراج طلاب ایرانی از عراق، کلاسهای درس ولایتفقیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
اول آبان 1356 آیتالله مصطفی خمینی(ره) به طرز مشکوکی به شهادت رسید. پیکر مطهر او با حمایت و تشییع طلبههای عراقیها در حرم مطهر امیرالمؤمنین علی (ع) به خاک سپرده شد. کار به نیویورک کشید و بعد از جلسه وزرای خارجه ایران و عراق تصمیم به اخراج امام از عراق گرفته شد. دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسیله قـواى بعثـى محاصره شد. محاصرهای که با مخالفت جدی مردم عراق مواجه شد . همین اعتراضات اخراج امام را به تأخیر انداخت اما سرانجام در 12 مهر، امام خمینى نجف را به قصد مرز کـویت ترک گـفـت. دولت کویـت با فشار رژیـم ایـران از ورود امـام جلوگیـرى کـرد. صحـبـت از هجـرت بـه لبـنـان یا سـوریه بـود امـا امام به پاریـس رفت. این آخرین دیدار امام با مردم عراق نبود. امام در قلب آنها مانده بود.
حضور علمای عراقی در منزل امام خمینی(ره) بعد از شهادت حاج آقا مصطفی خمینی
2- انقلاب پیروز شده بود. سال 1359 صدام حسین به نمایندگی و با حمایت کشورهای دنیا به جنگ با مردم ایران آمد. هر چند که در جنگ با ایران نیروهای رژیم بعث حضور داشتند اما صدام با فشار بر خانوادههای عراقی تعداد زیادی از فرزندان آنان را به میدان جنگ میکشید. عده زیادی از جوانان عراقی که هنوز امام خمینی(ره) را مرجع تقلید خود می دانستند در مخالفت با سیاستهای صدام به زندان افتادند.
تعداد زیادی از عراقیها به صورت مخفیانه به ایران مهاجرت کردند و بخشی از آنان با حضور در جبههها علیه صدام و در حمایت از انقلاب اسلامی جنگیدند. شاید این اولین نمونه در عالم بود که این تعداد از مردم یک کشور متجاوز به دفاع از کشور دیگر پرداخته و علیه رژیم خود میجنگیدند. عکس خمینی(ره) بر سینه میزدند و علیه صدام میجنگیدند. بعدها همین رزمندگان عراقی، دفاع مقدس ایرانیها سربازان گمنام خمینی(ره) شدند و حلقههای اولیه سپاه بدر را تشکیل دادند.
تصویری از سنگ مزار یک مجاهد عراقی جبهه ایران علیه عراق در سالهای دفاع مقدس
منصور گرجیزاده، فرمانده سپاه ششم و جانشین شهید علی هاشمی در کتاب خاطرات خود از دوران اسارت در زندان الرشید عراق به تعداد زیادی از زندانیان عراقی که قصد همکاری با صدام نداشته و طرفدار امام خمینی(ره) بودند، اشاره میکند. از عراقیهایی که جبهه را جنگ ایران و عراق ندیده بودند و آن را جنگ اسلام و کفر میدانستند. او خاطرات زیادی از شکنجه و اعدام آنها دارد. درباره ملاقات خود با یکی از آنها در زندان الرشید میگفت: « جواد بصروی اهل بصره میگفت که مادرم به من گفته است که جواد انشاءالله بروی زیر تریلی له بشوی ولی در جنگ عراق با ایران کشته نشوی چرا که در آن جنگ حتما به جهنم میروی اما اگر در جای دیگری کشته شوی، مانند دیگر کشتهها خواهی بود.» حالا انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) شهید عراقی هم داشت. صدام نتوانسته بود میان خمینی(ره) و عراقیها فاصله بیاندازد.
آیت الله شهید سید محمدباقر حکیم از علمای عراق در میان رزمندگان ایرانی و عراقی در دوران دفاع مقدس و تشکیل سپاه بدر
3- به دلیل فعالیتهای انقلابی و مبارزه علیه رژیم صدام 16 سال تبعید شد.
هر چند در سوریه بود اما به گواه خودش از انقلاب و شیوه امام خمینی(ره)
الگو گرفت. به شدت با تهران مرتبط بود. امروز او اعتباری برای حزب الدعوه
یکی از محبوبترین احزاب عراق است.
پس از حمله نظامی آمریکا به عراق به این کشور بازگشت و در سال 2006 میلادی
ریاست اولین دولت دائمی عراق را پس از سرنگونی صدام به عهده گرفت. آمریکا
به دنبال خاورمیانه بزرگ و جدید به عراق لشگرکشی کرده بود اما امروز
جریانهای صدر، مالکی، حکیم، سیستانی و حتی جریان کردهای تحت رهبری مسعود
بارزانی عراق را مدیریت میکنند. امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای محوری
است که همه آنها به آن علاقمندند. این علاقه از قبل از انقلاب با نامه
طالبانی به امام خمینی(ره) تا دیدار و گفتگوهای همین روزهای نمایندگان
جریان حکیم و مالکی با رهبر معظم انقلاب ادامه دارد.
محمدرضا عباسیان، تهیهکننده فیلم «برلین-7»که اثرات حضور آمریکاییها در عراق میپردازد، سفرهای زیادی قبل و بعد از سقوط صدام و حمله آمریکاییها به این کشور داشته است. او برای پروژه سینمایی خود گفتگوهای زیادی با شخصیتهای برتر و اثرگذار عراقی داشته است. او در گفتگویی که چندی پیش با تسنیم داشت به ماجرای یک دیدارش با جلال طالبانی قبل از حمله آمریکاییها به عراق اشاره میکرد و میگفت: «طالبانی علاقه زیادی به امام خمینی(ره) داشت به گونهای که در آن دیدار ارادت خود را با این جمله بیان کرد که من نوکر امام خمینی(ره) هستم». آمریکا که به بهانه سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرده بود. سرانجام سال 2011 خاک عراق را با تعداد زیادی کشته ترک کرد. دوران حضور آمریکا تمام شد اما فرهنگ خمینی(ره) که قبل از آمریکا در عراق جریان داشت هنوز جریان دارد.
4- «فرزندان انقلابها مسیر پدران خود را ادامه نمیدهند و هر انقلابی در نسلهای بعد تغییر ماهیت خواهد داد» این یک تز و نظریه جهانی بود که شاهد مدعا زیاد داشت. اما انقلاب خمینی(ره) جدیترین پارادوکس برای این تز جهانی شد. نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی ایران خیلی محکمتر از نسلهای قبل و با تجربهلای اندوختهتر در مسیر آرمانهای این انقلاب قرار دارند. انقلاب امام خمینی(ره) مرز نداشت. چرا که خود امام خمینی(ره) میگفت اسلام مرز ندارد. «مردم» جان مایه انقلاب خمینی(ره) بودند. مردمی که لزوماً ایرانی نبودند. انقلابی که قبل از هر چیز «فرهنگ و هوای» ملتها را تغییر داد.
اربعین حسینی 1435 هجری قمری، 24 سال پس از رحلت امام خمینی(ره). در مسیر راهپیمایی نجف تا کربلا چند میلیون شیعه از سرتاسر دنیا آمدهاند. عکس رهبران شیعه را در دست دارند. اما عکس امام خمینی(ره) از همه بیشتر است. جوان و نوجوان های زیادی بر روی کاورهای خود نوشتهاند «نحن ابناء الخمینی مقاوم الی الأبد». دختر و پسر ایرانی، عراقی، ماداگاسکاری، روس، کانادایی، آلمانی، عربستانی، آذربایجانی، عمانی و … بین آنها دیده میشود.
اکثر آنها در دوران رهبری امام یا کودک بودند یا متولد نشده بودند. هر چند امام را ندیدند اما میگویند امام را خوانده یا شنیدهاند. همه جا عکس و یاد امام هست.
کوچههای کربلا، اطراف حرم، روی چند دیوار بنرهای بلندی از تصاویر امام خمینی(ره) آویزان شده است. عدهای جوان به زائران خوش آمد میگویند و به مردم چای، قهوه و خرما تعارف میکنند. اینجا موکب امام خمینی(ره) است. موکب امام خمینی(ره) را بچههای عراق به راه انداختهاند. نه ایرانیها. بچههایی از همان نسلهای سوم و چهارم. عکس امام را بر گردن آویخته یا روی سینه چسباندهاند. خود را فرزندان خمینی کبیر میخوانند. یاد امام در کوچه، کوچههای عراق هنوز زنده است.
داغ شیعیان بحرین را در دل دارند. با یک افغانستانی حرف از سوریه میزنند. با یک مسلمان عربستانی گرم میگیرند و برایش چای میریزند. برایشان ملیت مهم نیست. آنها هم میگویند «اسلام مرز ندارد. برادران مسلمان همه جا یکدیگر را دوست دارند. این عشق را خمینی در دلها ایجاد کرد.» یکی از آنها میگوید «خمینی(ره)، روح خدا همیشه زنده است.»